موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200620Presenting a Model the academic entrepreneurship ecosystem In the agricultural colleges of western Iranارائه الگویی مفهومی اکوسیستم کارافرینی دانشگاهی در دانشکده های کشاورزی غرب ایران32612266210.22092/jaear.2020.127528.1644FAوحید علی آبادیدانشجوی دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینارضا موحدیدانشیار گروه ترویج و اموزش کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینااحمد یعقوبی فرانیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سیناعبدالحمید پاپ زندانشیار گروه ترویج و اموزش کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازیJournal Article20190826Therefore, changing the approach of universities from educational and research planning to approach Creating a university entrepreneurial ecosystem has attracted the attention of the world's leading universities. Due to the lack of experience in the agricultural sector, the ecosystems of the fledgling agricultural business system should be identified using the teachings of pioneering entrepreneurship departments. The aim of this study was to evaluate the ecological model of university entrepreneurship system based on Eisenberg model and with emphasis on higher education in the country from the perspective of experts in start-ups, which was practical in terms of purpose and was implemented using a questionnaire. The statistical population of the study included 1550 graduate students from five universities of, using the Bartlett table, 315 of them were performed by cluster method with appropriate proportion and sampling. To measure the validity of the research instrument, a diagnostic validity method was used, the value of which was higher than AVE≥0.5 for acceptable structures. In order to determine the reliability, a composite reliability method was used, the value of which was higher than CR≥0.6 for the studied structures and was acceptable. The value of the sequential theta coefficient was also calculated for structures higher than θ≥0.7 In order to process the data, exploratory factor analysis and confirmatory factor analysis were used.طراحی و توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی به یکی از موضوعات نوین و مهم پژوهشی در حوزههای آموزش عالی و اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی تبدیل شده است.از این رو تغییر رویکرد دانشگاهها از برنامه ریزی آموزشی و پژوهشی صرف به رویکرد ایجاد اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی مورد توجه دانشگاههای مطرح دنیا قرار گرفته است نظر به کم بودن تجربه بخش کشاورزی کشور برای ایجاد چنین بوم سامانهای باید با استفاده از آموزه های بخشهای پیشگام کارآفرینی، اجزای بوم سامانه ی کسب و کارهای نوپای کشاورزی را شناسایی کرد. این تحقیق با هدف اریهی مدل سرعت بخش رشد بوم سامانهی کارآفرینی دانشگاهی بر پایه مدل آیزنبرگ و با تأکید بر آموزش عالی کشاورزی کشور از دیدگاه خبرگان کسب و کارهای نوپا انجام شد که به لحاظ هدف، کاربردی بود و با استفاده از پرسشنامه اجرا شد..جامعه آماری تحقیق شامل1550 دانشجویان تحصیلات تکمیلی پنج دانشگاه ایلام،کردستان،رازی،لرستان و بوعلی سینا بود، که با استفاد از جدول بارتلت، 315 تن از آنان به روش خوشه ای با انتساب متناسب نمونه گیریانجام شد. برای سنجش روایی ابزار تحقیق از روش روایی تشخیصی استفاده شد که مقدار آن برای سازههای مورد بررسی بالاتر از 0.5 AVE ≥ و قابل قبول بود. به منظور تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شد که مقدار آن برای سازههای مورد بررسی بالاتر از0.6 CR ≥0.6 و قابل قبول بود. مقدار ضریب تتای ترتیبی نیز برای سازهها بالاتر از0.7≤θمحاسبه شد. به منظور پردازش دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیلعاملی تاییدی استفاده شد. سپس مدل اندازهگیری نشان داد که عاملهای الگویی مفهومی اقلیم کارآفرینی دانشگاهی در دانشکده های کشاورزی غرب ایران شامل عامل های حمایتی پشتیبانی،مالی اقتصادی، حاکمیتی سیاسی، فرهنگی اجتماعی،تعاملات ،شبکه سازی و سرمایه انسانی بیشترین نقش را در شکل گیری یک اکوسیستم کارآفرینی میتنی بر دانشگاه در دانشکده های کشاورزی دارند.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200620Factors affecting knowledge management in the agricultural promotion systemعامل های مؤثر بر اجرای مدیریت دانش در ترویج کشاورزی275012267110.22092/jaear.2020.128444.1665FAنصیبه پورفاتحدانشجوی دکتری آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز ایرانبهمن خسروی پوراستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایرانمنصور غنیاندانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان ، اهواز، ایران.Journal Article20191113The aim of the present study was to model the factors affecting the implementation of knowledge management in Iran's agricultural extension system. The research method was Combined and exploratory sequential type. The statistical population of the study includes 327 people, including general managers and heads of departments of the Institute of Agricultural Education and extension, a researcher of senior work extensions and extentional coordination management, and heads of provincial departments. Due to their activities in various sectors, the knowledge management process in the agricultural extension system has been selected. The volume of the sample was determined using Morgan's table of 250 people who were selected by appropriate proportions of stratified random sampling. The research tools were a researcher-made questionnaire with six sections: knowledge management, organizational leadership and management, organizational dimensions, organizational culture, information and communication technology, and human resource management. The validity and reliability of the questionnaire were examined and confirmed before use. Confirmatory factor analysis was used to investigate the validity of the questionnaire structure and structural equation model with Amus software was used to present the research model. The results of the research model test showed that the fit of the model with the data was appropriate and the impact factor of the four factors of leadership and organizational management (0.49), organizational dimensions (0.62), organizational culture (0.56), information and communication technology (0.57) and human resource management (0.63) were significant on the implementation of knowledge management in the agricultural extension system.مدیریت دانش در بخش کشاورزی برای دسترسی کشاورزان به دانش فنی و یافتههای تحقیقاتی یکی از دیدگاههای اصلی نظام ترویج کشاورزی است. با پایدار شدن مدیریت دانش همهی کارشناسان و محققان و کشاورزان توان دسترسی به دانش بخش کشاورزی و دیگر اطلاعات مورد نیاز را خواهند داشت. هدف از انجام این پژوهش تحلیل عاملهای موثر بر اجرای مدیریت دانش در نظام ترویج کشاورزی ایران بود. دیدمان تحقیق آمیخته و از نوع اکتشافی میباشد. روش این تحقیق از نوع پژوهش های علی-ارتباطی است. جامعه آماری تحقیق 327 تن از شاغلان موثر در مدیریت دانش در ترویج کشاورزی می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، حدود202 نفر تعیین شد و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با شش بخش مدیریت دانش، رهبری و مدیریت سازمانی، ابعاد سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت منابع انسانی بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب تتای ترتیبی برای بیشتر سازهها 92/0تعیین شد. روایی شکلی و محتوای پرسشنامه توسط اعضای هیات علمی ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و موسسه آموزش و ترویج کشاورزی تائید شد. از تحلیل عاملی تائیدی برای بررسی روایی سازه پرسشنامه و از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS، برای ارائه مدل تحقیق استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین مولفههای عاملهای موثر بر اجرای مدیریت دانش با مدیریت دانش در سامانهی ترویج کشاورزی ارتباط معنی داری وجود دارد و نتایج ضریبهای مسیر نشان داد که برازش مدل با دادهها مناسب بود و ضریب تاثیر پنج عامل رهبری و مدیریت سازمانی(49/0)، ابعاد سازمانی(62/0)، فرهنگ سازمانی(56/0)، فناوری اطلاعات و ارتباطات(57/0) و مدیرت منابع انسانی(63/0) بر پیاده سازی مدیریت دانش از دیدگاه پاسخگویان نظام ترویج کشاورزی معنی دار بود و سازه مدیریت منابع انسانی بیشترین تاثیر را بر اجرای مدیریت دانش دارد.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200620Solutions for Improving Agricultural Extension Performance to Achieve Food Security from the Perspective of Agricultural Extension Expertsراهکارهای بهبود عملکرد ترویج کشاورزی برای دستیابی به امنیت غذایی از دیدگاه صاحبنظران ترویج کشاورزی517312266310.22092/jaear.2020.341751.1695FAزهرا نظریدانشجوی کارشناسی ارشد ترویج کشاورزی، دانشکده ی
کشاورزی، دانشگاه یاسوجمصطفی احمدونددانشیار ترویج و توسعه ی
کشاورزی، دانشکدهی
کشاورزی، دانشگاه یاسوجپیمان فلسفیاستادیار ترویج و آموزش کشاورزی و رئیس کمیسیون غذای حلال، وزارت جهادکشاورزی، تهرانکورش رضایی مقدمدانشیار ترویج و توسعه ی
کشاورزی، بخش ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده ی
کشاورزی، دانشگاه شیرازJournal Article20200128Planning in the system of agricultural extension for systematic and balanced development in order to achieve food security requires identification, determination and presenting strategies that are compatible with the internal and external environment of the system. Therefore, the purpose of the present research was to identify, determine and present strategies to improve the functioning of the extension system to achieve food security. The statistical population of the study consisted of 130 agricultural policy makers and experts of agricultural extension and development the country who were surveyed. Delphi method was used in three rounds. The strategies were identified and refined in three Delphi rounds. Then, using content analysis technique, they were classified into two main categories: macro and local strategies. Macro strategies fall into three structural, infrastructure, and cultural sub-categories, and local strategies into four structural, infrastructure, research, and cultural sub-categories.<br />Finally, Nvivo software was used to present a comprehensive paradigm of performance improvement strategies for achieving food security. The findings of the software showed that training of human resources in extension in the field of food security, paying attention to the tangible and intangible needs of the users, clarifying the functional areas of the promotion system to move towards food security, promoting knowledge and Updating training in line with global food safety standards is one of the most prominent strategies to improve agricultural extension performance to achieve food security.برنامهریزی در نظام ترویج کشاورزی برای توسعهی نظاممند و متعادل آن در راستای دستیابی به امنیت غذایی نیازمند شناسایی، تبیین و ارائهی راهبردهای سازگار با محیط درونی و بیرونی این نظام است. از اینرو، هدف پژوهش پیشرو، شناسایی، تبیین و ارائهی راهبردهایی در جهت بهبود عملکرد نظام ترویج برای دستیابی به امنیت غذایی بود. جامعهی آماری تحقیق 130 تن از سیاستگذاران و صاحبنظران ترویج و توسعهی کشاورزی کشور بودند که سرشماری شدند.<br />برای انجام پژوهش، راهبردهای موردنظر از طریق روش دلفی در سه دور شناسایی و بررسی و پالایش شدند. سپس با استفاده از فن و روش تحلیل محتوا در دو مقولهی اصلی راهبردهای کلان و محلی طبقهبندی شد. راهبردهای کلان در سه مقولهی فرعی ساختاری، زیرساختی و فرهنگی و راهبردهای محلی نیز، در چهار مقولهی فرعی ساختاری، زیرساختی، تحقیقات و فرهنگی جای گرفت. در نهایت برای ارائهی یک الگوی جامع از راهبردهای بهبود عملکرد نظام ترویج برای دستیابی به امنیت غذایی از نرمافزار Nvivo بهره گرفته شد. یافتههای بهدست آمده از نرمافزار نشان داد آموزش نیروی انسانی ترویج در زمینهی امنیت غذایی، توجه به نیازهای محسوس و نامحسوس بهرهبرداران، شفافسازی حیطههای عملکردی نظام ترویج برای حرکت در راستای امنیت غذایی، ارتقاء دانش و بهروز رسانی آموزشها برابر و سازگار با استانداردهای جهانی امنیت غذایی از بارزترین راهبردهای بهبود عملکرد ترویج کشاورزی برای دستیابی به امنیت غذایی است.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200622Yazd Agricultural Faculty Members' Viewpoints towards the Impact of Agricultural Higher Education on Human Developmentدیدگاه اعضای هیئت علمی کشاورزی یزد نسبت به تأثیر آموزش عالی کشاورزی بر توسعه انسانی749312266410.22092/jaear.2020.342218.1702FAنگین فلاححقیقیاستادیار گروه مطالعات تکنولوژی، پژوهشکده مطالعات فناوریهای نوین، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران (IROST)، تهران، ایران.0000-0001-7828-1672مسعود بیژنیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0003-2659-6386مریم محمودیاستادیار، مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش وترویج کشاورزی،کرج، ایران.0000-0003-3656-2390Journal Article20200303The higher education system, as the most obvious manifestation of human resource investment, plays a key role in training and providing effective human resources. The agricultural higher education system is no exception to this rule. But, the question is, what should such a system look like for optimal impact on human resource development? This study aimed to analyze the gap between current and desirable situations of agricultural higher education system factors affecting human resources development (HRD) in Yazd province. The statistical population consisted of faculty members of Yazd agricultural higher education and research centers (N=253), 163 of whom were selected based on Krejcie and Morgan table using stratified random sampling method. The research instrument was a researcher-made questionnaire which its face validity was confirmed by a panel of agricultural higher education experts. The reliability of the questionnaire was confirmed by ordinal theta for both parts of current status (0.81≤θ≤0.87) and desirable status (0.83≤θ≤0.93). In order to process the data using SPSS24 and R software, in addition to descriptive statistics, Mann-Whitney test was used to compare faculty members' viewpoints towards the current and desirable situations of agricultural higher education system factors affecting human resources development. The results indicated a significant gap between the current status and the desired status of four factors influencing HRD (respectively increase in gap) including "job and skill competence of human resources", "process of training and educational planning", "balance in supply and demand and interaction with economic sectors "and" development of innovation in agricultural higher education system".نظام آموزش عالی به عنوان بارزترین نمود سرمایهگذاری نیروی انسانی، نقش اصلی در تربیت و تأمین منابع انسانی اثربخش را بر عهده دارد. نظام آموزش عالی کشاورزی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما پرسش این است که چنین نظامی برای تأثیرگذاری بهینه بر توسعه منابع انسانی، چگونه باید باشد؟ این پژوهش با هدف تحلیل شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب عاملهای نظام آموزش عالی کشاورزی تأثیرگذار بر توسعه منابع انسانی در استان یزد طراحی و اجرا شد. جامعه آماری، اعضای هیئت علمی مرکزهای آموزش عالی و پژوهشی کشاورزی استان یزد بودند (253=N) که 163 تن از آنان بر مبنای جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامهای پژوهشگرساخته بود که روایی شکلی آن توسط گروهی از متخصصان آموزش عالی کشاورزی تأیید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب تتای ترتیبی برای هر دو بخش مربوط به بررسی وضعیت موجود(87/0≤θ≤81/0) و مطلوب (93/0≤θ≤83/0)، تأیید شد. به منظور پردازش دادهها با بهرهگیری از نرمافزارهای SPSS24 و R افزون بر آمارههای توصیفی، از آزمون منوایتنی برای مقایسه دیدگاه اعضای هیئت علمی در مورد وضعیتهای موجود و مطلوب عاملهای نظام آموزش عالی کشاورزی تأثیرگذار بر توسعه منابع انسانی استفاده شد. نتایج گویای وجود تفاوت معنیدار در شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب چهار عامل تأثیرگذار بر توسعه منابع انسانی (به ترتیب افزایش شکاف) شامل "صلاحیت شغلی و مهارتی نیروی انسانی"، "فرآیند آموزش و برنامهریزی آموزشی"، "تعادل در عرضه و تقاضا و تعامل با بخشهای اقتصادی" و "توسعه نوآوری در نظام آموزش عالی کشاورزی" بود.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200622The Impact of Group Learning on the Application of Innovation in Agricultural Cooperatives (Case Study: Agricultural Cooperatives of Tehran Province)تأثیر مؤلفه های یادگیری گروهی بر کاربرد نوآوری در تعاونی های کشاورزی استان تهران9411712266910.22092/jaear.2020.342355.1706FAنازنین ورامینیدانشجوی دکتری ترویج کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهراناحمد رضوانفراستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانحمید موحد محمدیاستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانسید احمدرضا پیش بیناستادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانJournal Article20200318Today, innovation is essential for organizations and the secret to their survival. The application of innovations, especially in the field of agricultural production and distribution methods, helps agricultural cooperatives to be flexible in dynamic markets against environmental fluctuations and achieve their goals. The main purpose of this study is to investigate the effect of group learning on training courses provided by the Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare on the use of innovations and whether group learning components can play an effective role in increasing the use of innovations in agricultural cooperatives. The causal-comparative research method and the statistical population included members of agricultural cooperatives in Tehran province in the fields of agriculture and horticulture (= 10180N). The sample size was 335 according to the Cochran's formula. In this study, a researcher-made questionnaire consisting of several sections, with a Likert spectrum, was used. These questionnaires were distributed by stratified method with appropriate attribution among 335 members of agricultural cooperatives. The content validity of the questionnaires was confirmed by a panel of experts from the Board of Directors of Agricultural Cooperatives and Cooperative Experts from the Ministry of Cooperatives, Labor and Social Welfare. Its reliability was also confirmed by sequential theta and hybrid reliability. The results of research using structural equation method showed that from the perspective of agricultural cooperative members, group learning has a positive, direct and significant effect on the use of innovation and can play an effective role in increasing the use of innovation in agricultural cooperatives.چکیده<br />در فضای فناورانه امروزی، نوآوری برای سازمانها الزامی بوده و راز بقای آنها محسوب می گردد. کاربرد نوآوریها (نوآوری در بازار، نوآوری تولیدی، نوآوری فرآیندی، نوآوری در رفتار، نوآوری در راهبرد) به ویژه در زمینه روشهای تولید و توزیع محصولات کشاورزی در تعاونیهای کشاورزی کمک میکند، تا در بازارهای پویا در مقابل نوسانات محیط خارجی، انعطاف داشته و به اهداف بلند مدت خود دست یابند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری گروهی در دوره های آموزشی ارائه شده توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر کاربرد نوآوریها و این که آیا مولفههای یادگیری گروهی(پیش برنده ها) میتوانند نقش موثری در افزایش کاربرد نوآوریها در تعاونیهای کشاورزی داشته باشند، میباشد. روش پژوهش علی- مقایسهای و جامعه آماری پژوهش شامل اعضاء تعاونیهای کشاورزی استان تهران در گرایشهای زراعت و باغداری (10180N =) بود. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 335 نفر تعیین شد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخت مشتمل بر چند بخش، با طیف لیکرت استفاده شده که این پرسشنامهها به روش طبقهای با انتساب متناسب در بین 335 نفر از اعضاء تعاونیهای کشاورزی مذکور، توزیع شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط پنل متخصصان اعضای هیات مدیره تعاونیهای کشاورزی و کارشناسان تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن نیز توسط تتای ترتیبی و پایایی ترکیبی تأیید شد. نتایج پژوهش با روش معادلات ساختاری نشان داد که از دیدگاه اعضای تعاونی های کشاورزی، یادگیری گروهی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر کاربرد نوآوری دارد و میتواند نقش موثری در افزایش کاربرد نوآوری در تعاونیهای کشاورزی داشته باشد.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200622The Effects of Information Literacy, Self-directed Learning, Critical Thinking, and Academic Self-efficacy on Academic Performance of Agricultural Studentsتأثیر سواد اطلاعاتی، خودراهبری در یادگیری، تفکر انتقادی و خودکارآمدی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان کشاورزی11813712266510.22092/jaear.2020.342437.1711FAحمید کریمیاستادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران0000-0002-6199-100Xرها زارعیدکتری بخش ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانناصر ولی زادهدکتری بخش ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران0000-0003-1608-0853Journal Article20200328Academic performance of students is one of the main success indicators of academic activities in higher education systems. Much of the education systems' efforts are aimed at achieving high academic performance. In this regard, the main purpose of present study was to analyze the effects of information literacy, self-directed learning, critical thinking, and academic self-efficacy on academic performance of agricultural higher education students. This research is an applied study. The statistical population was agricultural students of Iran public universities (N=236973). From whom 386 students were selected as a sample through stratified random sampling method. Research tool was a researcher-made questionnaire which its validity confirmed by a group of Shiraz University's experts in the field of "agricultural extension and education" and "educational sciences". Ordinal theta coefficients demonstrated an acceptable reliability for the research tool (θ=0.71-0.78). The results of path analysis showed that the four variables self-directed learning, information literacy, academic self-efficacy, and critical thinking skills had significant positive effects on academic performance of agricultural students. Furthermore, the independent variables could account for 35.8 per cent of the variance of academic performance of agricultural students. Finally agricultural universities and colleges were recommended to make changes in their educational processes in order to increase academic performance of students.عملکرد تحصیلی دانشجویان از جمله شاخصهای موفقیت فعالیتهای علمی در نظامهای آموزش عالی بهشمار میآید. بخش قابل توجهی از کوششهای نظام آموزشی با هدف دستیابی به عملکرد تحصیلی بالا صورت میگیرد. در این راستا، هدف این پژوهش، تحلیل تأثیر سواد اطلاعاتی، خودراهبری در یادگیری، تفکر انتقادی و خودکارآمدی تحصیلی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان نظام آموزش عالی کشاورزی بود. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی است. جامعهی آماری مورد بررسی را دانشجویان مقطعهای مختلف تحصیلیِ دانشکدههای کشاورزی دانشگاههای دولتی سراسر کشور تشکیل دادند (236973=N). حجم نمونه بر مبنای جدول کریجسی و مورگان، 386 تن برآورد شد. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار اندارهگیری پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی آن با استفاده از نظرسنجی از گروه متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی و علوم تربیتی دانشگاه شیراز تأیید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب تتای ترتیبی محاسبه شد (0/78-0/71=θ) و اعتماد پرسشنامه را برای انجام پژوهش قابل قبول نشان داد. یافتههای تحلیل مسیر پژوهش نشان داد که چهار متغیر خودراهبری در یادگیری، سواد اطلاعاتی، خودکارآمدی تحصیلی و مهارت تفکر انتقادی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد تحصیلی دانشجویان کشاورزی داشتند. همچنین، یافتههای تحلیل مسیر نشان دادند که متغیرهای مستقل پژوهش توانستند 35/8 درصد از تغییرهای واریانس متغیر عملکرد تحصیلی را پیشبینی کنند. در نهایت پیشنهاد شد که دانشگاهها و دانشکدههای کشاورزی، به منظور افزایش عملکرد تحصیلی دانشجویان تغییرهایی در فرآیندهای آموزشی خود ایجاد کنند.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200622Educational Need of Farmers of Dashti Township in Production of Organic Tomatoنیاز آموزشی کشاورزان شهرستان دشتی در تولید گوجهفرنگی ارگانیک13815612266610.22092/jaear.2020.342580.1717FAمرجان واحدیاستادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ا یلام، ایرانشهربانو حاجیانیدانش آموخته کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ا یلام، ایرانمحمد باقر آرایشاستادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ا یلام، ایرانJournal Article20200411The purpose of this study was to determine the educational needs of farmers in different stages of planting, holding and harvesting organic tomatoes. This research was applied and a quantitative descriptive research method was used. The statistical population of this research included 31 experts and all tomato growers in Dashti Township (N=550). Using proportionate stratified random sampling method and based on Cochran formula, 226 of them were selected as the sample. Research instrument to collect data was questionnaire that its content validity confirmed by an expert panel and convergent validity confirmed by calculating CR= 0.81 and AVE=0.73. Ordinal theta (using R software), was calculated to measure reliability of the questionnaire (Θ =0.75 - 0.82). Educational needs were analyzed based on the Bourich model and the most important needs in organic production were identified. So proper soil management and land preparation under cultivation, identify and eliminate pest breeding areas, and planting new cultivars that are resistant to pests and diseases, were identified as the most important educational needs in two groups of farmers and experts. An agreement was reached between these two groups using the Mann-Whitney test and the results showed that these two groups had the same view on most of the educational need items. Based on the findings of ordinal regression, three variables of education, crop yield and area under cultivation had significant effect on the probability of indicating tomato growers' educational needs. Thus, the more educated and productive farmers are, the higher their sense of need.این پژوهش با هدف تعیین نیاز آموزشی کشاورزان در مرحلههای گونهگون کاشت، داشت و برداشت گوجهفرنگی ارگانیک به انجام رسید. دیدمان تحقیق از نظر ماهیت موضوع کمّی بوده، نوع تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوهی گردآوری دادهها میدانی بود. جامعهی آماری شامل 31 تن کارشناس و 550 تن از گوجهفرنگیکاران شهرستان دشتی بود که از طریق روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب و استفاده از فرمول کوکران، شمار 226 کشاورز بهعنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط نظرخواهی از اعضای هیئت علمی دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی، و روایی همگرا از طریق محاسبهی CR=0.81 و AVE=0.73 تأیید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار R و محاسبهی ضریب تتای ترتیبی برای بخشهای مختلف پرسشنامه(82/0 -75/0 Ө= ) به دست آمد. پردازش نیازهای آموزشی بر مبنای مدل بوریچ صورت گرفت و مهمترین نیازهای تولید محصول ارگانیک مشخص شدند. بر این اساس، مدیریت صحیح خاک و آماده سازی زمین زیر کشت، شناسایی و از بین بردن محلهای تکثیر و زمستان گذرانی آفتها، و کاشت رقمهای جدید محصول که به آفتها و بیماریها مقاوم هستند، از مهمترین نیازهای آموزشی در هر دو گروه کشاورزان و کارشناسان شناسایی شدند. توافقسنجی بین دیدگاه این دو گروه، با استفاده از آزمون من ویت نی صورت گرفت و یافتهها نشان دادند که این دو گروه در مورد بیشتر نیازهای آموزشی دیدگاه یکسانی دارند. نتایج تحلیل رگرسیون ترتیبی برای بررسی نقش متغیرهای اثرگذار بر نیازهای آموزشی، نشان داد که از بین متغیرهای پژوهش، تنها سه متغیر میزان تحصیلات، میزان عملکرد محصول و سطح زیر کشت بر احتمال برآورد نیازهای آموزشی گوجهفرنگیکاران تأثیر داشتهاند. بدین ترتیب هر چه سطح تحصیل کشاورزان و عملکرد محصول گوجهفرنگی آنان بیشتر باشد، احساس نیاز آموزشی در آنها بالاتر است.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200622Applying an integrated acceptance model and using technology for accepting innovations among farmers in Delfan County)کاربست مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری برای پذیرش نوآوریها در بین کشاورزان شهرستان دلفان15717612267010.22092/jaear.2020.342593.1718FAموسی اعظمیدانشیار توسعه روستایی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی،دانشگاه بوعلی سینا، همدانکبری حسن پورکارشناسی ارشد توسعه روستایی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدانJournal Article20200413Achieving sustainability, profitability and productivity in the agricultural sector requires the development and exploitation of appropriate technology resulting from agricultural research and the promotion of innovation in this sector. The decision - making process for the adoption of innovation for farmers in developing countries is complicated. Individual characteristics, perceptions, beliefs, attitudes are intriduced as important factors influencing the acceptance of innovations. Given the importance of the innovation acceptance process in recent decades, many theories and models have been proposed regarding acceptance process. One of the notable models for decision-making and acceptance of innovation is the integrated theory of acceptance and use of technology. In terms of technology acceptance, this model demonstrates the intertwining of the main structures of several well-known models of variance with the intention of using behavior. The total population of farmers in Delfan city was 18,000 households according to the statistical yearbook of 2016, and considering its extent, using the Cochran's formula, a statistical sample consisting of 250 heads of households was assigned proportionally and then randomly selected. Accordingly, the present paper examines the use of an integrated acceptance model and the use of technology to adopt innovations among farmers. The results showed that among the dimensions expressed for the tendency to accept innovation, performance expectation, hope for effort and intention to use are more important and the lowest score recorded by farmers are social conditions, facilitating conditions and practical use, respectivelyدستیابی همزمان پایداری، سودآوری و بهرهوری در بخش کشاورزی، نیازمند توسعه و بهرهگیری از فناوریهای مناسب بر مبنای نتایج تحقیقات کشاورزی و ترویج نوآوریها در این بخش است. روند تصمیمگیری برای پذیرش نوآوری و نرخ پذیرش آن برای کشاورزان روستایی در کشورهای در حال توسعه هنوز دشوار و پیچیده است. ویژگیهای فردی، ادراک، باورها، نگرشها از جمله عاملهای تاثیرگذار بر فرآیند پذیرش نوآوریها هستند. با عنایت به اهمیت فرآیند پذیرش نوآوری و بر پایه مدلهای متنوع در رابطه با تصمیم و پذیرش نوآوری" نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری" انتخاب شد. این مدل در زمینه پذیرش فناوری، از تلفیق سازههای اصلی چندی مدل مشهور از واریانس قصد استفاده از رفتاری را نشان میدهد. براین مبنا این پژوهش به بررسی استفاده از مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری برای پذیرش نوآوریها در بین کشاورزان پرداخته است. جامعه مورد نظر کل کشاورزان شهرستان دلفان بوده که بر مینای سالنامه آماری سال 1395 بالغ بر 18000 خانوار بوده و با عنایت به گستردگی آنها با استفاده از فرمول کوکران نمونه آماری مشتمل بر 250 نفر از سرپرستان خانوار با انتساب متناسب و به صورت تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از کشاورزان از نرمافزار spss و Exsel استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد، بین ابعاد بیان شده برای آمادگی و گرایش به پذیرش نوآوری انتظار عملکرد، امید به تلاش و نیت استفاده دارای اهمیت بیشتری است و کمترین امتیاز ثبت شده توسط کشاورزان به ترتیب شرایط اجتماعی، شرایط آسان کننده و استفاده در عمل میباشد.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200622Factors influencing rural students motivation in Kermanshah and Ravansar counties to Ended in Agriculture Vocational Schoolsعامل های موثر بر انگیزه دانش آموزان روستایی کرمانشاه و روانسر برای ادامه تحصیل در هنرستان کشاورزی17719612266810.22092/jaear.2020.343044.1730FAعادل نعمتیعضو هیات علمی بخش تحقیقات اقتصادی اجتماعی و ترویجی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی ، کرمانشاه ، ایراننشمیل افشار زادهکارشناس سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.شهرام مقدس فریمانیعضو هیات علمی موسسه آموزش و ترویج کشاورزی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی ، تهران، ایرانغلامرضا صادقیکارشناس مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه، سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، کرمانشاه، ایران.Journal Article20200530The purpose of this study was investigating the factor affecting motivation of rural youth toward vocational agricultural school in Kermanshah and Ravansar counties. In terms of goal, data collection and data analysis the study was an applied, survey and correlation descriptive research respectively. The target population consisted of boye and girls students in the third grad of high school first in Kermanshah and Ravansar counties in the 2018-2019 years(N=3455). Sample size determined using table Bartlet et al as 350 people and stratified random sampling method was used as a sampling method. The main research instrument was questionnaire which its validity confirmed by the panel of expert and reliability was used cronbachs alpha coefficient. The results indicated that 21% respondents had the positive towards vocational agricultural school. The correlation coefficient shows that there is a significant relationship between individual factor, social factor, political factor, economic factor, challenge and ambiguity tolerance with the motivation of rural youth in recruiting vocational centers and agricultural secondary education. Rrsult of ordinal regression analysis showed that social factor, political factor, Feeling of belonging to the village, Satisfaction with life in the village, Interest in agricultural work had a positive impact. But the economic Factor and pragmatism had a negative impact toward motivation to continuing education in agricultural..هدف کلی این پژوهش بررسی عاملهای موثر بر انگیزه دانشآموزان دوره اول متوسطه روستایی برای ادامه تحصیل در هنرستان کشاورزی بود. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی، از دید شیوهی گردآوری دادهها، پیمایشی و از لحاظ امکان کنترل متغیرها از نوع علی-ارتباطی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه نهم پسر و دختر روستایی در شهرستانهای کرمانشاه و روانسر در سال تحصیلی 98-1397(3455 N=)بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه بارتلت 350 تن تعیین شد و نمونهگیری نیز با روش تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و محتوایی پرسشنامه را گروهی از استادان و متخصصان تایید کردند. برای دستیابی به پایایی ابزار پژوهش، آزمون مقدماتی انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه بین 72/. و 92/. به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که 1/21 درصد از دانشآموزان نگرش مثبتی به ادامه تحصیل در هنرستانهای کشاورزی داشتند. ضریب همبستگی بین متغیرهای تحقیق نشان داد که بین ویژگیهای فردی، عامل اجتماعی، عامل سیاسی، عامل اقتصادی،چالش طلبی و تحمل ابهام رابطه مثبت و معنی داری با انگیزه دانشآموزان روستای برای ادامه تحصیل در هنرستانهای کشاورزی وجود داشت. نتیجه تحلیل رگرسیون ترتیبی نشان داد که متغیرهای عامل اجتماعی، عامل سیاسی، تجربه کار کشاورزی، احساس تعلق به روستا، میزان رضایت از زندگی در روستا، علاقهمندی به کار کشاورزی نقش مثبت و عملگرایی و عامل اقتصادی نقش منفی در احتمال انگیزه دانشآموزان روستایی نسبت به ادامه تحصیل در رشته کشاورزی داشتند.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125220200622Social Capital Improvement Model in Mazandaran Agricultural Skills Training Centersمدل بهسازی سرمایه اجتماعی در مرکزهای آموزش مهارتی کشاورزی استان مازندران19722412266710.22092/jaear.2020.343408.1739FAعلی اسداله پور کوتناییاستادیار آموزشی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران- سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی- ساری- ایرانسید عبدا... خاوریدکتری مدیریت آموزش عالی، سازمان آموزش فنی و حرفه ایJournal Article20191230The Social capital is informal social relations that lead to the development of cooperation among human resources and improves the performance of individuals, groups and institutions with the labor market and production and civil society.The purpose of this study was to present a model of social capital improvement in agricultural skills training centers.The research methodology was qualitative and the Grounded Theory and purposive sampling method was used. The statistical population included members of the faculty of different departments of agricultural colleges in Mazandaran province that had educational and research experiences in the field of skills training as well as social capital and had a cooperative background especially with the Jihad of Agriculture and training and research centers. The data collection process continued until the theoretical saturation and useful threshold were reached. Accordingly, 22 faculty members were interviewed as a sample. Max QDA10 Software and the Struss and Corbin coding strategy (open coding, axial and selective coding) were used for data analyzing. CVR (Content Validity Ratio) and CVI (Content Validity Index) were used to determining the degree of agreement and validity of each index from the experts' point of view. The results showed that the calculated value for both was 0.8 Based on the research findings, a model was designed that included causal, contextual, interventioner, phenomenon, strategies and outcomes. To validate of the model, a questionnaire based on the 9 scale was designed and provided to the experts participating in the research process. As a result, the proposed model was desirable.سرمایه اجتماعی، رابطههای اجتماعی غیررسمی است که منجر به توسعه همکاری در میان منابع انسانی میشود و بهسازی آن در مرکزهای آموزش مهارتی کشاورزی باعث بهبود کنش افراد، گروهها و نهادهای موجود در این مرکزها برای ارتباط با بازار کار و رونق تولید و ایجاد جامعه مدنی میشود. هدف این تحقیق، ارائه مدل بهسازی سرمایهی اجتماعی در مرکزهای آموزش مهارتی کشاورزی بود. دیدمان تحقیق کیفی و برگرفته از نظریه پایه ور بود. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیئتعلمی گروههای مختلف دانشکدههای کشاورزی استان مازندران که دارای تجربههای آموزشی و پژوهشی در آموزشهای مهارتی و سرمایه اجتماعی بودند و تجربه همکاری در آموزشهای مهارتی بهویژه با جهاد کشاورزی و مرکزهای آموزشی و تحقیقاتی را داشتند. برای گردآوری دادهها از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. فرایند گردآوری دادهها تا دستیابی به اشباع نظری و آستانهی سودمندی ادامه یافت؛ بر این مبنا با 22 نفر از اعضای هیئتعلمی در گروههای آموزش و ترویج (8 نفر)، اقتصاد کشاورزی (4 نفر)، توسعه روستایی (4 نفر) و مدیریت کشاورزی (6 نفر) بهعنوان نمونه مصاحبه به عمل آمد. شیوهی تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار مکس کیودا 10 و بر مبنای روش کدگذاری پیشنهادی اشتراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) صورتبندی شد. برای تعیین میزان توافق و ارزیابی روایی هر شاخص از نگاه خبرگان و پیش از تدوین مدل، از دو ضریب نسبت روایی محتوایی (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. یافتهها نشان داد که میزان محاسبهشده برای هر دو شاخص معرفیشده 8/0 بود. از مجموعهی یافتههای پژوهش مدلی شامل متغیرهای علی، زمینهای، مداخلهگر، هسته اصلی، راهبردها و پیامدها طراحی شد. بهمنظور توافق سنجی نظرها برای اعتبار یابی الگو، یک پرسشنامه در مقیاس 9 گزینهای طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت؛ درنتیجه مدل ارائهشده تا حد مطلوبی تائید شد.