آموزش کشاورزی
محسن ملک لی؛ امیر علم بیگی؛ یوسف حجازی؛ سید محمود حسینی
چکیده
ترویج کشاورزی به دلیل ماهیت حیاتی که در فقرزدایی و افزایش امنیت غذایی دارد، ضروری است تا طی رویکرد تکثرگرایی در ترویج کشاورزی ورود و مانایی کنشگران جدید را به جد مورد توجه قرار دهد. یکی از این کنشگران بخش خصوصی است که موضوع کیفیت ارائه خدمات آموزشی به این بخش توسط ارائهدهندگان خدمات فنی کشاورزی اهمیتی مضاعف دارد. در این رابطه کارایی ...
بیشتر
ترویج کشاورزی به دلیل ماهیت حیاتی که در فقرزدایی و افزایش امنیت غذایی دارد، ضروری است تا طی رویکرد تکثرگرایی در ترویج کشاورزی ورود و مانایی کنشگران جدید را به جد مورد توجه قرار دهد. یکی از این کنشگران بخش خصوصی است که موضوع کیفیت ارائه خدمات آموزشی به این بخش توسط ارائهدهندگان خدمات فنی کشاورزی اهمیتی مضاعف دارد. در این رابطه کارایی مدل سروکوال در قالب یک مدل علّی در ساختار شرکتهای ارائهدهنده خدمات مشاورهای فنی و مهندسی کشاورزی به شیوه مدل بندی معادله ساختاری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 422 کشاورز بودند که تجربه استفاده از مشاوره شرکتهای خدمات، فنی و مهندسی کشاورزی استان تهران را طی 5 سال گذشته داشتند که از بین آنها از جامعه آماری تحقیق 201 تن به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد که برای تعیین روایی آن، از مقدار میانگین واریانس استخراج شده(82/0= AVE) و به منظور تعیین پایایی ابزار پژوهش نیز از مقدار پایایی ترکیبی(95/0= CR) استفاده شد.یافتههای کاربرد مدل سوکوال نشان دادند که شاخصهای مدل با عنوان:کیفیت پاسخگویی(84/0)، ملموس بودن(79/0)، تضمین(77/0)، قابلیت اطمینان(56/0)، همدلی(74/0)، وفاداری(65/0)، سازمان شرکت(65/0)، خدمات مشتریان(55/0) و کنترل درونی(44/0) قابل مدلسازی است. بر این پایه، مشخص شد مدل سوکوال برای کیفی سنجی خدمات ارائهشده به کشاورزان و ارائه خدمات با سطح کیفیت بالاتر توسط شرکتهای مشاورهای خدمات فنی و مهندسی کشاورزی، از اعتبار لازم برخوردار است.
زینب موذن؛ حمید موحد محمدی؛ احمد رضوانفر؛ یوسف حجازی
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی مولفههای عناصر برنامه درسی رشته ترویج و آموزش کشاورزی براساس رویکرد آموزش میان رشتهای بود. جامعه آماری را 302 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی سالهای تحصیلی 1396-1393 مقطع کارشناسی ارشد و 1396-1391 مقطع دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاههای تهران، شیراز، رامین اهواز، کرمانشاه و زنجان تشکیل داد و تعداد 170 دانشجو ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی مولفههای عناصر برنامه درسی رشته ترویج و آموزش کشاورزی براساس رویکرد آموزش میان رشتهای بود. جامعه آماری را 302 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی سالهای تحصیلی 1396-1393 مقطع کارشناسی ارشد و 1396-1391 مقطع دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاههای تهران، شیراز، رامین اهواز، کرمانشاه و زنجان تشکیل داد و تعداد 170 دانشجو با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتسابی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامهای بود که روایی آن توسط اعضای هیأت علمی و دانشجویان و دانش آموختگان دکتری رشته ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران تایید شد و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (برای بخشهای مختلف پرسشنامه بیشتر از 95/0 بهدست آمد). دادهها با استفاده از نرمافزار SPSSتحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عنصر هدف دارای سه مولفه کسب مهارتهای بالای شناختی، کسب مهارتهای حل مسئله، و کسب صلاحیتهای دنیای واقعی مهندسی بود. عنصر محتوای برنامه درسی دارای چهار مولفه انسجام و مسئله محوری محتوا؛ گستردگی و جامع بودن محتوا، بهرهگیری مناسب از محتوای رشتههای مرتبط؛ و ارایه دروس مکمل و مرتبط در ترمها و مقاطع تحصیلی بود. عنصر راهبردهای تدریس و یادگیری دارای سه مولفه روشهای تدریس مسئله محور و چالش برانگیز، تعامل و تشریک مساعی اعضای هیأت علمی در سطوح مختلف و بکارگیری دیدگاهها و همکاری رشتههای مختلف در فرآیند تدریس بود. عنصر تجارب و فعالیتهای یادگیری دارای سه مولفه تناسب تجارب با نیازهای رشته و علایق دانشجویان، تنظیم فعالیتها و تجارب یادگیری مبتنی بر کارگروهی درون و برون بخشی، و طراحی تجارب و فعالیتهای یادگیری چالش برانگیز بود. عنصر ارزشیابی دارای چهار مولفه روشهای ارزیابی مختلف، چند وجهی و چند معیاره؛ ارزیابی مهارتهای بالای شناختی و ارتباطی؛ طراحی سوالات ارزیابی پیچیده و باز پاسخ؛ و ارزشیابی تکوینی متناسب با ماهیت دروس بود.
زینب موذن؛ حمید موحد محمدی؛ یوسف حجازی؛ احمد رضوانفر
چکیده
در سیر دگرگونیهای آموزش عالی، ردپاهایی از رویکردها و مدلهای گوناگون برنامهریزی آموزشی و درسی مشاهده میشود و نگاه تحلیلی به رویکردها و زمینهها این نکته را نمایان میسازد که هر یک بنا به شرایط، نیازها و محدودیتها برخاستهاند، به این دلیل تفکر مداوم دربارهی برنامهدرسی ضروری است. هر برنامهدرسی از رشته علمی مربوط جدا ...
بیشتر
در سیر دگرگونیهای آموزش عالی، ردپاهایی از رویکردها و مدلهای گوناگون برنامهریزی آموزشی و درسی مشاهده میشود و نگاه تحلیلی به رویکردها و زمینهها این نکته را نمایان میسازد که هر یک بنا به شرایط، نیازها و محدودیتها برخاستهاند، به این دلیل تفکر مداوم دربارهی برنامهدرسی ضروری است. هر برنامهدرسی از رشته علمی مربوط جدا نبوده و در گستردهترین معنای خود آن چیزی است که به فراگیر آموخته میشود. محتوای برنامهدرسی دانش سازمان یافته و اندوخته شده، اصطلاحها، اطلاعات، واقعیتها، حقیقتها، اصول، روشها، مفهومها، تعمیمها، پدیدهها و مسئلههای مربوط به ماده درسی است. کشاورزی، علمی نظاممند است که به وسیله نظامهای اجتماعی و بومشناختی توصیف میشود و این در حالی است که محتوای برنامههای آموزش کشاورزی روی رشتههای جدا از هم (حشرهشناسی، گیاهشناسی و...) توجه دارند و دانشجویان را برای رفتار با نظامهای پیچیدهی کشاورزی آماده نمیکند. بنابراین، یک نیاز فوری در نظام آموزش کشاورزی و نیز رشته ترویج و آموزش کشاورزی به منظور تغییر جهتگیری برنامهدرسی بر پایه رویکرد آموزش میانرشتهای وجود دارد. در این باره، هدف این نوشتار بازاندیشی محتوای آموزشی برنامهدرسی مقطع کارشناسی رشته ترویج و آموزش کشاورزی بر پایه مبانی و اصول حاکم بر رویکرد میانرشتهای است که با استفاده از روششناسی تحلیل محتوا کیفی و کمی و فن مصاحبه نیمهساختاریافته به بررسی و شناسایی زمینهها و موضوعها و محورهای آموزشی و مهارتها و رشتههای همجوار و مکمل و سازمانهای طرف همکاری از دیدگاه اعضای هیأت علمی و خبرگان رشته ترویج و آموزش کشاورزی پرداخته شده است.
جواد قاسمی؛ سید محمود حسینی؛ یوسف حجازی؛ حمید موحد محمدی
چکیده
یادگیری تجربی به عنوان یک الگوی بنیادی از آموزش و یادگیری در آموزش کشاورزی به شمار میرود. هدف این تحقیق پیمایشی، تحلیل عنصرهای یادگیری تجربی در آموزش عالی کشاورزی بود. جامعهی آماری آنرا دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای کشاورزی ایران (20518 = N) تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران شمار 380 تن از آنان بهعنوان نمونه ...
بیشتر
یادگیری تجربی به عنوان یک الگوی بنیادی از آموزش و یادگیری در آموزش کشاورزی به شمار میرود. هدف این تحقیق پیمایشی، تحلیل عنصرهای یادگیری تجربی در آموزش عالی کشاورزی بود. جامعهی آماری آنرا دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای کشاورزی ایران (20518 = N) تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران شمار 380 تن از آنان بهعنوان نمونه و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و توسط نرمافزارهای SPSS نسخه 19 و LISREL نسخه 5/8 پردازش شدند. بهمنظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی شکلی با نظرخواهی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران و روایی سازه استفاده شد (96/0-84/0AVE=) و به منظور محاسبه ی پایایی پرسشنامه از دو روش آلفای ترتیبی و پایایی مرکب استفاده شد (98/0-96/0 CR=و 93/0-83/0α=). یافته های بهدست آمده از تحقیق در زمینهی رتبهبندی عنصرهای چهارگانهی برنامه ی درسی، ویژگیهای آموزشگران، ویژگیهای فراگیران و عاملهای سازمانی نشان دادند که در زمینهی برنامهی درسی، ارزشیابی آموزشی در بالاترین و نیازها و هدفهای آموزشی در پایینترین رتبهها قرار گرفتند. در زمینهی ویژگیهای آموزشگران، ویژگیهای مهارتی در بالاترین و انگیزشی - تعاملی در پایینترین رتبهها قرار گرفتند. در زمینهی ویژگیهای فراگیران، ویژگیهای انگیزشی در بالاترین و ویژگیهای تعاملی در پایینترین رتبهها قرار گرفتند و در زمینهی عاملهای سازمانی نیز سویگان زیرساختی در بالاترین و مالی در پایینترین رتبهها قرار گرفتند. یافتههای تحلیل عاملی تاییدی نیز نشان داد که نشانگرهای مورد استفاده برای اندازهگیری عنصرهای برنامهی درسی، ویژگیهای آموزشگران، ویژگیهای فراگیران و عاملهای سازمانی مناسب بودند و شاخصهای برازندگی مدلها نیز در حد مطلوبی قرار داشتند
سید یوسف حجازی؛ محمد علی نساجهای صرافی؛ اسماعیل آهنگری
چکیده
هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر توسعه صلاحیتهای حرفهای آموزشگران ترویجی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری بود تا بتوان با ارائه پیشنهادهایی برای تغییر برنامههای آموزشی آموزشگران ترویجی زمینه لازم را برای بهبود صلاحیتهای حرفهای آنان در بخش منابع طبیعی فراهم کرد جامعه آماری تحقیق شامل 85 آموزشگران ترویجی سازمان جنگلها، ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر توسعه صلاحیتهای حرفهای آموزشگران ترویجی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری بود تا بتوان با ارائه پیشنهادهایی برای تغییر برنامههای آموزشی آموزشگران ترویجی زمینه لازم را برای بهبود صلاحیتهای حرفهای آنان در بخش منابع طبیعی فراهم کرد جامعه آماری تحقیق شامل 85 آموزشگران ترویجی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و مراکز آموزشی وابسته به آن بود. دادهها با استفاده از آمارههای فراوانی، درصد و میانگین و از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، پنج مؤلفه شامل نیازسنجی و طراحی برنامه درسی، مدیریت کلاس درس، فناوری تدریس، ارزشیابی و ویژگیهای حرفهای آموزشگران تأثیر بسزایی بر توسعه صلاحیتهای حرفهای آموزشگران ترویجی دارد که درمجموع 82 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکنند. عامل مدیریت کلاس درس بیشترین تأثیر را بر تبیین واریانس کل عوامل تأثیرگذار بر توسعه صلاحیتهای حرفهای آموزشگران ترویجی، بیشترین اهمیت را در بین مؤلفهها شامل شد.
حجت شکیبا؛ سید یوسف حجازی؛ سید محمود حسینی
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر ابعاد مختلف سرمایة اجتماعی بر نیت کارآفرینانة دانشجویان کشاورزی و توسعة مدلی در جهت تقویت آن انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر امکان کنترل متغیرها شبه آزمایشی، است. جامعه آماری تمام دانشجویان سال آخر کارشناسی کشاورزی پردیس کرج و پردیس ابوریحان دانشگاه تهران به تعداد (N=420) بود. نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر ابعاد مختلف سرمایة اجتماعی بر نیت کارآفرینانة دانشجویان کشاورزی و توسعة مدلی در جهت تقویت آن انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر امکان کنترل متغیرها شبه آزمایشی، است. جامعه آماری تمام دانشجویان سال آخر کارشناسی کشاورزی پردیس کرج و پردیس ابوریحان دانشگاه تهران به تعداد (N=420) بود. نمونه آماری به تعداد 201 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی برای جمعآوری دادهها پرسشنامه بود. برای آزمون فرضیات پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین ابعاد ساختاری، رابطهای و شناختی سرمایة اجتماعی، سرمایة اجتماعی ساختاری از طریق متغیر میانجی امکانپذیری درک شده تأثیر مثبت و معنیداری بر قصد کارآفرینی دانشجویان دارد. همچنین مقدار ضریب تبیین (R2) برای متغیر قصد کارآفرینی 42/0 بود. در پایان پیشنهاداتی با توجه به نتایج تحقیق بیان شده است. همچنین مقدار ضریب تبیین (R2) برای متغیر قصد کارآفرینی 42/0 بود. در پایان پیشنهاداتی با توجه به نتایج تحقیق بیان شده است.
مسعود رضائی؛ سیدیوسف حجازی
چکیده
ارزیابی سبک یادگیری دانشجویان و دانستن این که آنان چگونه یاد میگیرند و استفاده از روشهای تدریس مناسب برای بهبود کیفیت یادگیری آنان اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطهی عاملهای آموزشی با سبکهای یادگیری دانشجویان کشاورزی دانشگاه تهران بود. این پژوهش از نوع کاربردی است و جامعه آماری آن را دانشجویان گرایشهای کشاورزی ...
بیشتر
ارزیابی سبک یادگیری دانشجویان و دانستن این که آنان چگونه یاد میگیرند و استفاده از روشهای تدریس مناسب برای بهبود کیفیت یادگیری آنان اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطهی عاملهای آموزشی با سبکهای یادگیری دانشجویان کشاورزی دانشگاه تهران بود. این پژوهش از نوع کاربردی است و جامعه آماری آن را دانشجویان گرایشهای کشاورزی دانشگاه تهران (1300=N) تشکیل دادند که 300 تن از آنان با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب به عنوان نمونه تعیین و انتخاب شدند. از پرسشنامه، شامل ویژگیهای فردی و تحصیلی و شاخص سبکهای یادگیری سولمان و فیلدر به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. قابلیت اعتماد شاخص سبک یادگیری با استفاده از آزمون همتای وارک تایید شد و برای تایید روایی و پایایی سایر بخشهای پرسشنامه به ترتیب از نظر متخصصان و محاسبه پایایی مرکب استفاده شد. نتایج نشان دادند که از نظر بعد پردازش، 60 درصد از دانشجویان دارای سبک یادگیری فعال، به لحاظ بعد دریافت، 55 درصد از سبک یادگیری شهودی، از نظر بعد ارایه، 7/56 درصد دارای سبک یادگیری شفاهی و به لحاظ بعد درک و فهم، 3/58 درصد از دانشجویان دارای سبک یادگیری مرحلهگرا بودند. محاسبهی همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین سبکهای یادگیری و به کارگیری روشهای تدریس و منبعهای درسی (به استثنای جزوه درسی)، در مورد دانشجویان فعال- تفکرگرا و کتاب درسی و ترکیبی از منبعها در مورد دانشجویان حسیگرا- شهودی رابطهی معنیداری وجود ندارد. نتیجهی آزمون منوایتنی گویای آن بود که تفاوت معنیداری بین سبک یادگیری دانشجویان بر پایه جنس و مقطع تحصیلی وجود ندارد.
امیر علم بیگی؛ پریسا پای خسته؛ سید یوسف حجازی
چکیده
این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و دادهها به روش پیمایشی گردآوری شد. به لحاظ تحلیل دادهها نیز پژوهش علّی - ارتباطی بهشمار میآید. هدف این پژوهش پیش بینی سطح متغیر احساس مثبت از تدریس ناشی از ابعاد خودکارآمدی تدریس آموزشگران کشاورزی بود. جامعه آماری متشکل از 210 نفر از آموزشگران دو مرکز آموزش عالی علمی کاربردی کشاورزی واقع در استانهای ...
بیشتر
این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و دادهها به روش پیمایشی گردآوری شد. به لحاظ تحلیل دادهها نیز پژوهش علّی - ارتباطی بهشمار میآید. هدف این پژوهش پیش بینی سطح متغیر احساس مثبت از تدریس ناشی از ابعاد خودکارآمدی تدریس آموزشگران کشاورزی بود. جامعه آماری متشکل از 210 نفر از آموزشگران دو مرکز آموزش عالی علمی کاربردی کشاورزی واقع در استانهای تهران و البرز بود که با استفاده از فرمول تصحیح جامعه معین 130 نفر به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی گزینش شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای استاندارد بود که وضعیت روایی آن به سه صورت صوری، سازه و تشخیصی تأیید شد و وضعیت پایایی آن با محاسبه مقادیر پایایی ترکیبی و تتای ترتیبی صورت گرفت. روش غالب آماری مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی بود که نتایج نشان داد احساس مثبت از تدریس آموزشگران در هنگام تدریس و بیرون کلاس به دو بعد از احساس خودکارآمدی شامل انگیزش بخشی به فراگیران و حفظ منزلت آموزشگری وابسته است. این در حالی است که احساس خودکارآمدی در آموزش تنها سبب تقویت احساس مثبت در بیرون کلاس میشود.