مسعود یزدان پناه؛ بهمن خسروی پور؛ یوسف آزادی
چکیده
بیکاری و افزایش شمار دانشآموختگان دانشگاهی از جمله مهمترین چالشهایی است که ایران با آن روبهرو است. به طوری که این مسئله جزء بزرگترین درگیریهای ذهنی برنامهریزان، سیاستگذاران، والدین و جوانان، بهویژه دانشآموختگان دانشگاهی شده است. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه توانایی پیشبینی دو نظریه رفتار برنامهریزی شده ...
بیشتر
بیکاری و افزایش شمار دانشآموختگان دانشگاهی از جمله مهمترین چالشهایی است که ایران با آن روبهرو است. به طوری که این مسئله جزء بزرگترین درگیریهای ذهنی برنامهریزان، سیاستگذاران، والدین و جوانان، بهویژه دانشآموختگان دانشگاهی شده است. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه توانایی پیشبینی دو نظریه رفتار برنامهریزی شده توسعهیافته و نظریه شناختی- اجتماعی مسیر شغلی در تبیین گرایش به خوداشتغالی در بین دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان انجام شد. جامعهی آماری این پژوهش، دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان به شمار 2233 نفر بود که 327 نفر از آنان بر پایه جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و از روش نمونهگیری تصادفی برای انتخاب نمونه مورد بررسی بهره گرفته شد. با توجه به کمبود اطلاعات 23 پرسشنامه، در نهایت 304 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای محقق ساخت بود که روایی صوری آن به کمک صاحبنظران و متخصصان تأیید شد. به منظور تأیید پایایی پرسشنامه ضریبهای تتا محاسبه شد (70/0 تا 90/0). نتایج به دست آمده از مدل معادلههای ساختاری نشان داد، نظریه شناختی- اجتماعی مسیر شغلی با پیشبینی 85 درصدی متغیر گرایش نسبت به خوداشتغالی، توانمندتر از نظریه رفتار برنامهریزی شده توسعهیافته در پیشبینی گرایش نسبت به خوداشتغالی بود.
لادن شفیعی؛ حسین مرادی؛ آرمان بخشی جهرمی
چکیده
هدف کلی این تحقیق واکاوی اثربخشی آموزشی کشاورزان برتر استان کرمان در افزایش تولید و عملکرد، کاهش هزینه در واحد سطح و میزان بهکارگیری فناوریهای نوین درافزایش کمی و کیفی محصولات کشاورزی استان کرمان میباشد. در این از دیدمان استفادهشد. تحقیق حاضر یک پژوهش کمی است که در آن از پرسشنامه ساختارمند بهعنوان ابزار اصلی گردآوری اطلاعات ...
بیشتر
هدف کلی این تحقیق واکاوی اثربخشی آموزشی کشاورزان برتر استان کرمان در افزایش تولید و عملکرد، کاهش هزینه در واحد سطح و میزان بهکارگیری فناوریهای نوین درافزایش کمی و کیفی محصولات کشاورزی استان کرمان میباشد. در این از دیدمان استفادهشد. تحقیق حاضر یک پژوهش کمی است که در آن از پرسشنامه ساختارمند بهعنوان ابزار اصلی گردآوری اطلاعات استفاده شد. در کنار آن از مطالعه و مرور اسنادی و کتابخانهای برای گردآوری دادهها استفاده شد. جامعهی آماری تحقیق 4215تن تولیدکنندگان محصولات باغی و 45تن تولیدکنندگان برتر محصولات باغی استان کرمان بود. بر مبنای فرمول کوکران 229 تن از باغداران برآورد شد. برای تعیین روائی پرسشنامه از متخصصان رشته ترویج و برای سنجش پایایی از روش تتای ترتیبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 و با بهکارگیری آمارههای آمار توصیفی و استنباطی پارامتری و ناپارامتری (تی تست، ضریب همبستگی پیرسون، من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن) انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بهرهبرداران برتر می-توانند در ابعاد مختلف آموزشی اثر بخش و تاثیرگذار باشند. بیشترین تاثیر بهره برداران برتر برافزایش عملکرد و کاهش هزینه ها و در رتبه بعدی بهکارگیری فناوری نوین و کمترین تاثیرگذاری در حفظ محیط زیست و استفاده بهینه از نهادهها میباشد.
هادی رزقی شیرسوار؛ مژگان شاعری
چکیده
هدف اصلی این پژوهش" ارائه مدل آموزش کارآفرینی سازمانی در مراکز آموزش جهاد کشاورزی" می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی به شمار میآید.جامعه آماری این پژوهش شامل 296 نفر از کارشناسان و مدرسان آموزش و کارآفرینی مراکز آموزش جهاد کشاورزی در سال 1398 می باشند،که با در نظر گرفتن ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش" ارائه مدل آموزش کارآفرینی سازمانی در مراکز آموزش جهاد کشاورزی" می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی به شمار میآید.جامعه آماری این پژوهش شامل 296 نفر از کارشناسان و مدرسان آموزش و کارآفرینی مراکز آموزش جهاد کشاورزی در سال 1398 می باشند،که با در نظر گرفتن حجم جامعه و با توجه به بکارگیری آزمون های معالات ساختاری و نرم افزار AMOS 24 بصورت تمام شماری استفاده شده است. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 51 گویه ای(برگرفته از پژوهش عزیزی(1389)) استفاده شده که طی آن ابتدا پرسشنامه مذکور در اختیار 5 نفر از خبرگان مراکز آموزش جهاد کشاورزی قرار گرفت و مولفه های اصلی و گویه های مرتبط با هر یک از مولفه ها تایید شد.بر این اساس روایی ابزار پژوهش با توجه به استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با توجه به بکارگیری خبرگان ، بصورت صوری به تایید رسیده است.جهت تأیید پایایی ابزار پژوهش، پس از اخذ و تأیید روایی ابزار پرسشنامه موجود در اختیار 26 نفر از اعضا جامعه مورد پژوهش قرار گرفت و درنهایت پایایی پرسشنامه نیز از طریق روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0.7 محاسبه گردید.نتایج حاصل از اجرای مدل ساختاری نهایی نشان میدهد،بالاترین ضریب مسیر مربوط به مولفه عوامل مدیریتی با ضریب مسیر 0.89 و در جایگاه دوم عوامل فنی با ضریب مسیر 0.87 و در جایگاه سوم رویکردهای آموزشی با ضریب مسیر 0.83 و در جایگاه چهارم محتوای آموزشی با ضریب مسیر 0.81 قرار دارد.
زهرا رنجبر؛ محمد چیذری؛ حسن صدیقی؛ همایون فرهادیان
چکیده
کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد جهان را تشکیل میدهد. این در حالی است که فعالیت در این بخش با ریسکهای فراوانی همراه بوده و مدیریت آن نیازمند توجه جدی است. در همین راستا توجه به نقش برنامههای آموزشی-ترویجی و چگونگی واکنش کشاورزان در برابر انواع ریسک ها بسیار اهمیت دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل مدیریت ریسک تولید گندم با تأکید بر نقش ...
بیشتر
کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد جهان را تشکیل میدهد. این در حالی است که فعالیت در این بخش با ریسکهای فراوانی همراه بوده و مدیریت آن نیازمند توجه جدی است. در همین راستا توجه به نقش برنامههای آموزشی-ترویجی و چگونگی واکنش کشاورزان در برابر انواع ریسک ها بسیار اهمیت دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل مدیریت ریسک تولید گندم با تأکید بر نقش برنامههای آموزشی-ترویجی به عنوان یکی از عاملهای موثر در مدیریت ریسک در بین تولیدکنندگان گندم دیم استان کرمانشاه میباشد. جامعهی آماری تحقیق 83442 تن بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و بهرهگیری از نمونهگیری چند مرحلهای نسبت به انتخاب 383 تن از آنان اقدام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهای بود که روایی محتوایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی با محاسبه آلفای کرونباخ تایید شد (94/0≥ɑ≥73/0). در تجزیه و تحلیل دادهها و به منظور مدلسازی از نرمافزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شد. یافتهها گویای آن بود که بین بهرهمندی از برنامههای آموزشی-ترویجی و آگاهی از منبعهای ریسک رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. همچنین مدل پیشنهادی با توجه به ضریبهای تبیین متغیرهای موجود در مدل، قادر به تبیین 50 درصد از تغییرها در مدیریت ریسک بود. نتایج این پژوهش، بینش جدیدی به محققان، عاملهای ترویج و کشاورزان ارائه میدهد تا با گسترش سطح همکاری های خود، در طراحی راهبردهای مناسب مدیریت ریسک اقدام کنند.
امیر نعیمی؛ بهزاد رنجبر؛ فرنوش نهاوندیان
چکیده
با توجه به دگرگونیهای سریع در این قرن، نظام آموزش کشاورزی، علاوه بر جنبههای آموزشی و تخصصی بایستی دانشجویان و سایر ذینفعان را در راستای دستیابی به مهارتها و قابلیتهای فرهنگی و اجتماعی یاری نماید. بنابراین، هدف این تحقیق کاربردی ، تحلیل اثر قابلیت فرهنگی بر سرمایه فرهنگی دانشجویان کشاورزی دانشگاه زنجان بود. این تحقیق کمی ...
بیشتر
با توجه به دگرگونیهای سریع در این قرن، نظام آموزش کشاورزی، علاوه بر جنبههای آموزشی و تخصصی بایستی دانشجویان و سایر ذینفعان را در راستای دستیابی به مهارتها و قابلیتهای فرهنگی و اجتماعی یاری نماید. بنابراین، هدف این تحقیق کاربردی ، تحلیل اثر قابلیت فرهنگی بر سرمایه فرهنگی دانشجویان کشاورزی دانشگاه زنجان بود. این تحقیق کمی به لحاظ گردآوری و تحلیل داده ها، میدانی و از نظر امکان و توان کنترل متغیرها، علی - ارتباطی است. جامعه آماری تحقیق 1023 تن از دانشجویان رشته کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 98-1397 بودند (1023N=). حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی- مورگان 284 نفر به دست آمد (284n=). برای نمونهگیری از روش طبقهای تناسبی استفاده شد. روایی شکلی و محتوایی پرسشنامه از طریق چند تن از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی تایید شد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریبهای تتای ترتیبی بین 74/0تا 94/0 و پایایی ترکیبی بین 72/0 و 97/0 تعیین شد. برای پردازش دادهها از نرمافزار SPSS و روش مدل-سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. یافتههای آمار توصیفی نشان داد میزان قابلیت فرهنگی دانشجویان مورد بررسی در سطح متوسط (18/3 از 5) و سرمایهی فرهنگی آنان پایینتر از سطح متوسط (85/2 از 5) است. یافتههای مدل ساختاری نشان داد که به نظر دانشجویان، متغیر قابلیت فرهنگی بر متغیر سرمایهی فرهنگی، اثر مثبت و معنیداری دارد. همچنین مولفههای هوش و مهارت فرهنگی بر سرمایهی فرهنگی دانشجویان اثر مثبت و معنیداری دارند و متغیر قابلیت فرهنگی توان تبیین 28 درصد از تغییرات سرمایه فرهنگی دانشجویان را دارد.
نوذر منفرد؛ مهسا فاطمی؛ کورش رضائی مقدم؛ شهرام مقدس فریمانی؛ پرویز بیات؛ مهناز امیر امینی خلف لو
چکیده
کشاورزی ارگانیک نوعی کشاورزی پایدار است که هدف آن ایجاد سیستم های تولیدی کشاورزی یکپارچه، نظام یافته و انسانی است که تضادی با منافع زیست محیطی و اقتصادی نداشته باشد. بدین منظور برگزاری دوره های آموزشی مرتبط با شیوه های کشاورزی ارگانیک در معرفی و تسهیل فرآیند پذیرش و ترویج بکارگیری این نوع کشاورزی توسط بهره برداران امری تأثیرگذار ...
بیشتر
کشاورزی ارگانیک نوعی کشاورزی پایدار است که هدف آن ایجاد سیستم های تولیدی کشاورزی یکپارچه، نظام یافته و انسانی است که تضادی با منافع زیست محیطی و اقتصادی نداشته باشد. بدین منظور برگزاری دوره های آموزشی مرتبط با شیوه های کشاورزی ارگانیک در معرفی و تسهیل فرآیند پذیرش و ترویج بکارگیری این نوع کشاورزی توسط بهره برداران امری تأثیرگذار است. اولین گام در طراحی هر برنامه، شناسایی نیازهاست. از این رو هدف کلی پژوهش، نیازسنجی آموزشی کشاورزان استان بوشهر برای اجرا و توسعه کشاورزی ارگانیک می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه شامل (1) کل کشاورزان استان در زمینههای زراعت و باغبانی (24345 نفر)، (2) کارشناسان و مدیران بخش اجرایی کشاورزی (359 نفر) و (3) متخصصین کشاورزی استان شامل اساتید و اعضاء هیأت علمی دانشکده کشاورزی استان و مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان بوشهر (120 نفر) هستند. با توجه به حجم جامعه آماری و استفاده از جدول تعیین حجم مورگان، 200 کشاورز، 90 نفر کارشناس و مدیر اجرایی و 30 نفر از متخصصین به عنوان نمونه های موردمطالعه به طور تصادفی انتخاب شدند. پژوهش حاضر با استفاده از پیمایش و ابزار پرسشنامه در بخش کمی و همچنین مصاحبه های متمرکز بر گروه و تحلیل محتوا در بخش کیفی انجام گرفت. روایی صوری و پایایی پرسشنامه از طریق گروهی از متخصصان کشاورزی و اجرای یک مطالعه راهنما خارج از نمونه اصلی موردتأیید قرار گرفت. طبق یافته های بخش کیفی، 32 نیاز آموزشی برای کشاورزی ارگانیک استخراج گردیده و اولویت بندی شد. در بخش کمی نیز "میزان اهمیت فعالیتهای ارگانیک"، "میزان دانش کشاورزان در خصوص فعالیتها" و"میزان بکارگیری فعالیتها توسط کشاورزان" موردسنجش قرار گرفت. در پایان، پیشنهادهای کاربردی به هدف ارتقای سطح دانش و مهارتهای کشاورزان استان برای اجرا و توسعه کشاورزی ارگانیک، و کاهش موانع و مشکلات آن ارائه شده است.
سعید کریمی؛ فاطمه سپهوند؛ احمد سلمان مکریت
چکیده
برای درک بهتر قصد و رفتار کارآفرینانه، عوامل محیطی باید مد نظر قرار گیرند؛ اما در ادبیات تحقیق تاثیر این عوامل بر رفتار فردی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، بر پایهی نظریهی رفتار برنامهریزی شده، رابطه حمایت دانشگاهی با قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در دو کشور همسایه و فارسی زبان ایران و افغانستان بررسی شد. جامعه ...
بیشتر
برای درک بهتر قصد و رفتار کارآفرینانه، عوامل محیطی باید مد نظر قرار گیرند؛ اما در ادبیات تحقیق تاثیر این عوامل بر رفتار فردی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، بر پایهی نظریهی رفتار برنامهریزی شده، رابطه حمایت دانشگاهی با قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در دو کشور همسایه و فارسی زبان ایران و افغانستان بررسی شد. جامعه مورد مطالعه شامل 1250 دانشجوی کارشناسی کشاورزی در دانشگاه بوعلی سینا (650 تن) و دانشگاه سمنگان افغانستان (600 تن) بود که با استفاده از جدول بارتلت و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب، 452 تن از آنها (231 نفر از دانشگاه بوعلی سینا در ایران و 221 نفر از دانشگاه سمنگان در افغانستان) برگزیده شدند و دادههای مطالعه با استفاده از پرسشنامه استاندارد شده از آنها گردآوری شد. روایی شکلی پرسشنامه با نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا تأیید شد. پایایی ابزار پژوهش نیز با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه (در دامنه بین 81/0تا 92/0) ارزیابی و تایید شد. دادههای پژوهش با استفاده از مدلیابی معادلههای ساختاری و روش حداقل مربع جزیی تحلیل شد. نتایج نشان داد که حمایت دانشگاهی رابطه مثبت و معنیداری با نگرش و کنترل رفتار درک شده دارد و از سوی دیگر، نگرش و کنترل رفتار درک شده هر دو به طور مثبتی بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارند. نتایج این مطالعه به درک تاثیر حمایت دانشگاهی بر قصد کارآفرینانه و پیشآیندهای آن در دو کشور فارسی زبان و در حال توسعه کمک میکند. نتایج همچنین نشان میدهند که اهمیت نسبی عوامل انگیزشی (یعنی نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) و پیشایند آنها (یعنی حمایت دانشگاهی) در دو کشور بسیار شبیه هستند و از کاربرد موفق نظریه رفتار برنامهریزی شده در پیش بینی قصد کارآفرینانه در کشورهای غیرغربی حمایت میکنند.
طاهر عزیزی خالخیلی؛ مهدی حدادی نژاد؛ میثم منتی زاده
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی عاملهای موثر بر نیازهای آموزشی-ترویجی پرورش دهندگان توت فرنگی در استان مازندران انجام شد. از این رو، جامعه ی مورد مطالعه پرورش دهندگان توتفرنگی در پنج شهرستان استان مازندران (با بیش از 70 درصد تولید استان) بودند (3000N=) که با استفاده از فرمول کوکران و تکنیک نمونهگیری تصادفی چند مرحله ای 240 تَن از آنها به عنوان ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی عاملهای موثر بر نیازهای آموزشی-ترویجی پرورش دهندگان توت فرنگی در استان مازندران انجام شد. از این رو، جامعه ی مورد مطالعه پرورش دهندگان توتفرنگی در پنج شهرستان استان مازندران (با بیش از 70 درصد تولید استان) بودند (3000N=) که با استفاده از فرمول کوکران و تکنیک نمونهگیری تصادفی چند مرحله ای 240 تَن از آنها به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای بود که روایی آن بوسیله چندتن از اعضای هیئت علمی ترویج و آموزش کشاورزی و باغبانی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن از طریق انجام مطالعه راهنما و محاسبه تتای ترتیبی سنجیده شد (دامنه 78/0 تا 86/0). برای تحلیل دادهها و اولویتبندی نیازها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار، همبستگی اسپیرمن) و آمار استنباطی (مقایسه میانگین رتبهای و رگرسیون ترتیبی) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که از دیدگاه کشاورزان؛ نیازهای آموزشی در زمینه تحمل به تنش، کمیت میوه و کیفیت میوه رتبههای اول تا سوم را دارند. در سویه تحمل به تنش نیز موضوع مقاومت بوته نسبت به سرمای زمستانه و بیماریها و آفات در اولویت قرار گرفتند. از بین 55 مورد نیازهای آموزشی مورد بررسی، حفظ استحکام میوه در جابجایی رتبه اول اهمیت را به خود اختصاص داد. همچنین بر اساس آزمون همبستگی اسپیرمن متغیرهای تجربه کشاورزی، تحصیلات، میزان درآمد و میزان ساعت کار روزانه رابطه معناداری با نیازهای آموزشی- ترویجی کشاورزان داشتند. بر اساس یافته ها رگرسیون ترتیبی و ضریب ناگلکرک این چهار متغیر قادرند 7/59 درصد از تغییرات نیاز آموزشی-ترویجی توت فرنگی کاران را پیش بینی نمایند. در نهایت، پیشنهاد میشود که اولویتهای آموزشی تحقیق حاضر به عنوان رئوس برنامههای ترویجی و آموزشی توتفرنگیکاران استان لحاظ شود.
مریم باقری؛ سید مهدی میردامادی؛ سید جمال فرج الله حسینی؛ فرهاد لشگرآرا
چکیده
فضای سبز بهعنوان بخشی از کالبد و بافت شهرها از دیرباز رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با زندگی مردم داشته و امروزه نیز یکی از ضرورتهای گریزناپذیر خدمات شهری شهرداریها بوده و از مؤلفههای مهم نظام زیستی شهرها و نیازهای اساسی جامعه شهری بهعنوان یک زیرساخت شهری مهم به شمار میآید و مرکزهای تحقیقات، آموزش و مشاوره فضای سبز نیز ...
بیشتر
فضای سبز بهعنوان بخشی از کالبد و بافت شهرها از دیرباز رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با زندگی مردم داشته و امروزه نیز یکی از ضرورتهای گریزناپذیر خدمات شهری شهرداریها بوده و از مؤلفههای مهم نظام زیستی شهرها و نیازهای اساسی جامعه شهری بهعنوان یک زیرساخت شهری مهم به شمار میآید و مرکزهای تحقیقات، آموزش و مشاوره فضای سبز نیز بهعنوان بازوی بسیار مهم سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری تهران نقش بسزایی در راستای توجه، ارتقاء و سرمایهگذاری در زمینههای فرهنگی و اجتماعی فضای سبز باهدف افزایش آگاهیهای شهروندی و گسترش امور تحقیقاتی، آموزشی و مشاورهای در کنار اقدامهای اجرایی دارد. لذا پژوهش پیش رو باهدف تبیین و واکاوی مؤلفههای مؤثر در مشارکت کارکنان مرکزهای تحقیقات، آموزش و مشاوره فضای سبز تهران در توسعه فضای سبز شهری انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 266 تن از کارکنان 92 مرکز تحقیقات، آموزش و مشاوره فضای سبز منطقههای 22 گانه شهرداری تهران بودند که برمبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 157 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری دادههای تحقیق، پرسشنامه بود که روایی آن با استفاده ازنظر استادان دانشگاه و پایایی متغیرها با استفاده از پیشآزمون و ضریب تتای ترتیبی (86/0) با استفاده از نرمافزار R تائید شد. نتایج تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که به ترتیب از میان نشانگرهای سازه فرایند ارزیابی عملکرد هدفها، اقدام به حل نارساییها در عملکرد هدفها با توافق کارکنان، از سازه اختلال عملکرد کارکنان، عدم تلاش دوباره مرکز در صورت نرسیدن به هدفها، از نشانگرهای سازه حمایت سازمانی حمایت مرکز از راه تشویق کارکنان برای رسیدن به هدفها شغلی و همچنین از میان نشانگرهای سازه پاداش ملموس، شانس افزایش ترفیع پست در صورت رسیدن به هدفها تعیینشده، عاملهای مؤثر بر مشارکت کارکنان در هدفگذاری برای توسعه فضای سبز پایدار شهری از دیدگاه کارکنان مرکزهای تحقیقات، آموزش و مشاوره (تام) فضای سبز شهرداری تهران میباشند.
سمیه محمدیار؛ پیمان اکبری؛ اردشیر شیری؛ خدیجه مرادی قزلی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر تاثیر آموزشهای ترویج در بهبود تولید گیاه دارویی آویشن در کرمانشاه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 60 تن از کشت کاران گیاهان دارویی شهرستان کرمانشاه بودند. حجم نمونه بر اساس تصادفی ساده در دسترس به تعداد 60 نفر میباشند که در دو گروه کنترل(30نفر) و آزمایش(30نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه 31 سوالی(در ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر تاثیر آموزشهای ترویج در بهبود تولید گیاه دارویی آویشن در کرمانشاه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 60 تن از کشت کاران گیاهان دارویی شهرستان کرمانشاه بودند. حجم نمونه بر اساس تصادفی ساده در دسترس به تعداد 60 نفر میباشند که در دو گروه کنترل(30نفر) و آزمایش(30نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه 31 سوالی(در دو بخش کلی راندمان تولید گیاه دارویی آویشن و آموزش و ترویج کشاورزی) به ترتیب با 10 و 21 سؤال استفاده شده که قسمت آموزش و ترویج کشاورزی دارای سه زیر مجموعه (آموزش و ترویج ارتقا بهرهوری، آموزش و ترویج افزایش راندمان آبیاری و آموزش و ترویج راندمان اقتصادی کشاورزان) به ترتیب با 7 سؤال بوده که برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار Spss استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که آموزشهای ترویج گیاهان دارویی بر راندمان تولید گیاه دارویی آویشن تیموس با مقدار سطح معناداری 0.002، آموزشهای ترویج گیاهان دارویی بر آموزش و ترویج ارتقا بهرهوری با سطح معناداری0.011، آموزشهای ترویج گیاهان دارویی بر افزایش راندمان آبیاری گیاه دارویی با مقدار سطح معناداری 0.025 و آموزشهای ترویج گیاهان دارویی بر راندمان اقتصادی کشاورزان تولید گیاه دارویی آویشن تیموس ولگاریس با مقدار سطح معناداری 0.000 موثر است. بنابراین کلیه فرضیههای پژوهش مورد تائید قرار میگیرند.