نوش آفرین صفری؛ مریم قاسمی پور؛ زهرا طاهری
چکیده
روشهای آموزش مبتنی بر فنآوری آموزشی و راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، از روشهای فعال آموزشی هستند که در پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر دارند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر این آموزشها انجام شد که به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه آزمودنی و گواه انجام شد. جامعهی آماری 110 تن دانشجویان رشته کشاورزی گرایش ...
بیشتر
روشهای آموزش مبتنی بر فنآوری آموزشی و راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، از روشهای فعال آموزشی هستند که در پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تأثیر دارند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر این آموزشها انجام شد که به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه آزمودنی و گواه انجام شد. جامعهی آماری 110 تن دانشجویان رشته کشاورزی گرایش اقتصاد کشاورزی دانشگاههای پیام نور لرستان بود که در نیم سال اول سال تحصیلی 94- 1393 درس روشهای تحقیق در اقتصاد کشاورزی را داشتند. شمار نمونه با استفاده از فرمول کوکران 60 تن تعیین شد و با روش نمونهگیری تصادفی ساده برای تحقیق انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمودنی و یک گروه گواه) گمارش شدند که در هر کدام از گروههای آزمودنی و گواه 20 دانشجو گنجانده شد. همهی گروهها آزمون مدرس ساختهی پیشرفت تحصیلی و پرسشنامهی خودکارآمدی شرر و همکاران(1982) را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پی-گیری تکمیل کردند. گروههای آزمودنی به طور جداگانه 10 نشست 80 دقیقهای با فنآوری آموزشی و راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی، درس روشهای تحقیق در اقتصاد کشاورزی را آموزش دیدند، درس روشهای تحقیق در کشاورزی به صورت تصادفی از بین درسهای همگانی نظری که به صورت نیمه حضوری در دانشگاه پیام نور برگزار میشود برای مطالعه انتخاب شد. دادهها با نرم افزار SPSS نسخه 19 پردازش شدند. یافتهها نشان دادند که بین میانگین رتبهی نمرههای پس آزمون و پیگیری گروههای آزمودنی و گواه در هر دو متغیر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تفاوت معناداری وجود داشت. هر دو روش آموزشی توانستند افزون بر ارتقای پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی دانشجویان، توانایی دانشجویان را در انجام پژوهش به صورت عملی بیشتر کرده و کلاسهای این درس را از حالت سنتی معمول خارج کرده و یادگیری نظری درس روش تحقیق، دانشجویان را با مرحلههای عملی آشنا کند.
اردشیر شیری؛ سمیه محمدیار؛ پیمان اکبری؛ عیسی ارجی
چکیده
چکیده ترویج کشاورزی و آموزش منابع انسانی، نقش اساسی در تحقق خودکفایی، در محصولات کشاورزی و نقش بی بدیلی در توسعه ملی دارد. این پژوهش با هدف تعیین نقش ترویج کشاورزی و آموزش منابع انسانی در بهبود عملکرد و بهرهوری گیاه دارویی آویشن thymus vulgaris اجرا شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش علی - ارتباطی است. جامعه آماری مشتمل بر 115 ...
بیشتر
چکیده ترویج کشاورزی و آموزش منابع انسانی، نقش اساسی در تحقق خودکفایی، در محصولات کشاورزی و نقش بی بدیلی در توسعه ملی دارد. این پژوهش با هدف تعیین نقش ترویج کشاورزی و آموزش منابع انسانی در بهبود عملکرد و بهرهوری گیاه دارویی آویشن thymus vulgaris اجرا شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش علی - ارتباطی است. جامعه آماری مشتمل بر 115 تن (45 تن کارشناس و 70 تن کشاورز) در غرب کشور بود، شمار نمونه با استفاده از فرمول کوکران 100 تن تعیین شد و نمونهگیری به روش تصادفی طبقهای برای کارشناس و کشاورز به ترتیب (40 تن و60تن) به عمل آمد. برای گردآوری دادهها حذف شده پیرامون تاثیر دورههای آموزشی ترویج کشاورزی در سال 1394، از پرسشنامه استاندارد قایدی و حسینی نیا با مقیاس پنج گزینهای طیف لیکرت استفاده شد. برای سنجش روایی آن، از دیدگاه کارشناس ارشد معاونت ترویج و نظام بهرهبرداری جهاد کشاورزی و همچنین هئیت علمی مرتبط استفاده شده و پایایی آن با استفاده از آلفای ترتیبی برای پرسشنامه کشاورز (903/α1=0) پرسشنامه کارشناس (92/α2=0) به تایید رسید. نتایج تحلیل رگرسیون رتبهای در نرم افزار SPSS نشان داد که مولفههای آموزش منابع انسانی مشتمل بر سنجش آگاهی، سنجش بازار و آموزش به ترتیب برای کشاورز 5/.، 83/0و 46/0 و کارشناس 80/.، 31/0و 06/0 بر عملکرد و بهرهوری گیاهدارویی آویشن دارای تاثیر میباشد. میتوان نتیجه گرفت برای بالابردن بهرهوری این گیاه دارویی توجه به آموزش منابع انسانی ضرورت دارد.
محبوبه خیراللهی؛ نسترن حیدری؛ امیر حسین علی بیگی
چکیده
نخود یکی از گیاهان زراعی است که در ایران سطح زیر کشت بالایی داشته و استان کرمانشاه نیز بالاترین سطح زیر کشت و تولید آن را به خود اختصاص داده است. ازآنجاکه آسیب و زیان آفات به کشتزارهای نخود، عملکرد این محصول را پایین میآورد و استفاده از سموم شیمیایی بههیچوجه تضمینکنندهی موفقیت کنترل آفات آن نیست، لذا کاربرد روشهای کنترل غیر ...
بیشتر
نخود یکی از گیاهان زراعی است که در ایران سطح زیر کشت بالایی داشته و استان کرمانشاه نیز بالاترین سطح زیر کشت و تولید آن را به خود اختصاص داده است. ازآنجاکه آسیب و زیان آفات به کشتزارهای نخود، عملکرد این محصول را پایین میآورد و استفاده از سموم شیمیایی بههیچوجه تضمینکنندهی موفقیت کنترل آفات آن نیست، لذا کاربرد روشهای کنترل غیر شیمیایی ازجمله کاربرد کنترل زیستی (بیولوژیک) توسط نخودکاران، عاقلانه به نظر میرسد. این بررسی بهصورت توصیفی- همبستگی و باهدف کلی تبیین عاملهای مؤثر بر پذیرش کنترل بیولوژیک کرم پیلهخوار نخود در شهرستان کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش نخودکاران دیم شهرستان کرمانشاه به شمار 3000 نفر بودند که 341 نفر آنان بر پایه جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساختهای بود که با روش مصاحبه ساختارمند، اقدام به گردآوری اطلاعات موردنظر شد و با استفاده از نرمافزار Spss پردازش و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بنا بر یافتهها شمار اعضای خانوار، پیشینهی فعالیت کشاورزی و سطح زیر کشت نخود در دو گروه پذیرنده و نپذیرنده کنترل بیولوژیک کرم پیلهخوار نخود اختلاف معنادار داشت. بنا بر یافتههای بهدستآمده از رگرسیون لجستیک، نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراکشده بر پذیرش کنترل بیولوژیک کرم پیلهخوار نخود تأثیرگذار بودند که بیشترین تأثیرگذاری بر پذیرش کنترل بیولوژیک کرم پیلهخوار نخود توسط متغیر نگرش ایجادشده است.
وحید علی آبادی؛ سعید غلامرضایی
چکیده
با توجه به اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط و نقش بی بدیل آن ها در توسعه ی اقتصادی، بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، ایجاد و حمایت از این بنگاهها را یکی از اولویت های اساسی خود قرار داده اند. برای پیدایش فعالیتهای کارآفرینانه، وجود زمینهها و شایستگیهای مناسب ضروری هستند. این تحقیق با هدف اصلی بررسی وشناسایی متغیرهای ...
بیشتر
با توجه به اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط و نقش بی بدیل آن ها در توسعه ی اقتصادی، بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، ایجاد و حمایت از این بنگاهها را یکی از اولویت های اساسی خود قرار داده اند. برای پیدایش فعالیتهای کارآفرینانه، وجود زمینهها و شایستگیهای مناسب ضروری هستند. این تحقیق با هدف اصلی بررسی وشناسایی متغیرهای موثربر گرایش به راه اندازی بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs)با تمرکز بر شایستگی های کارافرینانه مورد نیاز دانشجویان انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 198 تن از دانشجویان ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان بود، که با استفاده از جدول پتن، 164 تن از آنان به روش نمونه گیری سهمیه ای انجام شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود، پایایی پرسشنامه با محاسبهیضریب آلفای ترتیبی به کمک نرم افزارR )88%=α) محاسبه شد. گردآوری شده با نرم افزارهای SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از رگرسیون لجستیک مشخص شد 26 درصد از تغییرات گرایش به راه اندازی کسب و کارهای کوچک و متوسط را تبیین می کند مهم ترین متغیر اثرگذار بر گرایش دانشجویان به راه اندازی بنگاههای کوچک و متوسط، شایستگیهای راهبردی است. نتایج آزمون من ویت نی برای بررسی تاثیر جنس بر شایستگی های کارافرینانه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر در شایستگی فرصتجویانه، شایستگی ارتباطی و شایستگی ذهنی وجود دارد وتنها 17درصد از دانشجویان دارای گرایش بالا در راه اندازی کسب و کارهای کوچک می باشند.
محمود رساییان؛ علی شمس؛ حسن بیات؛ حلیمه رزمی؛ زهرا هوشمندان مقدم فرد
چکیده
یکی از راههای توانمندسازی باغداران و ارتقای بهرهوری بخش باغی کشور، طراحی و اجرای آموزشهای موردنیاز باغداران این بخش میباشد و برای این کار شناسایی نیازهای آموزشی آنها ضرورت دارد. هدف این تحقیق علی- رابطهای سنجش نیازهای آموزشی باغداران و عاملهای اثرگذار بر آن بود. جامعهی آماری تحقیق را 1575 نفر از باغداران شهرستان شازند ...
بیشتر
یکی از راههای توانمندسازی باغداران و ارتقای بهرهوری بخش باغی کشور، طراحی و اجرای آموزشهای موردنیاز باغداران این بخش میباشد و برای این کار شناسایی نیازهای آموزشی آنها ضرورت دارد. هدف این تحقیق علی- رابطهای سنجش نیازهای آموزشی باغداران و عاملهای اثرگذار بر آن بود. جامعهی آماری تحقیق را 1575 نفر از باغداران شهرستان شازند به عنوان یکی از قطبهای تولیدات باغی در استان مرکزی در سال 1395 تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی، 150 باغدار گزینش و بررسی شدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای چندبخشی بود که روایی آن با نظرسنجی از متخصصان تأیید شد و با انجام آزمون پیشآهنگ با ۳۰ باغدار و محاسبه ضریب تتای ترتیبی (9/0=Ө) برای بخش سنجش نیاز پایایی آن تأیید شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS21 پردازش شدند و از آمار توصیفی و تحلیلی برای دستیابی به هدفهای تحقیق استفاده شد. نتیجه نشان داد که سطح نیاز آموزشی 7/86 درصد از باغداران در حد زیاد بود و تشخیص زمان مناسب مبارزه شیمیایی با آفات و بیماریها، تشخیص نوع سم مناسب برای مدیریت مبارزه با آفات و بیماریها و شناخت انواع آفات و حشرات زیانآور و غیر زیانآور باغی به ترتیب اهمیت در رتبههای اول تا سوم نیازهای آنان قرار داشتند. متغیرهای تحصیلات، شمار کارگاههای شرکت کرده، شمار درختان باغ (سیب، هلو و انگور)، ویژگیهای اجتماعی (میزان مشارکت، اعتماد و رهبری اجتماعی)، میزان دریافت اطلاعات از منبعهای اطلاعاتی و از رسانههای ارتباطی دارای همبستگی منفی معنیدار و متغیرهای سن و اندازه خانوار دارای همبستگی مثبت معنیدار با نیاز آموزشی بودند. برپایه تحلیل رگرسیون ترتیبی، سه متغیر تحصیلات، میزان دریافت اطلاعات از منابع اطلاعاتی و میزان دریافت اطلاعات از رسانههای ارتباطی سطح احتمال نیاز آموزشی باغداران را تحت تأثیر قرار میدهند.
یوسف آزادی؛ مسعود یزدان پناه؛ بهمن خسروی پور
چکیده
امروزه بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی از مهمترین چالشهای اجتماعی کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران است که در همه رشتههای دانشگاهی به ویژه رشته کشاورزی وجود دارد. هدف این پژوهش شناسایی سازههای مؤثر بر گرایش دانشجویان کشاورزی نسبت به خوداشتغالی میباشد. این بررسی به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ کنترل متغیرها ...
بیشتر
امروزه بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی از مهمترین چالشهای اجتماعی کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران است که در همه رشتههای دانشگاهی به ویژه رشته کشاورزی وجود دارد. هدف این پژوهش شناسایی سازههای مؤثر بر گرایش دانشجویان کشاورزی نسبت به خوداشتغالی میباشد. این بررسی به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ کنترل متغیرها از نوع توصیفیـ همبستگی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعهی آماری این پژوهش، همهی دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی سالهای 1391 تا 1394 به شمار 942 نفر بودند که 304 نفر از آنان بر پایه جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و از روش نمونهگیری تصادفی برای انتخاب نمونه بهره گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط متخصصان تأیید شد. پایایی پرسشنامهها با ضریبهای تتا بررسی شد که بین 70/0 و 90/0 بود. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS24 و AMOS22 بهره برده شد. نتایج پژوهش گویای همبستگی مثبت و معنیدار بین متغیرهای انتظارهای نتیجه، خودکارآمدی، درک رفتار دیگران و عاملهای ساختار اجتماعی (حمایتها و بازدارندهها) با متغیر گرایش نسبت به خوداشتغالی در بخش کشاورزی بود. همچنین نتایج مدل معادلههای ساختاری نشان داد، متغیرهای انتظارهای نتیجه، خودکارآمدی، درک رفتار دیگران و عاملهای ساختار اجتماعی (حمایتها و بازدارندهها) دارای تأثیر مستقیم مثبت و معنیداری بر متغیر گرایش نسبت به خوداشتغالی میباشند. در مجموع این متغیرها میتوانند، 85 درصد از تغییرپذیری متغیر گرایش نسبت به خوداشتغالی در بخش کشاورزی را پیشبینی کنند.
رضا موحدی
چکیده
این پژوهش از نوع کیفی بوده که در آن از رویکرد نظریه پایه ور بهره گرفته شده است. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه به صورت عمیق استفاده شد. روش نمونه گیری تحقیق از نوع هدفمند نظری بوده که به شیوه گلوله برفی انجام پذیرفت. بر همین مبنا با انجام مصاحبه با 21 نفر از دانشآموختگان کشاورزی و 9 نفر از کارفرمایان و استادان بخش کشاورزی داده ها ...
بیشتر
این پژوهش از نوع کیفی بوده که در آن از رویکرد نظریه پایه ور بهره گرفته شده است. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه به صورت عمیق استفاده شد. روش نمونه گیری تحقیق از نوع هدفمند نظری بوده که به شیوه گلوله برفی انجام پذیرفت. بر همین مبنا با انجام مصاحبه با 21 نفر از دانشآموختگان کشاورزی و 9 نفر از کارفرمایان و استادان بخش کشاورزی داده ها به اشباع نظری رسید. ملاک انتخاب دانشآموختگان گرایش به شرکت در مصاحبه، داشتن اطلاعات کافی نسبت به موضوع تحقیق، دستکم دو سال بیکار بودن پس از دانش آموختگی و همچنین جویای کار بودن در نظر گرفته شده است.تحلیل داده ها در فرایندهای کدگذاری باز، محوری و گزینشی برای شناسایی مقولهها و بر پایه الگوی اشتراوس و کوربن (1998) با برقراری ارتباط میان مقولهها با شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر یا واسطهای، راهبردها و پیامدها انجام شدند. بر پایه یافتههای تحقیق مهمترین چالشها و بازدارندههای دانشآموختگان کشاورزی در زمینه اشتغال عبارت بودند از: کیفیت پایین و محتواهای نامناسب برنامههای درسی دانشگاهها، نبود مهارت مدرسان دانشگاه، نداشتن آشنایی کافی با کارآفرینی در دوران تحصیل، کمبود خدمات و حمایتهای مشاورهای به دانشآموختگان، نبود زیرساختهای کافی، چالشهای فردی و مهارتی مانند نداشتن اعتماد به نفس و روحیه کار و مهارتهای لازم بین دانشجویان و دانشآموختگان، نبود اعتبارات و امکانات مالی کافی، نبود زمینه ارتباط و هماهنگی بین سازمانهای مرتبط با کشاورزی، نبود قوانین مناسب اداری، چالشهای فرهنگی – اجتماعی و چالشهای ساختاری اقتصاد کشاورزی کشور.
محمد مهدی مردانشاهی
چکیده
افزایش شمار دانش آموختگان بی کار به ویژه در رشته ی کشاورزی و ناتوانی آنان در راه اندازی کسب و کار و کارآفرینی به یکی از چالش های اساسی کشور تبدیل شده است. این تحقیق با هدف تحلیل عامل های مؤثر بر شایستگی راه اندازی کسب و کار در دانش آموختگان رشته های کشاورزی شکل گرفت. جامعه ی آماری شامل دانش آموختگان گرایش های کشاورزی و منابع طبیعی استان ...
بیشتر
افزایش شمار دانش آموختگان بی کار به ویژه در رشته ی کشاورزی و ناتوانی آنان در راه اندازی کسب و کار و کارآفرینی به یکی از چالش های اساسی کشور تبدیل شده است. این تحقیق با هدف تحلیل عامل های مؤثر بر شایستگی راه اندازی کسب و کار در دانش آموختگان رشته های کشاورزی شکل گرفت. جامعه ی آماری شامل دانش آموختگان گرایش های کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران در طی سال های 1392 تا 1395 می باشند (2550 تن)، که بر پایه فرمول کوکران، 364 تن از آنان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی آن با کسب نظر هیئت علمی تخصصی دانشگاه مازندران و کارشناسان مربوطه و پایایی آن با استفاده از آزمون تتای ترتیبی (912/0 θ= ) تائید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS20 استفاده شد. از آزمون های همبستگی، من ویتنی و رگرسیون ترتیبی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج سطح بندی میزان شایستگی راه اندازی کسب وکار گویای آن بود که حدود 59 درصد از پاسخگویان از شایستگی راه اندازی کسب و کار، در سطح زیاد و خیلی زیاد برخوردار بودند. تحلیل رگرسیون ترتیبی نیز نشان داد که سه متغیر جنس، آموزش و ویژگی شخصیتی 67 درصد شایستگی راه اندازی کسب و کار را برآورد می کند.
سید داود حاجی میررحیمی؛ عبدالله مخبر؛ حسن علی پور
چکیده
تحقیق با هدف تعیین عوامل بهبود دورههای آموزش ضمن خدمت تخصصی کارشناسان و شناخت راهکارهای انگیزشی توسعه مشارکت مؤثر آنان در این دورهها انجام شد. برای این منظور از دو روش «کمی» و «کیفی» استفاده شد. در بخش کیفی از مصاحبه عمیق و در بخش کمی از روش پیمایشی و دو نوع پرسشنامه استفاده گردید. روایی ابزار سنجش با بهره گیری از دیدگاه خبرگان ...
بیشتر
تحقیق با هدف تعیین عوامل بهبود دورههای آموزش ضمن خدمت تخصصی کارشناسان و شناخت راهکارهای انگیزشی توسعه مشارکت مؤثر آنان در این دورهها انجام شد. برای این منظور از دو روش «کمی» و «کیفی» استفاده شد. در بخش کیفی از مصاحبه عمیق و در بخش کمی از روش پیمایشی و دو نوع پرسشنامه استفاده گردید. روایی ابزار سنجش با بهره گیری از دیدگاه خبرگان آموزش کارکنان و پایایی آن نیز از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) مورد تایید قرار گرفت . جامعه آماری در بخش کیفی متشکل از تعداد 10 نفر از "خبرگان آموزش کارکنان" از میان مدیران سابق و فعلی دفتر آموزش کارکنان و دفتر تحول و نوسازی وزارت جهادکشاورزی بود که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان ستادی شرکت کننده در حداقل دو دوره آموزش ضمن خدمت تخصصی در سالهای90 تا 94(1075N=) و مدیران ستاد وزارت جهادکشاورزی(280N=) بود. حجم نمونه آماری از طریق فرمول کوکران برای گروه کارشناسان (153n1=) و با کاربرد جدول برآورد کرسی و مورگان برای مدیران (162n2 =) تعیین شد. نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. یافته ها نشان داد که میزان تأثیر دورههای آموزشی در بهبود اثربخشی شغلی کارکنان کمتر از حد متوسط است(12/64 از 20). نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد که در بین متغیرهای عامل طراحی "تعیین میزان اختیار مدرسین در تغییر سرفصل و محتوای دورهها در هنگام تدریس"، در بین متغیرهای عامل انتخاب "استفاده از دیدگاه مدیران مستقیم کارکنان"، در بین متغیرهای عامل اجرا "پیاده سازی پیش بینی های صورت گرفته در برنامه اجرایی؛ (مانند کیفیت ورودی کارکنان و ...)" و در بین متغیرهای عامل نظارت، ارزشیابی و اصلاح "نظارت بر کیفیت و توانایی فنی و حرفه ای مدرسین" اثرگذارترین نشانگرها شناخته شدند. کلمات کلیدی: آموزش کارکنان، راهکارهای انگیزشی، عوامل بهبود، وزارت جهادکشاورزی
لیلا صفا؛ کریم آذرنژاد
چکیده
با توجه به اهمیت حیاتی عملکرد شغلی و نقش پر رنگ آموزشگران به منزله یکی از رکنهای اصلی آموزش، شناخت متغیرهای اثرگذار بر بهبود عملکرد شغلی آموزشگران به ویژه صلاحیتهای حرفهای امری ضروری به شمار میرود. از اینرو، هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای صلاحیت حرفهای بر عملکرد شغلی آموزشگران هنرستانهای کشاورزی استانهای شمال ...
بیشتر
با توجه به اهمیت حیاتی عملکرد شغلی و نقش پر رنگ آموزشگران به منزله یکی از رکنهای اصلی آموزش، شناخت متغیرهای اثرگذار بر بهبود عملکرد شغلی آموزشگران به ویژه صلاحیتهای حرفهای امری ضروری به شمار میرود. از اینرو، هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای صلاحیت حرفهای بر عملکرد شغلی آموزشگران هنرستانهای کشاورزی استانهای شمال غرب کشور بود. جامعه آماری این تحقیق را 295 نفر از آموزشگران هنرستانهای کشاورزی در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان تشکیل دادند که 210 نفر از آنان با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظرسنجی از متخصصان تأیید شد. همچنین، بر پایه مقادیر میانگین واریانس استخراج شده (807/0><AVE525/0) و پایایی ترکیبی (948/0><CR802/0)، پرسشنامه دارای روایی همگرا و پایایی مناسبی بود. به همین منوال، با توجه به بزرگتر بودن مقادیر میانگین واریانس استخراج شده از میانگین مجذور واریانس مشترک و حداکثر مجذور واریانس مشترک، پرسشنامه روایی تشخیصی مناسبی داشت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک چند متغیره مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرمافزار Smart PLS به کار گرفته شد. نتایج تحقیق گویای آن بود که سه مؤلفه اصلی صلاحیتهای حرفهای شامل صلاحیت-های پایه (01/0=ρ ،208/0=β)، صلاحیتهای شخصی (01/0=ρ ، 297/0=β) و صلاحیتهای آموزشی (01/0=ρ، 434/0=β) دارای اثر مثبت و معنیداری بر عملکرد شغلی آموزشگران هنرستانهای کشاورزی بوده و در حدود 53 درصد از واریانس آن را تبیین کردند.