حمید موحد محمدی؛ فرشته شاعری؛ امیر علم بیگی
چکیده
آموزش کارآفرینانه زمینه رشد متوازن شایستگیهای آموزشگیرندگان را در فرآیند یاددهی-یادگیری فراهم میسازد. در این رابطه تعدد راهبردهای پیشنهادی بسترسازی تحقق آموزش کارآفرینانه، ایجاب میکند راهبردی انتخاب شود که بیشترین سازگاری را با نظام آموزشی کشور داشته باشد. با این رویکرد هدف پژوهش کاربردی حاضر رتبهبندی راهبردهای استقرار ...
بیشتر
آموزش کارآفرینانه زمینه رشد متوازن شایستگیهای آموزشگیرندگان را در فرآیند یاددهی-یادگیری فراهم میسازد. در این رابطه تعدد راهبردهای پیشنهادی بسترسازی تحقق آموزش کارآفرینانه، ایجاب میکند راهبردی انتخاب شود که بیشترین سازگاری را با نظام آموزشی کشور داشته باشد. با این رویکرد هدف پژوهش کاربردی حاضر رتبهبندی راهبردهای استقرار آموزش کارآفرینانه در نظام آموزش عالی کشاورزی بود. بر اساس مرور ادبیات صورت گرفته مولفههای آموزش کارآفرینانه استخراج و به شکل شبکهای از مفاهیم به هم مرتبط مورد توجه قرار گرفت. نظر به اینکه بهبود عملکرد نوعی از مسائل تصمیم گیری چندمعیاره، برای حل صورت مسئله شبکهای ایجاد شده و به منظور رتبهبندی راهبردهای آموزش کارآفرینانه، از جامعهای از صاحب نظران آموزش کارآفرینی کشور به شمار 21 تن نظرخواهی شد. بر اساس فرآیند تحلیل شبکهای که تئوری عمومی سنجش نسبی است و به منظور استنتاج مقیاسهاس نسبی تقدمی مرکب، تکتک عناصر تشکیل دهنده شبکه روابط بین معیارها و راهبردهای تشکیل دهنده آموزش کارآفرینانه در یک فضای تصمیم مورد سنجش قرار گرفت. حل اَبرماتریس مربوطه به کمک نرم افزار Super Decision نشان داد که تعامل بین صنعت و دانشگاه در یک ساختار شبکهای به عنوان راهبرد مناسبتر در تحقق معیارهای آموزش کارآفرینانه کشاورزی نقش آفرینی میکند. نتیجه تحلیل حساسیت نیز نشان داد ساختار شبکهای پیشنهادی میتواند قابلیت تکرار داشته باشد.
محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده؛ لقمان عباسی؛ مهنوش شریفی
چکیده
این تحقیق با هدف تبیین کیفی الگویی مفهومی برای توسعه برند دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی صورت گرفت. مورد مطالعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. این تحقیق کیفی به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبه ژرفانگر نیمهساختارمند صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان، اعضای هیات علمی، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تبیین کیفی الگویی مفهومی برای توسعه برند دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی صورت گرفت. مورد مطالعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. این تحقیق کیفی به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبه ژرفانگر نیمهساختارمند صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان، اعضای هیات علمی، دانشآموختگان و کادر مدیریتی و اداری این دانشگاه بوده است. از طریق نمونهگیری هدفمند نظری، 20 نفر از بین جامعه مورد مطالعه انتخاب شد. فرآیند گردآوری اطلاعات تا سطح اشباع نظری و آستانه سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. از تحلیل محتوای کیفی مضمونی برای پردازش اطلاعات گردآوری شده از طریق مصاحبه اقدام شد. رویهمرفته یافته-های این تحقیق به شناسایی و تعریف ۱۱۶ نشانگر برای توسعه برند دانشگاهی منجر شد. این مجموعه نشانگر در چهار لایه مشتمل بر ۱۴ مولفه طبقهبندی شد. لایه اول یعنی تصویر برند دانشگاه (یا ارزش ویژه برند دانشگاه)؛ شش مولفه شامل؛ آگاهی برند (۵ نشانگر)، تداعی برند (۶ نشانگر)، برتری برند (۵ نشانگر)، پاسخ احساسی به برند (۶ نشانگر)، هویتسازی با برند (۶ نشانگر) و طنین برند در برگیرنده رسانش، وفاداری و پشتیبانی از برند (با ۹ نشانگر) شناسایی شده است. لایه دوم با عنوان تجربه دانشگاه دربرگیرنده سه طبقه یا مولفه شامل تجربه ارتباطی_ اجتماعی دانشگاهی (۸ نشانگر)، تجربه توسعه فردی_ شخصیتی دانشگاهی (۹ نشانگر) و تجربه احساسی (۳ نشانگر) است. لایه سوم یا درک از کیفیت دانشگاه؛ در برگیرنده سه مولفه کیفیت تحصیلی (۱۰ نشانگر)، کیفیت زندگی (۸ نشانگر)، کیفیت روابط انسانی و اجتماعی در دانشگاه یا اجتماع درون دانشگاه (۱۴ نشانگر) و اثرات و خروجیهای دانشگاه یا حضور اجتماعی دانشگاهی (۱۴ نشانگر) را شامل میشود. لایه چهارم، یعنی درک از کیفیت جامعه میزبان دانشگاه (برند مکانی دانشگاه) با ۱۰ نشانگر توصیف شده است.
مسعود برادران؛ بهاره عابدی؛ بهمن خسروی پور؛ جعفر یعقوبی؛ مسعود یزدان پناه
چکیده
لازمهی بهبود وضعیت اشتغال در میان دانشآموختگان کشاورزی کارآفرین شدن دانشگاهها و دانشکدههای ارائه دهندهی این آموزشهاست، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر تدوین الگویی برای ایجاد دانشگاه کارآفرین کشاورزی و منابع طبیعی از دیدگاه مدیریت آموزش کشاورزی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر که در سال 1395 ...
بیشتر
لازمهی بهبود وضعیت اشتغال در میان دانشآموختگان کشاورزی کارآفرین شدن دانشگاهها و دانشکدههای ارائه دهندهی این آموزشهاست، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر تدوین الگویی برای ایجاد دانشگاه کارآفرین کشاورزی و منابع طبیعی از دیدگاه مدیریت آموزش کشاورزی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر که در سال 1395 انجام شده 305 تن اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشاورزی و منابع طبیعی کشور بودند که بر پایهی روش نمونه گیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ، 170 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابـزار پژوهش، پرسشنامهای محقـق ساخت با طیف عددی صفر تا ده، و آزمون دانشگاه کارآفرین گیب(2012) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزارهای AMOS20 و SPSS20 انجام شد. آزمونهای آماری مورد استفاده شامل همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بود. نتایج تحقیق نشان دادند که مدل گیب در جامعه مورد مطالعه تأیید شد. نتیجه تحلیل عاملی اکتشافی نیز نشان داد که "ارتباطات سازمانی"، "تدریس-یادگیری"، "برنامهریزی درسی"، "تمایزات یک دانشگاه کارآفرین کشاورزی و منابع طبیعی با یک دانشگاه کارآفرین در سایر رشتهها" و "فعالیتهای فرآیندی" برخی از مؤلفههای تشکیل دهندهی یک دانشگاه کارآفرین کشاورزی و منابع طبیعی میباشند. علاوه بر این، مؤلفههای مورد مطالعه در دو بخش راهبردی و فرآیندی با یکدیگر رابطهی آماری معنی داری داشتند.