موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822Analyzing Educational Barriers in Sustainable Agricultural Development in Lordegan Countyبررسی بازدارنده های آموزشی توسعه پایدار کشاورزی شهرستان لردگان33212361810.22092/jaear.2020.128556.1671FAعلی فتاحی میلاسیدانشجوی دکتری مدیریت دولتی (خط مشی گذاری عمومی)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان، اصفهان، ایرانرضا اسماعیلیاستادیار گروه مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان، اصفهان، ایرانJournal Article20191128In many countries increasing agricultural sustainability is one of the proposed approaches to help Problems solving such as hunger, poverty and disability. In this regard, people and especially farmers are in need of education as a driving force for the country's economy. However, few studies have particularly addressed the obstacles to agricultural education in sustainable development. Therefore, the present study was conducted with the aim of identifying and analyzing educational barriers in sustainable agricultural development. The statistical population of this study composed of all learners and educators in Lordegan County Agricultural Education Center participating in the educational programs. 112 ones were selected using Krejcie and Morgan table and random sampling method. The research instrument was a researcher-made questionnaire. In this research 7 factors were extracted using Exploratory factor analysis. These factors consist of "managerial-supportive", "quality of education", "communicational-informational", "infrastructure", "cultural", "psychological", and "environmental" factors, respectively according to their importance; which explained 67.69% of the total variances. Each of these factors should be considered according to their significance in order to obviate educational barriers in sustainable agricultural development. In addition, the results of independent t-test showed that there is a significant difference between the two groups including educators and learners in terms of "managerial-supportive", "communicational-informational", "quality of education", "infrastructure". Nevertheless, there is no significant difference between the two groups in terms of the "environmental" and "cultural" factors.در بسیاری از کشورها افزایش پایداری در کشاورزی یکی از رویکردهای پیشنهاد شده برای کمک به حل مسأله-ی مربوط به گرسنگی، فقر و ناتوانی است. در این راستا مردم، بهویژه کشاورزان به عنوان نیروی محرکه اقتصاد کشور نیازمند آموزش میباشند. با این حال مطالعههای اندکی به بررسی بازدارندههای آموزش کشاورزی در توسعه پایدار پرداختهاند. از اینرو این تحقیق با هدف بررسی بازدارندههای آموزشی توسعه پایدار کشاورزی انجام شد. جامعهی آماری 159 تن فراگیران و آموزشگران مرکز آموزش کشاورزی شهرستان لردگان میباشد که در برنامههای آموزشی توسعه پایدار کشاورزی شرکت کرده بودند. از این شمار 112 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامهای محقق ساخته در قالب طیف پنجگزینهای لیکرت (خیلی کم تا خیلی زیاد) بود. به منظور تعیین روایی آن از روش اعتبار شکلی و محتوایی از نوع (شکلی) و به منظور سنجش پایایی از پیشآزمون و محاسبهی ضریب تتای ترتیبی (89/0=ϴ) بهره گرفته شد. در این تحقیق 7 عامل با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی استخراج شد. این عاملها به ترتیب اهمیت شامل مدیریتی- حمایتی، کیفیت آموزش، ارتباطی- اطلاعاتی، زیرساختی، فرهنگی، روانشناختی و محیطی شده که در مجموع 69/67 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین مینمایند. از اینرو هر یک از عامل-ها بایستی در رفع بازدارندههای آموزشی توسعه پایدار کشاورزی بر حسب اهمیت مورد توجه واقع شوند. همچنین نتایج حاصل از توافقسنجی بین دو گروه آموزشگر و فراگیر نشان داد که در 13 مورد از بازدارندههای آموزشی توسعه پایدار کشاورزی شهرستان لردگان بین دو گروه توافق نظر وجود دارد. لیکن در 20 آیتم بین دو گروه توافق نظر وجود ندارد. فزون بر آن، رتبهبندی بازدارندههای آموزشی در توسعه پایدار کشاورزی نشان داد از نظر فراگیران و آموزشگران سطح پایین مهارتهای تخصص و کمبود دانش فنی و مهارت تخصصی مهمترین بازدارندهی آموزشی توسعه پایدار کشاورزی میباشد.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822Educational Need Assessment of Jahrom County Citrus Growers in Agricultural E-commerce Using the Borich Need Assessment Modelنیازسنجی آموزشی مرکباتکاران شهرستان جهرم در زمینه تجارت الکترونیک کشاورزی با استفاده از الگوی نیازسنجی بوریچ335212369310.22092/jaear.2021.342032.1698FAرها زارعیدکتری بخش ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.غلامحسین زمانیاستاد بخش ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانعبدالرسول شیروانیاناستادیاربخش تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و ترویجی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش وJournal Article20200218The objective of this study was to assess the educational needs of Jahrom citrus growers in agricultural e-commerce using the Borich need assessment model. For this purpose, a quantitative research method based on the survey was used. The statistical population consisted of Khafr and central parts of Jahrom county, which are the center of citrus production in this county (N = 906). The Krejcie and Morgan table was used to determine the sample size. 270 citrus growers were selected by the stratified random sampling method with the appropriate assignment from two parts of Khafr and central of Jahrom county. A two-part questionnaire was used for data collection. The validity of the questionnaire was confirmed by a number of experts and the reliability of the questionnaires was confirmed using ordinal alpha values of 0.88 and 0.92, respectively, for the variables of importance and ability. According to the mean weighted discrepancy scores between importance and capability, among 28 educational topics, 18 were identified as the educational priorities. In order to develop e-commerce activities, creating/strengthening of these should be placed at the top of the training programs. The results of the F-statistic of one-way ANOVA test showed that the educational needs of older and less educated groups were higher than those of younger and more educated individuals. The results of multivariate regression analysis also showed that the variables of age, level of education and income in a model could explain 39.8% of the variations of educational needs.هدف این پژوهش، سنجش نیازهای آموزشی مرکباتکاران شهرستان جهرم در زمینه تجارت الکترونیک کشاورزی با استفاده از الگوی نیازسنجی بوریچ بود. بدین منظور از دیدمان تحقیق کمّی بر پایه مطالعه میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را مرکباتکاران دو بخش خفر و مرکزی شهرستان جهرم که کانون تولید مرکبات در این شهرستان هستند، تشکیل دادند (906=N). برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد و شمار 270 مرکباتکار با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه دو بخشی استفاده شد. روایی ظاهری پرسشنامه توسط تنی چند از خبرگان و پایایی پرسشنامهها با استفاده از مقادیر آلفای ترتیبی 88/0 و 92/0 بهترتیب، برای متغیرهای اهمیت و متغیرهای توانمندی، تایید شد. برمبنای میانگین وزنی نمرههای تفاوت میزان اهمیت و میزان توانمندی، از بین 28 موضوع آموزشی، 18 مورد اولویتهای آموزشی قلمداد شدند. به منظور توسعه فعالیتهای تجارت الکترونیک، ایجاد و یا تقویت اولویتهای آموزشی باید در صدر برنامههای آموزشی قرار گیرد. همچنین نتایج آماره F آزمون تحلیل واریانس یک سویه نشان داد که نیازهای آموزشی گروههای پیرتر و با سطح تحصیلات کمتر نسبت به افراد جوانتر و سطح تحصیلات بیشتر در زمینه تجارت الکترونیک بیشتر میباشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای سن، سطح تحصیلات و درآمد در قالب یک مدل میتوانند 8/39 درصد از تغییرهای متغیر نیازهای آموزشی را تبیین کنند.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822The Impact of Agricultural Extension Site Approach on Optimizing Agricultural Input Consumption and increasing the yield of dominant products in Hamedan Province, Iranتأثیر کشتزارهای نمونه و الگو در بهینهسازی کاربرد نهادههای کشاورزی و افزایش عملکرد محصولات غالب در استان همدان537612369410.22092/jaear.2021.342572.1716FAملیحه صالحیدانشآموخته کارشناسیارشد، ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.عنایت عباسیدانشیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.0000-0002-5238-7185مسعود بیژنیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000-0003-2659-6386محمدرضا شاهپسنددانشیار، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی تهران، ایران.0000-0003-0009-8776Journal Article20200410Implementation of extension sites approach is one of the activities for empowering the farmers. The aims of extension site approach were increasing in quality and quantity and sustainable production of agricultural products. The purpose of this study was to compare consumption of inputs in five crops of irrigated wheat, rain fed wheat, rapeseed, sugar beet and potato before and after implementation of extension sites approach in Hamedan province in 2018-2019. This research is applied in term of purpose, is survey in term of collecting data, is quasi-experimental in term of controlling variables and is ex-post facto research in term of analyzing the data. The statistical population included 78 extension sites approach in Hamedan province. For selecting the sample, first of all five cities of Kabudar Ahang (north), Hamedan (center), Nahavand (south), Famenin (east), and Asadabad (west) selected from different geographical situation. The number of extension sites approach were 43 in these cities. Using Krejcie and Morgan’s sampling table, 36 sites selected as sample and unit of analysis (n=36). Following that 142 main and functional farmers were selected and studied using random sampling method. The results of t- test showed that the consumption of inputs decreased after the implementation of extension sites approach and there were differences between consumption of inputs before and after running model site, except for human labor force. In addition, farmer’s income and performance per unit area have increased since the extension site was launched.یکی از فعالیتهای ترویجی به منظور بالا بودن دانش علمی و توانمندسازی کشاورزان، اجرای برنامههای کشتزارهای نمونه (به عنوان پایگاه الگوی ترویجی) با هدف افزایش کمّی و کیفی و تولید پایدار محصولات کشاورزی است. این پژوهش به منظور مقایسه میزان کاربرد نهادهها در پنج محصول زراعی گندم آبی، گندم دیم، کلزا، چغندرقند و سیبزمینی توسط کشاورزان در دو زمان پیش و پس از اجرای پایگاه الگوی ترویجی در فاصله سالهای 97ـ1396 در استان همدان انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوهی گردآوری دادهها میدانی، از نظر امکان و توان کنترل متغیرها شبهآزمایشی و از نظر آماری، علّی ـ مقایسهای است. جامعه آماری 78 پایگاه الگوی ترویجی در استان همدان بود. برای انتخاب نمونهها در ابتدا از موقعیتهای مختلف جغرافیایی استان، پنج شهرستان کبودرآهنگ (شمال)، همدان (مرکز)، نهاوند (جنوب)، فامنین (شرق) و اسدآباد (غرب) انتخاب شدند. شمار پایگاههای الگوی ترویجی در این شهرستانها 43 مورد بود. با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان، 36 پایگاه الگوی ترویجی به عنوان نمونه و واحد تحلیل انتخاب شدند. در ادامه، 142 تن از کشاورزان اصلی و تابعی (پیرو) عضو این پایگاهها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از آزمون t نشان داد که میزان کاربرد نهادهها، بهجز نیروی کار انسانی، پس از اجرای این مدل ترویجی کاهش پیدا کرده و تفاوت بین کاربرد نهادهها در دو زمان پیش و پس از اجرای الگوی ترویجی معنیدار میباشد. افزون بر این، درآمد و عملکرد در واحد سطح کشاورزان پس از اجرای الگوی ترویجی افزایش پیدا کرده است.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822The role of participatory communication in the training of modern production technologies to farmersنقش ارتباطات مشارکتی در آموزش فناوری های نوین تولید به کشاورزان779512361010.22092/jaear.2021.343405.1738FAلیلا نیرومنداستادیار و عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.هادی زارعیدانشجوی دکتری علوم ارتباطات، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.سمیه تاجیک اسماعیلیاستادیار و عضو هیئت علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.Journal Article20200621In this study, the role of participatory communication and its various components in the education of farmers to align them to use new production technologies to achieve more productive and increase productivity.<br />Due to climatic conditions and limitations of resources such as water, it is necessary to develop the accordingly agriculture, the farmers ' accompaniment for successful implementation of various programs, such as changing the cropping pattern and using "new production technologies". In the meantime, the role of "education and promotion" as the lever of change attitude and behavior for engineering the ideas of farmers, to create a fundamental change in the traditional methods of production of products, is essential and to implement the creation of new agricultural education, this study recommends "Participatory communication" as a useful tool, for various reasons, as follows:<br />The research method is "qualitative" and "narrative analysis", which has been used in a deep interview tool. In this study, 15 agricultural workers of the province have been interviewed in the villages of Mashhad, and also, using the documentary method and a library study compared to the study, the previous experiences and studies have been attempted. <br />The interviews and studies showed that despite the tendency of farmers in traditional methods for reasons such as lack of financial resources to purchase equipment and inadequate educational training, agricultural workers, the role of providing training the new agricultural, from the vent of collaborative communication methods, is read-effective and emphasizes the necessity of using such methods, such as "School ...پژوهش حاضر، به بررسی نقش ارتباطات مشارکتی و مؤلفه های مختلف آن بر آموزش کشاورزان جهت همسو کردن آنان در راستای استفاده از فناوری های نوین تولید برای دستیابی به تولید بیشتر و افزایش بهره وری پرداخته است.<br />با توجه به شرایط اقلیمی و محدودیت منبع ها از جمله آب، لازم است ؛ برای دگرگونی در کشاورزی کشورمان، از همراهی کشاورزان برای اجرای موفق برنامه ها از جمله تغییر الگوی کشت و استفاده از فناوری های نوین تولید بهره گیری شود. در این میان نقش آموزش و ترویج به عنوان راهکارهای مهندسی افکار کشاورزان برای تغییر نگرش و رفتار و برای ایجاد تغییر بنیادین در روش های سنتی تولید محصولات، ضروری است که یکی از راهبردها بکارگیری ارتباطات مشارکتی در آموزش های کشاورزیست. <br />دیدمان تحقیق، کیفی و از نوع تحلیل روایت می باشد که در آن از ابزار مصاحبهی ژرفایی بهره گرفته شده است. در این پژوهش با 15 تن از مددکاران کشاورزی در روستاهای تابعه مشهد مصاحبه شده، افزون بر این با استفاده از روش اسنادی و مطالعه کتابخانه ای نسبت به مطالعه و بررسی پیشین نیز اقدام شده است.<br />برایند مصاحبه ها و مطالعات انجام شده نشان داد علیرغم تمایل کشاورزان خُرد به روش های سنتی به دلایلی نظیر کمبود منابع مالی برای خرید تجهیزات و ناکافی بودن آموزش های ترویجی، مددکاران کشاورزی، نقش ارائه آموزش های نوین کشاورزی را از دریچه روش های ارتباطات مشارکتی، موثر خوانده و بر ضرورت استفاده از چنین روش هایی نظیر؛ «مدرسه در مزرعه» تاکید دارند.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822Attitudes and Behavioral Tendency of Agricultural Experts of Boushehr province towards Pesticide Application Technology (Spraying)سازه های موثر بر نگرش کارشناسان کشاورزی استان بوشهر نسبت به فناوری کاربرد آفت کشها9611012369010.22092/jaear.2020.123690FAپرویز بیاتاستادیار مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000-0001-6984-0583نوذر منفرداستادمرکزتحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانحسن علیپوردانشیار سازمان تحقیقات،آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمحمود ایزدیمرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانمهناز امیر امینی خلف لومربی آموزشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20200622Precision agriculture is one of the new aspects of sustainable agriculture. In this type of agriculture, the management of crop production inputs such as chemical fertilizers, pesticides, herbicides, seeds, etc. is implemented based on the spatial characteristics of the farm with the aim of reducing waste, increasing income and maintaining environmental quality. On the other hand, when pesticides are used within the framework of the pest management program and taking into account the ecological and environmental aspects, they are considered as a reliable and valuable tool. The general purpose of this study is to evaluate the factors affecting the attitude and behavioral tendencies of the experts of Bushehr Agricultural Jihad Organization towards the application of pesticide application technology (spraying variable). Cross-sectional survey research method and multi-stage random sampling method were used to collect information from 110 experts in Bushehr province. The results indicate that the behavioral tendency variable is affected by the variables of attitude about the benefits of variable spraying technologies and behavioral attitude. Also, the variables of perception of usefulness and individual modernity affect the variable of behavioral attitude. This research was completed by adding external variables to the technology acceptance model. Findings show the importance of individual modernity in shaping the attitude and behavioral tendencies of experts and this should be considered in planning for the adoption of these technologies.کشاورزی دقیق به عنوان یکی از جنبههای نوین کشاورزی پایدار مطرح است. در این نوع کشاورزی، مدیریت نهادههای تولید محصولهای زراعی مانند کود شیمیایی، سم، علف کش و بذر بر مبنای ویژگیهای مکانی کشتزار با هدف کاهش ضایعات، افزایش درآمد و حفظ کیفیت محیط زیست اجرا میشود. از سوی دیگر، هنگامیکه آفتکشها در چارچوب برنامه مدیریت آفات و با در نظر گرفتن جنبههای بوم شناختی (اقلیمی) و زیستمحیطی بهکار روند، بهعنوان ابزار قابل اعتماد و با ارزش به شمار میآیند. هدف این پژوهش پیشبینی سازههای موثر بر نگرش و گرایش رفتاری کارشناسان فنی سازمان جهاد کشاورزی استان بوشهر نسبت به فناوری کاربرد سمهاست. کارشناسان فنی سازمان جهاد کشاورزی این استان به تعداد 264 نفر، به عنوان جامعه آماری مورد نظر پژوهش انتخاب شدند. از روش تحقیق پیمایش مقطعی و روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای برای گردآوری دادهها از ۱۱۰ نفر از کارشناسان استان بوشهر بهره گرفته شد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل معادلههای ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر آن استکه متغیر گرایش رفتاری از متغیرهای نگرش در مورد برتری های فناوریهای متغیر سمپاشی و نگرش رفتاری متاثر میشود. هم چنین متغیرهای درک سودمند بودن و نوگرایی فردی روی متغیر نگرش رفتاری اثرگذار هستند. این پژوهش با افزودن متغیرهای بیرونی به مدل پذیرش فناوری، این مدل را کاملتر کرد. یافتهها نشان دهنده اهمیت نوگرایی فردی در شکل گیری نگرش و گرایش رفتاری کارشناسان است و بایستی در برنامهریزی برای پذیرش این فناوریها به این مهم توجه شود.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822Psychological reasons of employment among female agricultural graduates in Hamedanسبب روانشناختی دانش آموختگان رشته های کشاورزی دختر همدان11113812361610.22092/jaear.2021.343460.1743FAمهرناز خیاطیدانشجوی دکتری ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدانرضا موحدیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدانالهه حجازیدانشیار گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهرانسعید کریمیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدانJournal Article20200627Abstract<br /><br />Increasing the recruitment of girls in universities compared to boys and the individual, social and cultural constraints available to them in finding employment in agricultural majors have made this difficult for graduates, and the unemployment problem for this group of graduates has become more complicated than men. Therefore, the aim of this study is to identify individual and social psychological components affecting the employability of female’s agricultural graduates in Hamadan province, which has been done by a qualitative method. Selecting the samples was based on the snowball sampling method among the group of graduates, agricultural specialists and employers including 25 samples. The data collection tools were semi-structured interviews, and the data analysis method was proceeded using MAXQDA Version 12. in order to identify themes and in order to establish relationships between themes a process of causal, interventional, contextual, strategy, and outcome conditions was used. The results showed that the most important individual psychology themes affecting the employment of female graduates include, job motivation with a percent of 17.99, entrepreneurial skills with a percent of 16.97 and individual limitation with a percent of 15.44. As well as the most important social psychology themes including cultural norms and beliefs with a percent of 19.11, trust and social security with a percent of 13.99 and social participation with a percent of 13.31.The results showed that the main factors affecting for improving the employment conditions of female agricultural graduates include revising government policies, reforming ideas and beliefs, modifying behavioral patterns and practical training.چکیده<br />روند افزایش پذیرش دختران در دانشگاهها نسبت به پسران و محدودیتهای فردی، اجتماعی و فرهنگی موجود برای آنان در دستیابی به شغل در رشتههای کشاورزی، مسئله اشتغال دانش آموختگان دختر را نسبت به پسر پیچیدهتر کرده است. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی مولفههای فردی و اجتماعی دختران و زنان دانشآموخته کشاورزی استان همدان برای اشتغالپذیری است که به روش کیفی انجام شده است. گزینش نمونهها با روش نمونهگیری گلوله برفی از میان عضوء هیئت علمی، کارفرمایان و متخصصان کشاورزی استان همدان اجرا شد که به گزینش 25 تن انجامید. برای گردآوری دادههای تحقیق از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. فرایند گردآوری دادهها تا سطح اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه و تحلیل کیفی دادهها با استفاده از نرم افزار مکسکیودا نسخه 12 انجام گرفت. شناسایی مقولهها و برقراری ارتباط میان مقولهها با استفاده از تعیین شرایط علی، مداخلهای، زمینهای، راهبردها و پیامدها بر پایهی نظریهی پایهور انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد، مهمترین مقولههای روانشناختی فردی موثر بر اشتغال زنان دانش آموخته، انگیزه شغلی با درصد تکرار 99/17، مهارت کارآفرینانه با درصد تکرار 97/16 و محدودیت فردی با درصد تکرار 44/15، همچنین مهمترین مقولههای روانشناختی اجتماعی، شامل هنجارها و باورهای فرهنگی با درصد تکرار 11/19 ، اعتماد و امنیت اجتماعی با درصد تکرار 99/13 و مشارکت اجتماعی با درصد تکرار 31/13می باشند. نتایج تحقیق گویای آن بود که اصلی ترین عاملهای تاثیر گذار برای بهبود شرایط اشتغال دانشآموختگان کشاورزی زن شامل بازنگری در سیاستهای دولت، اصلاح دیدگاهها و باورها، اصلاح الگوی رفتاری و آموزشهای کاربردی و آگاهی بخش می باشندموسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822Factors Affecting the Performance of Learners Participating in Urban Agriculture Extension Training Courses(Case study: Horticulture training course - vegetable and summer cultivation)عاملهای تأثیرگذار بر عملکرد فراگیران شرکت کننده در دورههای آموزشی ترویج کشاورزی شهری(مورد مطالعه: دورهی آموزشی باغبانی- پرورش سبزی و صیفی)13916112369510.22092/jaear.2021.351406.1748FAثریا پورجاویددانشجوی دکترای ترویج و آموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.علیرضا پورسعیددانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران.سید مهدی میردامادیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی ،تهران، ایران.Journal Article20200805This causal-research study was conducted with the general purpose of factors affecting the performance of learners participating in the horticulture-vegetable and summer cultivation training course in urban agriculture. The statistical population of this study is the total number of learners participating in urban agriculture training courses held by the General Department of Municipal Education of Tehran Region 2 in 2019 (N = 80). In this study, census method was used. Data were collected using a questionnaire. The apparent and content validity of the questionnaire was confirmed by a group of experts and the estimation of the reliability of the questionnaire was provided by calculating the sequential alpha (α = 0.97). Data analysis was performed using SPSS25 and AMOS23 software. According to the findings, the reaction with an average of 7.77 and the attitude of learners towards the horticulture-vegetable and summer cultivation training course in urban agriculture with an average of 7.02 =, is considered desirable. The level of knowledge of the learners participating in this course before the course with an average of 5.18 at the average level and after participating in the course with an average of 8.86 was very high. Path analysis findings using AMOS23 software also showed that the variable of agricultural work experience of learners (β = 0.99) has the greatest impact on their performance. Then the variables of learners 'reaction to the course (β = 0.85), age of learners (β = 0.83), knowledge (β = 0.63) and students' attitude towards the course (β = 0.62)این تحقیق علّی- ارتباطی با هدف کلی عاملهای تأثیرگذار بر عملکرد فراگیران شرکت کننده در دورهی آموزشی باغبانی-پرورش سبزی و صیفی کشاورزی شهری، انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کل فراگیران شرکت کننده در دورههای آموزشی کشاورزی شهری برگزار شده توسط اداره کل آموزش شهرداری منطقه 2 تهران در سال 1398، می-باشند(80=N). در این پژوهش از روش سرشماری استفاده شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه، توسط گروه متخصصان تأیید شد و برآورد پایایی پرسشنامه نیز با محاسبهی آلفای ترتیبی تأمین شد(97/0= α). پردازش دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS25 و AMOS23 انجام شد. بنابر یافتهها واکنش با میانگین= 77/7 و نگرش فراگیران نسبت به دورهی آموزشی باغبانی-پرورش سبزی و صیفی کشاورزی شهری با میانگین= 02/7، مطلوب ارزیابی میشود. میزان دانش فراگیران شرکتکننده در این دوره پیش از شرکت در دوره با میانگین 18/5 در سطح متوسط و پس از شرکت در دوره نیز با میانگین 86/8 به میزان خیلی زیاد بوده است. یافتههای تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار AMOS23 نیز نشان دادند که متغیر پیشینهی انجام فعالیت کشاورزی توسط فراگیران(99/0=β)، بیشترین تأثیر را بر عملکرد آنان، دارد. پس از آن نیز متغیرهای واکنش فراگیران نسبت به دورهی آموزشی(85/0=β)، سن فراگیران(83/0=β)، دانش(63/0=β) و نگرش فراگیران نسبت به دوره(62/0=β) بیشترین تأثیر را بر عملکرد آنان، دارا هستند. این در حالی است که متغیرهای سابقهی شرکت فراگیران در کلاسها و دورههای آموزشی ترویجی مرتبط با کشاورزی شهری(42/0=β) و سطح تحصیلات آنان(39/0=β) نیز به ترتیب بر عملکرد فراگیران شرکت کننده در دورهی آموزشی باغبانی-پرورش سبزی و صیفی کشاورزی شهری تأثیر میگذارند. لذا از آنجایی که کشاورزی شهری از جمله مؤلفههای توسعه پایدار شهری به شمار میآید، استناد به یافتههای این پژوهش میتواند ضمن توجه بیشتر به آموزشهای فراگیران در حمایت تصمیمگیریها به منظور دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران ذیربط موردموسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822The role of curricula in the development of job skills, job expectations and employment chances from the viewpoints of agricultural students and graduatesنقش برنامه های درسی در رشد مهارتهای شغلی، انتظارهای شغلی و شانس اشتغال از دیدگاه دانشجویان و دانش آموختگان رشته های کشاورزی16218312369610.22092/jaear.2021.351420.1749FAعبداله پارسادانشیار دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز0000-0003-0641-4282مریم اکیدیدانش آموخته کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهوازحسین الهامپورعضو هیأت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20200808This descriptive (correlational) research was conducted for studying the effects of students and graduates’ perceptions to the curriculum of their courses in agriculture field, on their job skills development and their chance for holding a job. 274 present and former students of agriculture field of study in Shahid Chamran University of Ahvaz, were selected by stratified random sampling method. Data were collected by Moghadam questionnaire (2013), and analyzed. Surface validity of questionnaire was confirmed and the reliability coefficient (.89) is acceptable. The results showed that over 82 percent of participants were unemployed. Perceptions of schooling and job expectances of participants, predicted over than 46 percent of job skills variances. Positive perceptions to the curricula has significantly positive effect on expectances of their present and future jobs. The correlation between present and former students’ perceptions of theoretical and practical subjects with their perceptions of job skills development, is significantly positive and improvement of students’ perceptions to their courses, improve their hope to holding a job. Relationship between theoretical and practical subjects can improve students’ perceptions of curriculum and their university, and as a result, the required skills for holding a job are developed.<br />Index terms: job skills, curriculum, holding a job, job expectances, agriculture.تحقیق توصیفی حاضر با هدف بررسی و ارزیابی ادراک دانشجویان و دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته های کشاورزی نسبت به برنامه درسی خود در طول دوره تحصیلی و تأثیر آن بر رشد مهارت های شغلی و شانس اشتغال آینده آنان انجام شده است. 274 نفر نمونه آماری تحقیق از میان 577 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان رشته های کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه مقدم (1392) اطلاعات گرداوری و تحلیل شد. روایی شکلی پرسشنامه با نظرخواهی از استادان متخصص تأیید شد و ضریب آلفاکرونباخ 89/0 نشانه پایایی قابل قبول پرسشنامه است. نتایج نشان داد که بیش از 82 درصد شرکت کنندگان بیکار بودند. ادراک شرکت کنندگان نسبت به تحصیل و انتظارهای شغلی، بیش از 46 درصد واریانس مهارت های شغلی را پیش بینی می کند. ادراک مثبت به برنامه های درسی، اثر مثبت معناداری بر انتظار آنان از شغل حال و آینده خود دارد. همبستگی بین ادراک دانشجویان کنونی و پیشین از درسهای نظری و عملی با ادراک آنان از رشد مهارتهای شغلی، مثبت و معنادار بوده و بهبود ادراک دانشجویان از رشته تحصیلی خود، امید آنان برای اشتغال را نیز بهبود خواهد داد. پیوند بین درسهای نظری و عملی، میتواند به بهبود ادراک دانشجویان از برنامه تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل بیانجامد و در نتیجه رشد مهارت های لازم برای اشتغال را موجب شود.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822Barriers to faculty and students’ use of social network sites in agricultural higher educationبازدارندههای استفاده اعضای هیئتعلمی و دانشجویان از شبکههای اجتماعی در آموزش عالی کشاورزی18420412369710.22092/jaear.2021.351571.1750FAسید ابوالقاسم برآبادیدانشجوی دکتری آموزش کشاورزی دانشگاه زنجان0000-0002-8221-359Xعلی شمسدانشیار گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجاننیکلایس وایساستاد دانشگاه جان مورس لیورپول، انگلستانJournal Article20200820Identifying the obstacles limiting the level of use of social network sites (SNS) in educating activities by the stakeholders of the educational system can help in informed decision-making and planning in this field. The aim of this study was to identify the barriers to the use of SNSs in agricultural higher education from the perspective of faculty members and students. The statistical population included 1215 faculty and 36132 students of public agricultural colleges of Iran. Using multi-stage random sampling method, 211 faculty and 400 students from different universities were selected and studied. Data were collected by a questionnaire taken from the results of previous studies with a five-level Likert scale. The validity of the questionnaire was confirmed discriminately and reliability with a composite reliability coefficient. Data were analyzed by t-test, Mann-Whitney, and structural equation modeling using partial least squares method. The results showed that the rate of educational use of SNSs by students is more than professors and their attitude towards the use of these networks in teaching and learning is more positive than faculty members. The modeling results also indicate that the factors related to students, type of lessons, and characteristics of SNSs have a negative and significant relationship with the educational use of faculty members of these networks. Also, factors related to faculty members, educational organizations, and software and hardware inhibitors show a negative and significant relationship between students' use of social networks in education.شناسایی عاملهای محدودکننده سطح استفاده ذینفعان نظام آموزشی از شبکههای اجتماعی در آموزش و یادگیری، میتواند به تصمیمگیری و برنامهریزیهای آگاهانه در این زمینه کمک کند. این پژوهش با هدف شناسایی بازدارندههای استفاده از شبکههای اجتماعی در آموزش عالی کشاورزی از دیدگاه اعضای هیئتعلمی و دانشجویان انجام شد. جامعه آماری شامل 3984 تن عضو هیئتعلمی و 111528 تن دانشجوی دانشکدههای کشاورزی دولتی کل کشور بودند که با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی 211 تن از اعضای هیئتعلمی و 400 تن از دانشجویان رشتههای کشاورزی دانشگاههای مختلف کشور انتخاب و بررسی شدند. دادهها به وسیله پرسشنامه برگرفته از یافتههای بررسیهای پیشین و با طیف لیکرت پنج سطحی گردآوردی شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی و پایایی با ضریب پایایی ترکیبی تأیید شد. دادهها با آزمونهای t، من ویتنی، و مدلسازی معادلههای ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد که میزان استفاده آموزشی از شبکههای اجتماعی توسط دانشجویان بیشتر از اعضای هیئتعلمی و نگرش آنان نسبت به استفاده از این شبکهها در آموزش و یادگیری نیز مثبتتر از اعضای هیئتعلمی است. یافتههای مدلسازی نیز بیانگر این است که عاملهای مربوط به دانشجویان، نوع درسها، و ویژگیهای شبکههای اجتماعی با استفاده آموزشی اعضای هیئتعلمی از این شبکهها رابطه منفی و معنیداری دارند. همچنین عاملهای مربوط به اعضای هیئتعلمی، سازمان آموزشی، و بازدارندههای نرمافزاری و سختافزاری با استفاده دانشجویان از شبکههای اجتماعی در آموزش رابطه منفی و معنیداری نشان میدهد.موسسه آموزش و ترویج کشاورزیپژوهش مدیریت آموزش کشاورزی2717-1205125320200822Presenting a model of the effect of social capital and intellectual capital of educators and trainers of Mazandaran Agricultural Research and Training Center on their educational performanceتأثیرسرمایه اجتماعی و سرمایه فکری بر عملکرد آموزشی مربیان و آموزشگران مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی مازندران20522312361710.22092/jaear.2020.351815.1758FAغلامرضا احمدیدانشجوی دکتری گروه مدیریت آموزشی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران.0000-0002-7699-1828ترانه عنایتیدانشیار گروه مدیریت آموزشی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران.مریم تقواییاستادیار گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساری، ساری، ایران.Journal Article20200908The purpose of this study was to present a model of the effect of social capital and intellectual capital of educators and teachers of Mazandaran Agricultural Research and Training Center in their educational performance The research method was applied in terms of the purpose of the mixed data type of exploratory type. The statistical population also includes all educators and trainers of Mazandaran Agricultural Research and Training Center, 122 people, of which, using Cochran's formula, 95 people were selected as a statistical sample using simple random sampling method. In order to collect data, the method of documentary and library study, search through electronic resources, interviews and standard social capital questionnaires based on Nahapit and Goshal model (1998) and intellectual capital based on Bontis-Holland model (2002) and a researcher-made questionnaire of teachers and teachers have been used. SPSS16 and Smart PLS statistical software were used for data analysis. The significance of the questions and the relationships between the variables were shown by examining the fit of measurement models, structural and fit of the general model. Also, using t-test, the effect of independent variables on the dependent variable was determined.. The results showed that social capital and intellectual capital were significantly related to and influenced by the educational performance of educators and teachers of Mazandaran Agricultural Research and Education Center. The results also showed that the intellectual capital of educators and teachers plays a mediating role in the effect of social capital on their educational performance.هدف این پژوهش ارائه مدل تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری مربیان و آموزشگران مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی مازندران در عملکرد آموزشی آنان بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری نیز شامل کلیه مربیان و آموزشگران مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی مازندران به تعداد 122 نفر بود که از این میان، با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 95 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونهآماری انتخاب گردیدند. جهت گردآوری دادهها، از روش مطالعه اسنادی و کتابخانهای، جستجو از طریق منابع الکترونیک، مصاحبه و پرسشنامههای استاندارد سرمایه اجتماعی بر مبنای مدل ناهاپیت و گوشال (1998) و سرمایه فکری بر مبنای مدل بونتیس و هولند (2002) و پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مربیان و آموزشگران استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی، تعیین میزان بارعاملی، آزمون t و روش مدلیابی معادلات ساختاری، با بهرهگیری از نرم افزار SMART-PLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که، ضریب مسیر سرمایه اجتماعی مربیان و آموزشگران بر عملکرد آموزشی برابر با 362/0 و مقدار p-value کمتر از 05/0 بود. همچنین ضریب مسیر سرمایه فکری آنان بر عملکرد آموزشی برابر با 245/0 و مقدار p-value کمتر از 05/0 بود. در نتیجه، با 95 درصد اطمینان می توان نتیجه گرفت سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری بطور معنی داری با عملکرد آموزشی مربیان و آموزشگران مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی مازندران رابطه داشته و بر آن تأثیرگذار هستند.