آموزش کشاورزی
محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده؛ فاطمه رجبیان غریب
چکیده
چکیده این پژوهش با بهرهگیری از دو روش تحقیق در قالب یک طرح تحقیق متوالی به انجام رسید. در ابتدا، با تشکیل گروه کانونی متشکل از گروهی از دستاندرکاران زیستبوم کارآفرینی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان (N=22)، نسبت به عارضهیابی کارآفرینی دانشجویی به عنوان یک موقعیت مسئلهمند اقدام شد. در گام تحلیلی از رویکرد توسعه و تحلیل ...
بیشتر
چکیده این پژوهش با بهرهگیری از دو روش تحقیق در قالب یک طرح تحقیق متوالی به انجام رسید. در ابتدا، با تشکیل گروه کانونی متشکل از گروهی از دستاندرکاران زیستبوم کارآفرینی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان (N=22)، نسبت به عارضهیابی کارآفرینی دانشجویی به عنوان یک موقعیت مسئلهمند اقدام شد. در گام تحلیلی از رویکرد توسعه و تحلیل گزینههای راهبردی با رویکرد ساختدهی مسئله و تحقیق عملیات نرم به منظور نگاشت شناختی ابعاد زیستبوم کارآفرینی دانشجویی بهره گرفته شد. در این مرحله، بهبود زیستبوم کارآفرینی دانشجویی به عنوان هدف کلی تحلیل راهبردی تعریف شد. در نتیجهی نگاشت شناختی و تحلیلهای مرکزی و دامنهای با کمک نرمافزار Decision Explorer سه نقشه راهبردی برای هر یک از ابعاد سهگانه زیستبوم کارآفرینی دانشجویی ترسیم شد. با توجه به نتایج پژوهش در نگاشت شناختی غنابخشی محتوایی فعالیتهای کارآفرینی دانشجویی، ضعف محتوایی و ساختاری طرح کسبوکار مبتنی بر الگوها/ بومهای کسبوکار جدید با امتیاز دامنهای 10 و مرکزی ۲۱/۱۵، در نگاشت شناختی بهبود ساختار فرآیندی کارآفرینی دانشجویی، نقشآفرینی ناکارآمد مشاوران کارآفرینی با امتیاز دامنهای 15 و مرکزی ۲۱/۱۸ و در نگاشت شناختی ساماندهی محیط توانمندساز برای کارآفرینی دانشجویی، عدم تکامل ماموریت کارآفرینی دانشگاه همپای آموزش و پژوهش با امتیاز دامنهای 13 و مرکزی ۲۲/۱۶، به عنوان موضوعات مهم و کلیدی در نظر گرفته میشوند.
آموزش کشاورزی
محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده؛ فاطمه رجبیان غریب
چکیده
در حال حاضر، توسعه رهیافتهای آموزش کارآفرینی با هدف تسهیل یادگیری تجربی در آموزش عالی کشاورزی ضرورتی آشکار به نظر میرسد. این تحقیق با هدف تدوین چارچوب مفهومی چندلایه کسبوکارآفرینی دانشجویی مبتنی بر پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. گروه هدف این تحقیق، مطلعان کلیدی شامل ذینفعان و دستاندرکاران طرحهای کسبوکار دانشجویی در دانشگاه ...
بیشتر
در حال حاضر، توسعه رهیافتهای آموزش کارآفرینی با هدف تسهیل یادگیری تجربی در آموزش عالی کشاورزی ضرورتی آشکار به نظر میرسد. این تحقیق با هدف تدوین چارچوب مفهومی چندلایه کسبوکارآفرینی دانشجویی مبتنی بر پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. گروه هدف این تحقیق، مطلعان کلیدی شامل ذینفعان و دستاندرکاران طرحهای کسبوکار دانشجویی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. نمونهگیری به صورت هدفمند، به شیوه نظری انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه نیمهساختاریافته بود (n=30). در نتیجه، چهار طبقه یا لایه مفهومی شکل گرفت. درونیترین لایه به بهبود و ارتقای یادگیری دانشجویان از مجرای کسبوکارآفرینی از هفت شناسه مفهومی و۱۰ برچسب مفهومی شکل گرفت. دومین لایه شناسایی شده بازتاب بهبود کیفیت آموزشی دانشجویان کشاورزی در نتیجه مشارکت در چرخه کسبوکارآفرینی حین تحصیل از ۲۰ شناسه مفهومی و ۲۰ برچسب مفهومی متناظر آن پدیدار شد. لایه سوم، یعنی دستاوردهای توسعه کسبوکارهای دانشجویی در سطح فردی از ۱۲ گزاره با ۱۹ کد مفهومی تشکیل شد. آخرین لایه مفهومی، یعنی توسعه دانشگاهی تبلور ثمرات توسعه دانشگاهی در نتیجه حمایت از کسبوکارآفرینی دانشجویی است و از همآیی ۱۹ گزاره با ۲۲ کد مفهومی پدیدار شد. بر اساس الگوی مفهومی برآمده از یافتههای این تحقیق، حمایت از مشارکت دانشجویان در فعالیتهای کارآفرینی و کسبوکار حین تحصیل در بومسامانه دانشگاه، در ابتدا، منجر به بهبود یادگیری آنها میشود. این بهبود، به ارتقای کیفیت آموزشی و بهبود تجربه تحصیلی آنها از طریق دستیابی به تجربههای غنی و متنوع خواهد انجامید. بهبود آموزش و ارتقای یادگیری دارای دستاوردهای معنیداری برای خود دانشجویان (توسعه فردی) و نیز، دانشگاه و جامعه در سطح وسیعتر است.
آموزش کشاورزی
محمد رضا محبوبی؛ عطیه یاورزاده؛ محمدشریف شریف زاده
چکیده
در شرایط کنونی مدیریت دانشگاهها با چالش جذب دانشجویان و لزوم برخورداری آنان از داشتن تصویر ذهنی متمایز از دانشگاه در بازار رقابت آموزش عالی رو به رو هستند. این تحقیق کاربردی با هدف بررسی تأثیر تصویر ذهنی دانشجویان از نمانام دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بر ادراک و انتظار آنان از کیفیت خدمات آموزشی و با استفاده از دیدمان ...
بیشتر
در شرایط کنونی مدیریت دانشگاهها با چالش جذب دانشجویان و لزوم برخورداری آنان از داشتن تصویر ذهنی متمایز از دانشگاه در بازار رقابت آموزش عالی رو به رو هستند. این تحقیق کاربردی با هدف بررسی تأثیر تصویر ذهنی دانشجویان از نمانام دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بر ادراک و انتظار آنان از کیفیت خدمات آموزشی و با استفاده از دیدمان تحقیق کمّی بر پایه بررسی میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل 500 تن از دانشجویان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب و استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 216 تن از آنان به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی شکلی آن با استفاده از نظر گروهی از متخصصان تأیید شد. پایایی آن با استفاده از پیشآزمون و ضریب تتای ترتیبی تایید شد ( 0.928, 0.889 and 0.919=Ө). تفاوت ادراکها و انتظارهای پاسخگویان از کیفیت خدمات تحصیلی با استفاده از آزمون ویلکاکسون نشان داد در بیشتر موارد میانگین ادراکهای پاسخگویان بیشتر از میانگین انتظارهای آنان از کیفیت خدمات تحصیلی است. یافتههای آزمون همبستگی اسپرمن نشان داد بین ادراکهای پاسخگویان از کیفیت خدمات تحصیلی و تصویر ذهنی آنان از نمانام دانشگاه، رابطه منفی و معنیدار؛ اما بین انتظارهای پاسخگویان از کیفیت خدمات تحصیلی و تصویر ذهنی نمانام دانشگاه، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. با توجه به نتایج رگرسیون ترتیبی، از نظر ادراک از کیفیت خدمات تحصیلی، عاملهای کیفیت نظام اداری، کیفیت محیط فیزیکی و کیفیت امکانات پشتیبانی تأثیر منفی و عامل کیفیت تحولآفرینی تأثیر مثبت و از نظر متغیر انتظارها از کیفیت خدمات تحصیلی، عاملهای کیفیت محیط فیزیکی، کیفیت محوری آموزش و کیفیت امکانات پشتیبانی تأثیر مثبت و عامل کیفیت تحولآفرینی، تأثیر منفی بر تصویر ذهنی دانشجویان از نمانام دانشگاه دارند.
محمدشریف شریف زاده؛ سارا پارسیانی؛ محمدرضا محبوبی؛ غلامحسین عبدالله زاده؛ مهنوش شریفی
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین کارکردها و قابلیتهای تسهیلگران برای پیشبرد کارآفرینی زنان روستایی انجام شد تا از نتایج بدستآمده، برای کاربست تسهیلگری در ترویج کشاورزی بهره گرفته شود. این تحقیق پیمایشی در شهرستان گالیکش، استان گلستان انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل تسهیلگران و زنان روستایی بودند و نمونهها به صورت تصادفی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین کارکردها و قابلیتهای تسهیلگران برای پیشبرد کارآفرینی زنان روستایی انجام شد تا از نتایج بدستآمده، برای کاربست تسهیلگری در ترویج کشاورزی بهره گرفته شود. این تحقیق پیمایشی در شهرستان گالیکش، استان گلستان انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل تسهیلگران و زنان روستایی بودند و نمونهها به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند (n= 204). ابزار تحقیق پرسشنامهای محقق ساخته بود که بر حسب مرور پیشینه و نیز مصاحبه با گروهی از آگاهان کلیدی در قالب یک الگوی سه بعدی تدوین شد؛ روایی محتوایی آن برابر نظر و دید گروه خبرگان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (۹۶۰/۰- ۹۶۴/۰) و پایایی ترکیبی (۹۶۲/۰- ۹۶۷/۰) تأیید شد. بنابر یافتهها، بیشتر پاسخگویان، کارکردهای تسهیلگران (06/47 درصد)، قابلیتهای تسهیلگران (94/52 درصد) و پیامدهای تسهیلگری برای کارآفرینی زنان روستایی (57/46) را در سطح متوسط ارزیابی کردهاند. طبق ضریب همبستگی اسپیرمن، رابطه مثبت و معنیداری بین سه مولفه کارکردهای تسهیلگری، قابلیتهای تسهیلگری و پیامدهای تسهیلگری وجود دارد. طبق آزمون مدل ساختاری، متغیرهای پژوهش، 75 درصد از واریانس متغیر وابسته پیامدهای تسهیلگری را تبیین میکنند و متغیر مستقل قابلیتها 9/58 درصد از واریانس متغیر میانجی کارکردها را تبیین میکند. با در نظر گرفتن این یافتهها، میتوان نتیجه گرفت شکلگیری جریان پایدار کارآفرینی در بین زنان روستایی نیازمند بهرهگیری از تسهیلگرانی است که از قابلیت لازم برخوردار بوده و کارکرد خود را برای حمایت از زنان در فرآیند کارآفرینی به صورت هدفمند به انجام برسانند.
مهشید صابری تنسوان؛ محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده؛ محمدهادی پهلوانی
چکیده
یادگیری کانون اصلی فرآیندهای آموزشی با رویکرد توسعه قابلیت در آموزش عالی به شمار میرود. از اینرو پیشبینی می-شود آموزشی که متضمن دسترسی دانشجویان به فرصتهای یادگیری ژرفتر باشد میتواند موجبات رشد و توسعه فردی و حرفهای آنها را فراهم نماید. در این راستا، هدف از این تحقیق، ارزیابی تاثیر دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر ...
بیشتر
یادگیری کانون اصلی فرآیندهای آموزشی با رویکرد توسعه قابلیت در آموزش عالی به شمار میرود. از اینرو پیشبینی می-شود آموزشی که متضمن دسترسی دانشجویان به فرصتهای یادگیری ژرفتر باشد میتواند موجبات رشد و توسعه فردی و حرفهای آنها را فراهم نماید. در این راستا، هدف از این تحقیق، ارزیابی تاثیر دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر بر توسعه قابلیتهای کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. جامعه آماری این تحقیق 1000 نفر از دانشجویان فعال در دانشگاه بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب طبق جدول بارتلت و همکاران (2001)، 213 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق برای گردآوری دادهها، پرسشنامهای محققساخته بود. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS26 و SAS انجام شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد به طور کلی دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر و قابلیتهای کارآفرینانه دانشجویان با هم ارتباط مثبت و معناداری دارند. همچنین تجزیه همبستگیهای کانونی ۸ سویهی دسترسی به فرصتهای یادگیری ژرفتر و ۱۱ سویهی قابلیتهای کارآفرینانه دانشجویان به دو جفت متغیر کانونی مهم توسعه فردی مبتنی بر خودآگاهی و رویکرد به یادگیری به ترتیبی با میزان همبستگی 67/0و 37/0منجرشد. نتایج نشان داد که فراهم کردن شرایط و زمینههای یادگیری ژرفتر برای دانشجویان باعث افزایش یا تقویت قابلیتهای کارآفرینانه در آنها میشود.
غلامحسین عبداله زاده؛ محمد شریف شریف زاده
چکیده
یکی از گزینههای اساسی پاسخگویی جامعه برای کاهش خطرهای ناشی از دگرگونیهای آب و هوایی و اثرهای آن، سازگاری با دگرگونیهای آب و هوا است. از آنجایی که برنامه سازگاری با کمآبی دارای ذینفعان مختلفی میباشند، شناخت این ذینفعان و تحلیل انتظارهای آنان یک تعیینکننده مهم موفقیت برنامه خواهد بود. این تحقیق با هدف تحلیل انتظارهای ...
بیشتر
یکی از گزینههای اساسی پاسخگویی جامعه برای کاهش خطرهای ناشی از دگرگونیهای آب و هوایی و اثرهای آن، سازگاری با دگرگونیهای آب و هوا است. از آنجایی که برنامه سازگاری با کمآبی دارای ذینفعان مختلفی میباشند، شناخت این ذینفعان و تحلیل انتظارهای آنان یک تعیینکننده مهم موفقیت برنامه خواهد بود. این تحقیق با هدف تحلیل انتظارهای ذینفعان و شناسایی مداخلهگران برنامهای در رویههای راهبردی و عملیاتی با تأکید بر برنامه سازگاری با کمآبی در استان گلستان نگاشته شده است. از گروه کانونی و اسناد مرتبط برنامه ملی سازگاری با کم آبی و برنامه اولیه سازگاری با کم آبی استان گلستان برای گردآوری دادههای مورد نیاز استفاده شد. سپس ماتریس علاقه - قدرت به منظور دستهبندی ذینفعان با توجه به قدرت تأثیرگذاری و سطح علاقه نسبت به برنامه به کار گرفته شد. چهار گروه ذینفع شامل: مصرفکنندگان/ آببران، مجریان/ تنظیمکنندگان، تدبیرکنندگان/ تصمیمگیرندگان و تسهیلگران/ تاثیرگذاران که هر یک دارای علاقه و قدرت متفاوتی بودند، شناسایی شدند. فزون بر این، ۱۵ نیاز و انتظار مانند: استقرار سازه مدیریت یکپارچه منبعهای آب گلستان (بانک آمار و اطلاعات آب استان)، آموزش تخصصی بهرهبرداران کشاورزی در زمینه مدیریت بهینه مصرف آب و بهرهگیری از ظرفیت اهداگران بینالمللی برای توسعه طرحهای سازگاری با کمآبی، شناسایی شد که به تفکیک چهار گروه ذینفعان گفته شده تحلیل شدند. در نهایت اقدامات مدیریتی برای سازگاری با کمآبی در استان گلستان ارائه شد.
محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده؛ لقمان عباسی؛ مهنوش شریفی
چکیده
این تحقیق با هدف تبیین کیفی الگویی مفهومی برای توسعه برند دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی صورت گرفت. مورد مطالعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. این تحقیق کیفی به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبه ژرفانگر نیمهساختارمند صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان، اعضای هیات علمی، ...
بیشتر
این تحقیق با هدف تبیین کیفی الگویی مفهومی برای توسعه برند دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی صورت گرفت. مورد مطالعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان بود. این تحقیق کیفی به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبه ژرفانگر نیمهساختارمند صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان، اعضای هیات علمی، دانشآموختگان و کادر مدیریتی و اداری این دانشگاه بوده است. از طریق نمونهگیری هدفمند نظری، 20 نفر از بین جامعه مورد مطالعه انتخاب شد. فرآیند گردآوری اطلاعات تا سطح اشباع نظری و آستانه سودمندی اطلاعات قابل دسترس ادامه یافت. از تحلیل محتوای کیفی مضمونی برای پردازش اطلاعات گردآوری شده از طریق مصاحبه اقدام شد. رویهمرفته یافته-های این تحقیق به شناسایی و تعریف ۱۱۶ نشانگر برای توسعه برند دانشگاهی منجر شد. این مجموعه نشانگر در چهار لایه مشتمل بر ۱۴ مولفه طبقهبندی شد. لایه اول یعنی تصویر برند دانشگاه (یا ارزش ویژه برند دانشگاه)؛ شش مولفه شامل؛ آگاهی برند (۵ نشانگر)، تداعی برند (۶ نشانگر)، برتری برند (۵ نشانگر)، پاسخ احساسی به برند (۶ نشانگر)، هویتسازی با برند (۶ نشانگر) و طنین برند در برگیرنده رسانش، وفاداری و پشتیبانی از برند (با ۹ نشانگر) شناسایی شده است. لایه دوم با عنوان تجربه دانشگاه دربرگیرنده سه طبقه یا مولفه شامل تجربه ارتباطی_ اجتماعی دانشگاهی (۸ نشانگر)، تجربه توسعه فردی_ شخصیتی دانشگاهی (۹ نشانگر) و تجربه احساسی (۳ نشانگر) است. لایه سوم یا درک از کیفیت دانشگاه؛ در برگیرنده سه مولفه کیفیت تحصیلی (۱۰ نشانگر)، کیفیت زندگی (۸ نشانگر)، کیفیت روابط انسانی و اجتماعی در دانشگاه یا اجتماع درون دانشگاه (۱۴ نشانگر) و اثرات و خروجیهای دانشگاه یا حضور اجتماعی دانشگاهی (۱۴ نشانگر) را شامل میشود. لایه چهارم، یعنی درک از کیفیت جامعه میزبان دانشگاه (برند مکانی دانشگاه) با ۱۰ نشانگر توصیف شده است.
محمد اخلی؛ حسین دیده خانی؛ محمدشریف شریف زاده؛ سیدمحمدرضا حسینی
چکیده
این تحقیق با هدف طراحی کیفی الگویی برای آموزش تشخیص فرصت به کارآفرینان نوپای فناور دانشگاهی در کشاورزی در استان گلستان صورت گرفته است. دیدمان این تحقیق از نوع آمیخته بوده و در دو مرحله در سال 1397 انجام شده است. مرحلهی نخست، از نوع کیفی بود و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبهی ژرفانگر نیمهساختارمند ...
بیشتر
این تحقیق با هدف طراحی کیفی الگویی برای آموزش تشخیص فرصت به کارآفرینان نوپای فناور دانشگاهی در کشاورزی در استان گلستان صورت گرفته است. دیدمان این تحقیق از نوع آمیخته بوده و در دو مرحله در سال 1397 انجام شده است. مرحلهی نخست، از نوع کیفی بود و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبهی ژرفانگر نیمهساختارمند صورت گرفته است. جامعهی آماری تحقیق شامل 100 تن کارآفرینان نوپای فنآور دانشگاهی در کشاورزی در استان گلستان بوده است. با نمونهگیری هدفمند، 40 تن از کارآفرینان نوپای فنآور انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. فرآیند گردآوری دادهها تا سطح اشباع نظری و آستانهی سودمندی دادههای قابل دسترس ادامه یافت. همراستا با روش کلایزی، از تحلیل محتوای کیفی مضمونی برای پردازش دادههای گردآوری شده از راه مصاحبه اقدام شد. در مرحلهی دوم ، با بهرهگیری از یافتههای مرحلهی نخست، پرسشنامهای برای ویژگیهای پاسخگویان و پنج سویهی رفتار تشخیص فرصت، تدوین و به همان پاسخگویان برای تکمیل ارسال شد. دادههای بهدست آمده در دو سطح توصیفی (فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون نافراسنجهای یا ناپارامتری فریدمن) با کمک نرمافزار SPSS مورد پردازش قرار گرفتند. یافتههای تحقیق به استخراج پنج سویهی آموزش تشخیص فرصت، شامل؛ ویژگیهای فرصت کارآفرینانه (درک فرصت)، معیارهای ارزیابی فرصت کارآفرینانه، قابلیتهای مرتبط با تشخیص و بهرهبرداری از فرصت، تعیینکنندههای تشخیص و بهرهبرداری از فرصت و سازوکارهای یادگیری تشخیص فرصت منجر شد. بهمنظور جمعبندی یافتههای تحقیق، به استخراج و دستهبندی مضمونهای نمایای کلیدی سویگان پنجگانه در قالب یک الگوی مفهومی اقدام شد.
محمدشریف شریف زاده؛ محمدهادی پهلوانی؛ غلامحسین عبدالله زاده
چکیده
هدف عمدهی این پژوهش بررسی رابطه بین مولفههای سرمایهی روانشناختی و ویژگیهای کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی بود. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق 2265 تن دانشجویان کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال تحصیلی 1395-1394بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر تعیین شد و نمونهها به ...
بیشتر
هدف عمدهی این پژوهش بررسی رابطه بین مولفههای سرمایهی روانشناختی و ویژگیهای کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی بود. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق 2265 تن دانشجویان کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال تحصیلی 1395-1394بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر تعیین شد و نمونهها به شیوهی نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. دادهها با یک پرسشنامه متشکل از مقیاس سنجش سرمایهی روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) و ابزار سنجش ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان ایرانی (کردنائیچ و همکاران، 1386)، گردآوری و با استفاده از نرمافزارهایSAS و SPSS تحلیل شد. روایی شکلی پرسشنامه برابر نظر گروهی از متخصصان و پایایی با محاسبه ضریب تتای ترتیبی (82/.-86/0θ=) تایید شد. یافتههای تحقیق نشان دادند حدود 64 درصد پاسخگویان در سطح ضعیف و بسیار ضعیف دارای ویژگیهای کارآفرینی بودند. میزان بهرهمندی بیشتر پاسخگویان (46 درصد) از سرمایهی روانشناختی در حد متوسط، 24 درصد در حد کم و خیلی کم و نزدیک به 30 درصد در حد زیاد و خیلی زیاد بود. بر اساس ضریبهای همبستگی محاسبه شده و رابطهی معنیداری بین سویگان سرمایهی روانشناختی، ویژگیهای کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی و نیز بین این دو مجموعه متغیر وجود دارد. همچنین تجزیه همبستگیهای کانونی سویگان سرمایهی روانشناختی و ویژگیهای کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی به دو جفت متغیر کانونی مهم به ترتیب با میزان همبستگی 30/0 و51/0منجر شد.
محمدشریف شریف زاده؛ غلامحسین عبدالله زاده
چکیده
از آنجا که کارآفرینی دانشگاهی برای بسیاری از موسسههای آموزش عالی کشاورزی در ایران پدیده به نسبت جدیدی به شمار میآید، این فرآیند به خوبی برای آنها تبیین نشده است. این تحقیق در دو مرحله و با هدف شناسایی و اولویتبندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی به انجام رسیده است. جامعهی آماری شامل 24 تن از خبرگان با تجربهی ...
بیشتر
از آنجا که کارآفرینی دانشگاهی برای بسیاری از موسسههای آموزش عالی کشاورزی در ایران پدیده به نسبت جدیدی به شمار میآید، این فرآیند به خوبی برای آنها تبیین نشده است. این تحقیق در دو مرحله و با هدف شناسایی و اولویتبندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی به انجام رسیده است. جامعهی آماری شامل 24 تن از خبرگان با تجربهی عملی، تجربهی مدیریتی در سیاستگزاری و پشتیبانی نهادی و تجربهی حرفهای به شکل آموزش و پژوهش در زمینهی کارآفرینی دانشگاهی برای مشارکت در بررسی دلفی بود. بررسی دلفی در سه دور انجام شد و در نتیجه، 5 گزیدار و 7 معیار برای اولویتبندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی شناسایی شدند. در مرحلهی دوم تحقیق، با استفاده از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی، گزیدارها و معیارهای استخراج شده برای اولویتبندی سازوکارهای کارآفرینی دانشگاهی در آموزش عالی کشاورزی اولویتبندی شدند. دادههای مورد نیاز از راه تکمیل 21 پرسشنامه توسط نمونهای از خبرگان بر مبنای مقایسههای زوجی، گردآوری و از نرمافزارExpert Choice برای تحلیل دادههای گردآوری شده بهره گرفته شد. در نتیجه، پنج شیوهی کارآفرینی دانشگاهی از منظر همهی هفت معیار مورد مطالعه رتبهبندی شدند. بر این پایه؛ تاسیس شرکتهای دانشبنیان، با وزن نسبی 264/0، بالاترین رتبه را احراز کرد. تاسیس شرکت تعاونی دانشگاهی، با وزن نسبی 242/0، و واگذاری یا فروش امتیاز اختراعها، با وزن نسبی 213/0، در رتبهی دوم و سوم و انجام طرح تحقیقاتی بروندانشگاهی، با وزن نسبی 182/0، در رتبه چهارم قرار گرفت. سرانجام، ارایه خدمات مشاورهای، با وزن نسبی 099/0، در رتبهی آخر قرار گرفتند. هر سازوکار پیامد و بایستههای ویژه خود را دارد. در نتیجهی این تحقیق، مجموعهای از ملزومات نهادی، حرفهای و زیرساختی مورد نیاز برای پرداختن موسسههای آموزش عالی کشاورزی به کارآفرینی دانشگاهی معرفی شده است.
محمد رضا محبوبی؛ عبدالرضا محمودی سرای؛ محمد مختارنیا؛ محمد شریف شریف زاده
چکیده
کارآفرینی شرکتی عاملی مهم در توسعه و بهبود سازمانی و اقتصادی، عملکرد و خلق ثروت است و میتواند در بهبود عملکرد یک سازمان نقش بسیار مهمی ایفا کند. این پژوهش با هدف بررسی عاملهای پیشبرندهی توسعهی کارآفرینی در شرکتهای خدمات مشاورهای، فنی و مهندسی کشاورزی استان البرز انجام شد. جامعه-ی آماری شامل 207 تن کارکنان این شرکتها ...
بیشتر
کارآفرینی شرکتی عاملی مهم در توسعه و بهبود سازمانی و اقتصادی، عملکرد و خلق ثروت است و میتواند در بهبود عملکرد یک سازمان نقش بسیار مهمی ایفا کند. این پژوهش با هدف بررسی عاملهای پیشبرندهی توسعهی کارآفرینی در شرکتهای خدمات مشاورهای، فنی و مهندسی کشاورزی استان البرز انجام شد. جامعه-ی آماری شامل 207 تن کارکنان این شرکتها بود. حجم نمونه بر پایه فرمول کوکران 119 نفر تعیین شد. برای نمونهگیری از روش تصادفی چند مرحلهای استفاده شد. روایی پرسشنامه تحقیق توسط برخی اعضای گروه تخصصی ترویج و آموزش کشاورزی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی آن با استفاده از ضریب تتای ترتیبی (91/0-78/0=α) تایید شد. آزمون فریدمن نشان داد از بین چهار عامل پیشبرندهی توسعهی کارآفرینی، عامل رفتاری (با مؤلفههای سبک رهبری، ویژگیهای کارآفرینانه مدیران، فرهنگ سازمانی و ارتباطهای سازمانی) دارای بیشترین اهمیت است. تحلیل عاملی نشان داد که در مجموع 765/57 درصد از واریانس عاملهای محیطی پیشبرنده توسعهی کارآفرینی در شرکتهای خدمات مشاورهای، فنی و مهندسی کشاورزی استان البرز را سه عامل پشتوانهسازی اجتماعی و قانونمداری، بهگزینی و همگرایی و تعاملهای دوسویه تبیین میکنند. توجه مدیران شرکتها به واگذاری اختیار، شرکت دادن کارکنان خلاق، نوآور برای حل مسایل شرکت و رعایت قانون برای ایجاد فضای رقابت سالم بین شرکتها از جمله پیشنهادهای این بررسی در راستای توسعهی کارآفرینی در این شرکتها میباشد.
محمد شریف شریف زاده؛ غلامحسین عبداله زاده
چکیده
کارآفرینی نیروی عمدهای برای پیشبرد توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهشمار میرود. نظام آموزش عالی میتواند بهطور غیرمستقیم با آموزش کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی (تدریس کارآفرینی به دانشجویان)، نیز بهطور مستقیم با کارآفرینی دانشگاهی و تجاریسازی تحقیقات دانشگاهی کشاورزی (بهرهبرداری تجاری از دانش و فناوری دانشگاهی و ...
بیشتر
کارآفرینی نیروی عمدهای برای پیشبرد توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهشمار میرود. نظام آموزش عالی میتواند بهطور غیرمستقیم با آموزش کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی (تدریس کارآفرینی به دانشجویان)، نیز بهطور مستقیم با کارآفرینی دانشگاهی و تجاریسازی تحقیقات دانشگاهی کشاورزی (بهرهبرداری تجاری از دانش و فناوری دانشگاهی و بسیج منابع دانشگاهی برای توسعه کارآفرینی) در توسعهی کارآفرینی و کسبوکار در بخش کشاورزی سهیم شود. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویتبندی مجموعهای نمایا از مولفههای آموزش کارآفرینی در حوزه آموزش عالی کشاورزی انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق، در مرحله اول از روش مرور نظامیافته و فن دلفی برای استخراج نشانگرهای آموزش کارآفرینی دانشگاهی بهره گرفته شد. با توجه به هدف تحقیق، معیار؛ تجربهی حرفهای به شکل آموزش و پژوهش در زمینهی کارآفرینی در کشاورزی برای گزینش مشارکتکنندگان به شیوهی نمونهگیری هدفمند بهعنوان خبرگان کلیدی درنظر گرفته شد (n=21). در مرحله دوم، با بهرهگیری از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی و تاپسیس، 63 نشانگر در قالب پنج مولفه دستهبندی و رتبهبندی شدند که عبارت بودند از؛ توسعه روششناسی آموزش کارآفرینی (20 نشانگر)؛ برنامهریزی آموزش کارآفرینی (15 نشانگر)؛ محتوای آموزش کارآفرینی (20 نشانگر)؛ پژوهش درباره آموزش کارآفرینی (20 نشانگر)؛ توسعه حرفهای برای آموزش کارآفرینی کشاورزی (12 نشانگر)؛ دستاندرکاران آموزش کارآفرینی در کشاورزی (9 نشانگر)؛ ترویج فرهنگ کارآفرینی (23 نشانگر)؛ و ظرفیتسازی و توسعه نهادی برای آموزش کارآفرینی (40 نشانگر).