آموزش کشاورزی
سیده بهار همایون؛ مسعود یزدان پناه؛ سعید محمدزاده؛ طاهره زبیدی؛ الکسا لام
چکیده
در حال حاضر، فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیری شگرف بر کارایی نظام آموزشی دارد و استفاده از آن با هدف آموزش مستمر بهرهبرداران در برنامه های آموزشی قرار گرفته است. تدوام این آموزش به تمایل آموزشگران به ادامه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بستگی دارد، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط ...
بیشتر
در حال حاضر، فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیری شگرف بر کارایی نظام آموزشی دارد و استفاده از آن با هدف آموزش مستمر بهرهبرداران در برنامه های آموزشی قرار گرفته است. تدوام این آموزش به تمایل آموزشگران به ادامه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بستگی دارد، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط آموزشگران در زمستان 1401 انجام شده است. برای این منظور از مدل عمومی توسعه یافته پذیرش فناوری برای تبیین عوامل پیش بینی کننده رفتار آموزشگران سازمان جهاد کشاورزی استفاده شد. در این مدل سازه های لذت، هنجارذهنی، خوداثربخشی و اضطراب به عنوان عوامل خارجی موثر بر سازه های سودمندی درک شده و سهولت درک شده از نظریه پذیرش فناوری هستند. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان جهاد کشاورزی استان فارس که آموزشگران دوره های آموزشی بودند و با استفاده از روش نمونه گیری روش چند مرحله ای خوشه ای تصادفی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن توسط پنل متخصصان، پایایی آن به وسیله ضریب تتا ترتیبی تأیید شد (θ˃0.8 ). داده ها با استفاده از فراوانی، میانگین، مدل بندی معادلات ساختاری و نرمافزارهای SPSS24 و Smart-PLS3 مورد تجریه و تحلیل قرار گرفتند. مدل عمومی توسعه یافته پذیرش فناوری 64 درصد از واریانس رفتار استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را پیش بینی کرده است. علاوه برآن، یافته ها نشان داد که سودمندی درک شده اثری مستقیم بر خود اثربخشی، لذت و هنجارذهنی دارد، سهولت درک شده نیز اثری مستقیم بر هنجارذهنی و اثری معکوس بر اضطراب دارد. یافته های این پژوهش می تواند برای تدوین سیاست هایی برای حفظ انگیزه آموزشگران برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش کشاورزی ارزشمند باشد.
زهرا تیموری کوهسار؛ سعید محمدزاده؛ مقصود فراست خواه
چکیده
مشارکت فعال دانشجویان سازه ای است که برای نخستین بار جهت درک و تبیین افت و شکست تحصیلیمطرح شد و به عنوان پایه ای برای اص الح روند تعلیم و تربیت مدنظر قرار گرفت. این تحقیق یک پژوهشکاربردی و در نگاه روش گردآوری اطلاعات، جزء پژوه شهای میدانی م یباشد. برای دست یابی به هدف پژوهشاز روش های تحلیل سلسله مراتبی فازی و تحلیل عاملی استفاده شد. مشارکت ...
بیشتر
مشارکت فعال دانشجویان سازه ای است که برای نخستین بار جهت درک و تبیین افت و شکست تحصیلیمطرح شد و به عنوان پایه ای برای اص الح روند تعلیم و تربیت مدنظر قرار گرفت. این تحقیق یک پژوهشکاربردی و در نگاه روش گردآوری اطلاعات، جزء پژوه شهای میدانی م یباشد. برای دست یابی به هدف پژوهشاز روش های تحلیل سلسله مراتبی فازی و تحلیل عاملی استفاده شد. مشارکت کنندگان تحقیق در بخش تحلیلسلسله مراتبی فازی شامل 20 نفر از متخصصان در زمینه آموزش عالی کشاورزی بود که برای استخراج و تعییناهمیت نسبی نشانگرهای سنجش مشارکت فعال دانشجویان، شرکت کردند. یافته های تحلیل سلسله مراتبیفازی نشان داد که یادگیری با همتایان، یادگیری همراه با کار، تجربه آموزی با مدرسان از اهمیت وزنی بیشتریدر مشارکت فعال دانشجویان گرایش های علوم کشاورزی برخوردار بودند. در بخش میدانی از جامعه ی آماریشامل 1000 تن از دانشجویان سال سوم و چهارم دانشگاه ها و دانشکده های کشاورزی، بر مبنای جدول گرجسی ومورگان 278 دانشجو ) 128 تن دختر و 118 تن پسر( به عنوان حجم نمونه ی تحقیق با به کارگیری نمونه گیریطبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. یافته های تحلیل عاملی گویای آن است که شاخص هایی همچونترکیب آموزه و تجربه های تخصصی در یادگیری، یادگیری انعکاسی و یک پارچه )تلفیقی(، یادگیری مشارکتی،شیوه های تدریس اثربخش، راهبردهای یادگیری و یادگیری سطح بالا از نظر دانشجویان به ترتیب بیشتریناهمیت را در مشارکت فعال دانشجویان در دانشگاه ها و دانشکده-های علوم کشاورزی دارد.
نعیمه زلالی؛ سعید محمدزاده؛ مسعود برادران؛ شهرام مقدس فریمانی
چکیده
یکی از دلایل کارآیی پایین دانشآموختگان دانشگاهها در بازار کار، ارائهی آموزشهای نظری بدون توجه به نیاز بازار کار در آموزش عالی است. به منظور رفع این مشکل، دانشگاه جامع علمی- کاربردی و در پی آن مراکز آموزش جهاد کشاورزی با هدف تربیت مهارتآموختگان شایسته مورد نیاز بازارکار ایجاد شد. لذا پژوهش حاضر، با هدف بررسی تطبیقی شایستگیهای ...
بیشتر
یکی از دلایل کارآیی پایین دانشآموختگان دانشگاهها در بازار کار، ارائهی آموزشهای نظری بدون توجه به نیاز بازار کار در آموزش عالی است. به منظور رفع این مشکل، دانشگاه جامع علمی- کاربردی و در پی آن مراکز آموزش جهاد کشاورزی با هدف تربیت مهارتآموختگان شایسته مورد نیاز بازارکار ایجاد شد. لذا پژوهش حاضر، با هدف بررسی تطبیقی شایستگیهای حرفهای دانشآموختگان علمی-کاربردی گیاهان دارویی مرکز آموزش عالی امام خمینی با نیاز بازارکار به صورت آمیخته متوالی(کیفی-کمی) در سال1397 انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا از روش دلفی برای استخراج شایستگیهای بازارکار بهره گرفته شد. جامعه آماری این بخش شامل فعالان بخش گیاهان دارویی و اعضای هیأت علمی و مدرسان مراکز آموزش عالی علمی کاربردی بودند(27 تن) که به روش نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند انتخاب شدند. پس از چهار مرحله پردازش، 11 شایستگی فردی(با 49 گویه)، 15 شایستگی کسب و کار(با 79 گویه) و 15 شایستگی تخصصی(با 48 گویه)، مورد تأیید نهایی قرار گرفتند. در مرحله دوم وضعیت موجود دانشآموختگان با دیدگاه خبرگان از لحاظ این سه شایستگی مقایسه شد. جامعهی آماری این مرحله از پژوهش شامل 380 تن از دانش-آموختگان گیاهان دارویی مرکز آموزش عالی امام خمینی در بازهی زمانی سال 1388 تا 1395 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 181 تن از آنها به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد سطح شایستگیهای بازارکار دانشآموختگان از سطح انتظارات کارفرمایان پایینتر بود. لذا پیشنهاد میگردد به منظور همسو شدن شایستگی-های دانشآموختگان با نیاز بازار کار و افزایش اشتغال آنان، هنگام طراحی و تدوین سرفصلهای دورههای این مراکز، با تعامل موثر با کارفرمایان، انتظارات و نیازهای آنان نیز لحاظ گردد.