ویدا میرزاپور؛ ایرج ملک محمدی؛ سید محمود حسینی
چکیده
برای ترویج و آموزش مدیریت ضایعات کشاورزی در کشور مساله ای اساسی است که این تحقیق در پی حل آنست. اینتحقیق کاربردی با هدف طراحی مدل ساختاری ترویج و آموزش مدیریت ضایعات در توسع ه کشاورزی و به روش شبهآزمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل 141592 تن از کشاورزان 100000 تن از باغداران و 1242 تن از کارشناساناستان مازندران در سال 99 - 1398 بودند که با استفاده ...
بیشتر
برای ترویج و آموزش مدیریت ضایعات کشاورزی در کشور مساله ای اساسی است که این تحقیق در پی حل آنست. اینتحقیق کاربردی با هدف طراحی مدل ساختاری ترویج و آموزش مدیریت ضایعات در توسع ه کشاورزی و به روش شبهآزمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل 141592 تن از کشاورزان 100000 تن از باغداران و 1242 تن از کارشناساناستان مازندران در سال 99 - 1398 بودند که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 1061 تن شامل کشاورزان،باغداران و کارشناسان به عنوان نمونه تعیین شدند و با فرمول تخصیص متناسب، سهم هر گروه در هر شهرستان ازحجم نمونه تعیین و محاسبه شد. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شد. به منظور تعیین رواییپرسشنامه از روایی سازه یا میانگین واریانس استخراج شده 6/ AVE=0 و برای تعیین پایایی از آلفای ترتیبی 79 / α=0 ، تتایترتیبی 81 / θ= 0 و پایایی ترکیبی 9/ CR =0 استفاده شد. به منظور پردازش داده ها از نرم افزار LISREL8.8 برای تحلیلعاملی تأییدی یا مدل اندازه گیری استفاده شد. یافت هها نشان دادند که، ساختار عاملی و مدل اندازه گیری طراحی شدهبرای اندازه گیری عامل ها با داده ها از برازندگی خوبی برخوردار بودند. تحلیل مسیر نشان داد در سطح خطای 05 / P =0هر سه عامل ایجاد ضایعات محصول های کشاورزی، کاهش ضایعات محصول های کشاورزی و ترویح مدیریت ضایعاتمحصول های کشاورزی به صورت مستقیم بر توسعه کشاورزی تأثیر مثبت و معنی داری دارند ) t>1.96 ( و از بین عامل ها،عامل ترویج مدیریت کاهش ضایعات بیش ترین تأثیر را بر توسعه کشاورزی ) t =6.53 و β=0.30 ( داشته است. نتایج بدستآمده از مدل نهایی عامل ترویج مدیریت کاهش ضایعات را مؤثرترین عامل در توسعه کشاورزی نشان داد.
سید داود حاجی میررحیمی؛ سید روح الله موسوی داویجانی
چکیده
بخش کشاورزی محور توسعه اقتصاد مقاومتی در کشور بوده و با توجه به ابعاد مختلف آن و پیشرفت فناوری، فرصت های شغلی فراوانی برای افزایش ارزش افزوده و سطح بهرهوری فعالیتهای این بخش وجود دارد. با توجه به غالب بودن کسب و کارهای کوچک و متوسط در بخش کشاورزی؛ توانمندسازی منابع انسانی، تقویت سرمایههای اجتماعی، فیزیکی، مالی و فضای کسب و کار ...
بیشتر
بخش کشاورزی محور توسعه اقتصاد مقاومتی در کشور بوده و با توجه به ابعاد مختلف آن و پیشرفت فناوری، فرصت های شغلی فراوانی برای افزایش ارزش افزوده و سطح بهرهوری فعالیتهای این بخش وجود دارد. با توجه به غالب بودن کسب و کارهای کوچک و متوسط در بخش کشاورزی؛ توانمندسازی منابع انسانی، تقویت سرمایههای اجتماعی، فیزیکی، مالی و فضای کسب و کار میتواند موجب رونق اقتصادی این کسب و کارها شود. نظر به جایگاه بخش کشاورزی در تحولات اقتصادی استان البرز، این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رونق اقتصادی کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری 404 تن از صاحبان کسب و کارهای کشاورزی استان بود که با فرمول کوکران تعداد اعضای نمونه، 200 تن تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. اعتبار ظاهری ابزار سنجش با استفاده از پانل صاحب نظران و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. نتایج نشان داد که فضای کسب و کار(ضریب تأثیر 75/0) و منابع انسانی (ضریب تأثیر 25/0) تأثیر مثبت و معنیداری در میزان رونق اقتصادی کسب و کارها دارند. در این میان، "همکاری مشترک در زیرساختها"، "برگزاری همایشها، نمایشگاهها و معرفی ایدههای جدید کشاورزی"، "ساختار ارتباطی واحد کسب و کار و انتقال اطلاعات بین همکاران"، "آموزش مستمر نیروی انسانی" و "مشارکت افراد دارای مهارت" بالاترین اولویت را در رونق اقتصادی کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی دارند. همچنین بین وضعیت تأهل و جنسیت صاحبان کسب و کارها و رونق اقتصادی کسب و کار آنها تفاوت معنیداری ملاحظه نشد. در پایان پیشنهادهای کاربردی برای رونق کسب و کارهای کوچک و متوسط کشاورزی در استان البرز با نگرش به آموزش و سرمایه انسانی ارائه شد.
سعید کریمی؛ سپیده علیزمانی سردارآبادی؛ رضا موحدی
چکیده
عاملهای چندی بر بهبود اراده و آمادگی کارآفرینانه هنرجویان کشاوری تاثیر میگذارند که با شناخت و استفاده از آنها، آموزش کارآفرینی اثربخشتر میشود. از جمله این عاملها، مهارتهای شناختی و ناشناختی هستند که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند. هدف اصلی از انجام این پژوهش علّی-ارتباطی، بررسی سطح مهارتهای شناختی و ناشناختی و ...
بیشتر
عاملهای چندی بر بهبود اراده و آمادگی کارآفرینانه هنرجویان کشاوری تاثیر میگذارند که با شناخت و استفاده از آنها، آموزش کارآفرینی اثربخشتر میشود. از جمله این عاملها، مهارتهای شناختی و ناشناختی هستند که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند. هدف اصلی از انجام این پژوهش علّی-ارتباطی، بررسی سطح مهارتهای شناختی و ناشناختی و نقش آنها در شکلگیری و بهبود اراده کارآفرینانه هنرجویان هنرستانهای کشاورزی استان کرمانشاه بود. جامعهی آماری پژوهش را هنرجویان پایهی دوم و سوم هنرستانهای کشاورزی استان کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند (به شمار 300 تن) که بر پایهی جدول کرجسی و مورگان، 167 تن از آنان با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب گزینش و بررسی شدند. دادههای پژوهش با توزیع و تکمیل پرسشنامهی استاندارد گردآوری شدند. روایی شکلی پرسشنامه به کمک پنج نفر از اعضای هیات علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا بررسی و تایید شد. پایایی بخشهای مختلف آن نیز با استفاده از ضریب پایایی ترکیبی تایید شد (81/0 تا 93/0). دادههای پژوهش با استفاده از مدلیابی معادلههای ساختاری و روش حداقل مربع جزیی و با کمک نرمافزار SmartPLS3.0 پردازش شدند. یافتههای پژوهش بیانگر آن بود که مهارتهای شناختی و ناشناختی هنرجویان در سطح مطلوبی قرار ندارند. یافتهها نشان دادند که نگرش نسبت به کارآفرینی و مهارتهای شناختی رابطه مثبت و معنیداری با اراده کارآفرینانهی هنرجویان دارند. بر پایهی یافتههای پژوهش، در بین مهارتهای ناشناختی، تنها پیشگام بودن با اراده کارآفرینانه به طور مستقیم رابطه مثبت و معنیداری داشت و نگرش نسبت به کارآفرینی رابطه بین مهارتهای شناختی، پیشگام بودن و خطرپذیری با اراده کارآفرینانه را میانجیگری میکند. بر پایهی این یافتهها، پیشنهادهایی برای تدوین آموزش کارآفرینی مناسب و بهبود مهارتهای شناختی و ناشناختی هنرجویان ارایه شده است.
میلاد کاکاوند؛ امیررضا رضایی
چکیده
از آنجایی که در کشور ما دانشگاه ها بخش بزرگی از رسالت آموزش و تربیت نیروی انسانی برای دستی ابی بههدف های پیشرو را برعهده دارند، بررسی نقش هوش هیجانی )خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، همدلی، مهارتاجتماعی( در پیشرفت آموزشی دانشجویان می تواند به برنامه ریزی بهتر و ارایه راهکارهای مفیدتر در نظام آموزشعالی کمک کند. بر این پایه این پژوهش ...
بیشتر
از آنجایی که در کشور ما دانشگاه ها بخش بزرگی از رسالت آموزش و تربیت نیروی انسانی برای دستی ابی بههدف های پیشرو را برعهده دارند، بررسی نقش هوش هیجانی )خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، همدلی، مهارتاجتماعی( در پیشرفت آموزشی دانشجویان می تواند به برنامه ریزی بهتر و ارایه راهکارهای مفیدتر در نظام آموزشعالی کمک کند. بر این پایه این پژوهش با هدف بررسی نقش سویگان هوش هیجانی در پیشرفت آموزشی دانشجویانکشاورزی مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 1399 - 1400 انجام شد. بدین منظور از دیدمانتحقیق کمّی به روش میدانی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 812 تن دانشجویان کشاورزی دانشگاه رازیکرمانشاه است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب و استفاده از فرمول کوکران، در نهایت 180دانشجوی کشاورزی از بین دانشجویان به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامهاستاندارد هوش هیجانی شرینگ ) 1996 (، بود که روایی شکلی آن با استفاده از نظرات پنل متخصصان و پایایی پرسشنامهبا ضریب آلفای کرونباخ، تتای ترتیبی و شاخص پایایی ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت که برای تمامی ساز هها بالاتراز 7/ 0 بوده و تأیید شد. همچنین مقیاس مورد استفاده در پاسخ پرسشنامه براساس طیف لیکرت )کاملاٌ مخالفم تا کاملاٌموافقم( بود. روش اصلی آماری، مدل سازی معادلات ساختاری بود، و به منظور داده پردازی از نرم افزار Smart-PLSاستفاده شد. یافته های مدل نشان می دهد که همه سویگان هوش هیجانی به جز سویه همدلی، در پیشرفت آموزشیدانشجویان کشاورزی مورد مطالعه به لحاظ آماری نقش معنی داری دارند، به گونه ای که تا 33 درصد از واریانسپیشرفت آموزشی دانشجویان کشاورزی به وضعیت هوش هیجانی آنها وابسته است. یافته های این پژوهش چارچوبمفهومی ای را برای توسعه نظریه های آینده فراهم آورده است.
محمدرضا شاهپسند؛ حسن علی پور؛ عادل نعمتی؛ آرمان بخشی جهرمی؛ وحید یعقوبی؛ باقر حسین پور
چکیده
این پژوهش با هدف سنجش دیدگاه مروجان نسبت به شایستگی های موردنیاز در پهنه ی عملیاتی ترویج کشاورزی با روش توصیفی همبستگی تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 8000 تن از مروجان مسئول پهنه کشور بودند که بر مبنای قطب بندی وزارت جهاد کشاورزی ) 5 قطب( از هر قطب یک استان شامل، استا ن های آذربایجان غربی، تهران، فارس، خوزستان و کرمانشاه انتخاب ...
بیشتر
این پژوهش با هدف سنجش دیدگاه مروجان نسبت به شایستگی های موردنیاز در پهنه ی عملیاتی ترویج کشاورزی با روش توصیفی همبستگی تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 8000 تن از مروجان مسئول پهنه کشور بودند که بر مبنای قطب بندی وزارت جهاد کشاورزی ) 5 قطب( از هر قطب یک استان شامل، استا ن های آذربایجان غربی، تهران، فارس، خوزستان و کرمانشاه انتخاب شدند. در استان های انتخاب شده نیز نمونه های آماری بر اساس پراکنش مروجان در مراکز دهستان هر شهرستان و به روش تصادفی متناسب با بزرگی تعیین شدند، که 448 پرسشنامه تکمیل شده مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه بهره گیری شد که، بخش اول ویژگی های جمعیت شناختی همچون، جنسیت، سن و میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه فعالیت در بخش ترویج کشاورزی، بخش دوم ویژگی های اجتماعی و بخش سوم نیز ویژگی های آموزشی مروجان را مورد سنجش قرار میدهد، بخش چهارم نیز میزان اطلاعات پاسخگویان از قابلیت های ترویجی را مورد سنجش قرار میدهد، برای سنجش ویژگی های حرفه ای و دموگرافیک از 12 سوال و برای سنجش صلاحیت های حرفه ای 45 گویه )طیف 5 مرحله ای لیکرت( مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تعیین روایی پرسشنامه تحقیق از روایی شکلی توسط پانل متخصصان و روایی تشخیصی AVE( ( و به منظور محاسبه قابلیت پایایی نیز از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی ) CR ( استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در حوزه آشنایی با صلاحیت های حرفه ای مروجان دانشی در حد متوسط به بالا داشتند ولی دانش به نسبت بالایی در زمینه تخصصی زراعت، انجام و هدایت نیازسنجی، سازماندهی روزهای مزرعه، اولویت بندی نیازها و مسئله ها و هدایت مشاهد ه های شرکت کنندگان داشتند. همچنین آشنایی مروجان با حوزه های مدیریت تعارض، انجام روش گروه اسمی، ایجاد انجمن های اجتماعی، اجرای تمرین های طوفان مغزی و حوزه تخصصی شیلات بسیار کم است و این موارد باید در اولویت نخست توانمندسازی قرار گیرد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که متغیرهای مرتبط با صلاحیت های حرفه ای برمبنای مقدار ویژه در 7 عامل)برنامه ریزی، اجرا، ارزشیابی، تخصصی فنی، عمومی، تخصصی تولیدی و ارتباطی- اجتماعی(، طبقه بندی شدند، که در مجموع حدود 200 / 62 درصد از کل واریانس را تبیین کردند. نتیجه رگرسیون همزمان نیز نشان داد که متغیرهای میزان تحصیلات، میزان تماس با کارشناسان شهرستان، میزان تماس با محققان و علاقه به حرفه مروجی به صورت معناداری صلاحیت های مروجان را پیش بینی می کنند.
مهشید صابری تنسوان؛ محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده؛ محمدهادی پهلوانی
چکیده
یادگیری کانون اصلی فرآیندهای آموزشی با رویکرد توسعه قابلیت در آموزش عالی به شمار میرود. از اینرو پیشبینی می-شود آموزشی که متضمن دسترسی دانشجویان به فرصتهای یادگیری ژرفتر باشد میتواند موجبات رشد و توسعه فردی و حرفهای آنها را فراهم نماید. در این راستا، هدف از این تحقیق، ارزیابی تاثیر دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر ...
بیشتر
یادگیری کانون اصلی فرآیندهای آموزشی با رویکرد توسعه قابلیت در آموزش عالی به شمار میرود. از اینرو پیشبینی می-شود آموزشی که متضمن دسترسی دانشجویان به فرصتهای یادگیری ژرفتر باشد میتواند موجبات رشد و توسعه فردی و حرفهای آنها را فراهم نماید. در این راستا، هدف از این تحقیق، ارزیابی تاثیر دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر بر توسعه قابلیتهای کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. جامعه آماری این تحقیق 1000 نفر از دانشجویان فعال در دانشگاه بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب طبق جدول بارتلت و همکاران (2001)، 213 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق برای گردآوری دادهها، پرسشنامهای محققساخته بود. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS26 و SAS انجام شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد به طور کلی دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر و قابلیتهای کارآفرینانه دانشجویان با هم ارتباط مثبت و معناداری دارند. همچنین تجزیه همبستگیهای کانونی ۸ سویهی دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر و ۱۱ سویهی قابلیتهای کارآفرینانه دانشجویان به دو جفت متغیر کانونی مهم توسعه فردی مبتنی بر خودآگاهی و رویکرد به یادگیری به ترتیبی با میزان همبستگی 67/0و 37/0منجرشد. نتایج نشان داد که فراهم کردن شرایط و زمینههای یادگیری ژرفتر برای دانشجویان باعث افزایش یا تقویت قابلیتهای کارآفرینانه در آنها میشود.
مهدی چرمچیان لنگرودی؛ مطهره السادات سید اشرفی
چکیده
میزان آشنایی سویاکاران با کشاورزی پایدار، از جمله عامل های مؤثر در پایداری نظام کشاورزی آنان می باشد. پایداری سویاکاری، سامانه ای شامل سودمندی سویاکاری از طریق کاهش فرسایش خاک و بهبود حاصلخیزی آن، تدوین روش هایی برای کاربرد مؤثر منبع های درونی کشتزار، تدوین راهبردهایی به منظور بهبود کیفیت جامعه روستایی و کاربرد روش هایی با کمترین ...
بیشتر
میزان آشنایی سویاکاران با کشاورزی پایدار، از جمله عامل های مؤثر در پایداری نظام کشاورزی آنان می باشد. پایداری سویاکاری، سامانه ای شامل سودمندی سویاکاری از طریق کاهش فرسایش خاک و بهبود حاصلخیزی آن، تدوین روش هایی برای کاربرد مؤثر منبع های درونی کشتزار، تدوین راهبردهایی به منظور بهبود کیفیت جامعه روستایی و کاربرد روش هایی با کمترین تأثیرها بر تخریب منبع های زیست محیطی می باشد. در همین راستا، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر منبع های اطلاعاتی و آموزش های ترویجی در پایداری سویاکاری نکا در سال 1399 انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش شامل سویاکاران شهرستان نکا در استان مازندران می باشند (N= 940)که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، 275 سویاکار به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند. پرسشنامه در سه بخش اصلی منبع های اطلاعاتی، شرکت در آموزش های ترویجی و پایداری سویاکاری با طیف لیکرت بود. روایی شکلی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. همچنین بر پایه میزان میانگین واریانس استخراج شده (551/0< AVE > 506/0) و پایایی ترکیبی (909/0< CR > 858/0)، پرسشنامه دارای روایی همگرا و پایایی مناسبی بود. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای SPSS16 و Smart PLS2بهره گرفته شد. یافته های مدل سازی معادله های ساختاری نشان داد که شرکت در آموزش های ترویجی و منبع های اطلاعاتی، تأثیر مثبت و معنی دار بر پایداری سویاکاری داشتند. شرکت در آموزش های ترویجی و منبع های اطلاعاتی حدود 83 درصد از واریانس پایداری سویاکاری را تبیین کردند.
مسلم سواری؛ فاطمه بیرانوند
چکیده
این پژوهش علّی ارتباطی با هدف بررسی عامل های موثر بر بهبود دانش فنی کشاورزان گندم کار در زمینه عملیات سازگار با محیط زیست انجام شد. جامعه ی آماری، همه ی کشاورزان گندم کار شهرستان خرمآباد بود (N= 12500). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 240 تن از آنان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ...
بیشتر
این پژوهش علّی ارتباطی با هدف بررسی عامل های موثر بر بهبود دانش فنی کشاورزان گندم کار در زمینه عملیات سازگار با محیط زیست انجام شد. جامعه ی آماری، همه ی کشاورزان گندم کار شهرستان خرمآباد بود (N= 12500). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 240 تن از آنان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط نظرسنجی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش دو نیمه کردن تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. یافته های تحلیل رگرسیون ترتیبی نشان نیز نشان داد، متغیرهای سرمایه اجتماعی، نگرش نسبت به عملیات پایدار محیط زیست، سطح تحصیلات، شمار تماس های ترویجی و استفاده از منبع های اطلاعاتی بیشترین تاثیر را بر احتمال بهبود سطح دانش فنی کشاورزان دارند. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد حیطه های رفتار و یادگیری (شناخت دانش، نگرشی ارتباطی و روانی - حرکتی) نیز تاثیر شایان توجهی بر احتمال به کارگیری عملیات سازگار با محیط زیست دارد؛ به طوری که میتوانند 40 درصد از احتمال واریانس متغیر به کارگیری عملیات سازگار با محیط زیست را پیشگویی کنند.
شهرام مقدس فریمانی؛ مریم محمودی
چکیده
همگام با رشد جمعیت جهان، تغییر اقلیم و همچنین پیشرفت روزافزون دانش و فناوری در حوزه علوم کشاورزی، نظامهای آموزش کشاورزی باید نسل کنونی و آینده کشاورزان را برای حل مشکلات و چالشهای قرن پیش رو، رقابت در عرصه داخلی و جهانی، رویارویی با نوسانات و عدم قطعیتهای ناشی از تغییر اقلیم و همچنین بکارگیری بهینه از فناوریهای نوین آماده ...
بیشتر
همگام با رشد جمعیت جهان، تغییر اقلیم و همچنین پیشرفت روزافزون دانش و فناوری در حوزه علوم کشاورزی، نظامهای آموزش کشاورزی باید نسل کنونی و آینده کشاورزان را برای حل مشکلات و چالشهای قرن پیش رو، رقابت در عرصه داخلی و جهانی، رویارویی با نوسانات و عدم قطعیتهای ناشی از تغییر اقلیم و همچنین بکارگیری بهینه از فناوریهای نوین آماده سازند. نیل به این اهداف مستلزم بازبینی و بهروزرسانی مداوم نظامهای آموزش کشاورزی و پیشبینی و تدوین مولفههای نظام مطلوب آموزش کشاورزان آینده می-باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی ارکان رهیافت نوین آموزش کشاورزی به منظور تربیت کشاورزان آینده در ایران از دیدگاه صاحبنظران و متخصصان نظام آموزش کشاورزی میباشد. دادههای مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از تکنیک دلفی طی سه مرحله جمعآوری شد. با استفاده از ضریب همبستگی کندال مشخص شد که پس از پایان مرحله سوم توافق و اتفاق نظر قوی بین پاسخگویان حاصل شده و اجرای تکنیک دلفی متوقف شد. جامعه آماری این مطالعه شامل اعضای هیات علمی گروههای ترویج و آموزش کشاورزی در دانشکدههای کشاورزی، معاونین آموزشی مراکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و اعضای هیات علمی و کارشناسان موسسه آموزش و ترویج کشاورزی بودند که 26 نفر آنها با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی خطی انتخاب و نظرخواهی تا رسیدن به مرحله اشباع نظری نیز ادامه یافت. در نهایت پس از جمعبندی پاسخها، ارکان رهیافت آموزش کشاورزان آینده ایران شامل آرمان و فلسفه، اهداف، راهبردها و راهکارها و برنامههای اجرایی شناسایی و مورد تبیین و تحلیل قرار گرفتند.
زهرا کرانی
چکیده
شمار آمده که می تواند انگیزه تحصیل و یادگیری دانشجویان را کاهش دهد. از این رو، این پژوهش با هدف ارایه ی الگویتوانمندسازی دانشجویان کشاورزی برای ورود به بازار کار با دیدمان آمیخته )کیفی-کمّی( اکتشافی انجام شد. در بخشکیفی از نظریه پایه ور استفاده شد و روش پژوهش در بخش کمّی علیّ-ارتباطی بود. جامع هی آماری بخش کیفی پژوهش،اعضای هیئت علمی ...
بیشتر
شمار آمده که می تواند انگیزه تحصیل و یادگیری دانشجویان را کاهش دهد. از این رو، این پژوهش با هدف ارایه ی الگویتوانمندسازی دانشجویان کشاورزی برای ورود به بازار کار با دیدمان آمیخته )کیفی-کمّی( اکتشافی انجام شد. در بخشکیفی از نظریه پایه ور استفاده شد و روش پژوهش در بخش کمّی علیّ-ارتباطی بود. جامع هی آماری بخش کیفی پژوهش،اعضای هیئت علمی دانشگاه رازی ) N=108 ( بودند که پس از مصاحبه با 21 نفر از آنان آستانه سودمندی به دست آمد،جامعه آماری بخش کمّی پژوهش نیز همه ی دانشجویان کارشناسی رشته های کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعیدانشگاه رازی در سال 1400 - 1399 به شمار 644 تن بودند که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان شمار 238 تن بهعنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تناسبی انتخاب شدند. گردآوری داد هها به روش مصاحبه در بخشکیفی انجام شد که به طراحی الگوی توانمندسازی دانشجویان رسید. در بخش کمّی نیز از طریق پرسشنامه اطلاعاتاز دانشجویان گردآوری شد که روایی محتوایی پرسشنامه توسط نظرخواهی از صاحب نظران و روایی همگرا از طریقمحاسبه ی 82 / CR=0 و 77 / AVE=0 تأیید شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار R و محاسبه ی ضریب تتایترتیبی برای بخش های مختلف پرسشنامه ) 91 / 0- 75 / Ө= 0 ( تعیین شد و الگوی طراحی شده اعتبارسنجی شد.تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از طریق سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزارMAXQDA16 انجام شد، در بخش کمّی نیز از نرم افزار SPSSWin16 برای بررسی ویژگی های فردی و از روش حداقلمربعات جزئی با استفاده از نرم افزار SMARTPLS3 به منظور بررسی مدل اندازه گیری، ساختاری و آزمون فرضیه هااستفاده شد. یافته های پژوهش در بخش کیفی به شناسایی 65 نشانگر در قالب 7 دسته عامل کارآفرینی، آموزشی وپژوهشی، روانشناختی، نهادی، محیطی، فردی و دولتی انجامید، یافته های بخش کمّی پژوهش نشان داد که همه ی 7فرضیه پژوهش مورد تأیید می باشند. همچنین میزان ضریب چندگانه برای معادله ساختاری بالای 90 / 0 شده که نشانمی دهد متغیرهای مستقل برون زای مرتبط با توانمندسازی توانسته اند بیش از 90 / 0 از تغییرهای متغیر وابسته را تبیینمی کنند. با توجه به اهمیت توانمندسازی دانشجویان در دوره تحصیل برای ورود به بازار کار و همسویی اظهار نظر اعضایهیئت علمی و دانشجویان در ارتباط با مؤلفه ها و نشانگرهای مرتبط با توانمندی، می توان از یافته های پژوهش به منظورارتقا توانمندی دانشجویان استفاده کرد.