بهمن خسروی پور؛ زهرا تیموری کوهسار؛ نصیبه پورفاتح
چکیده
تفاوتهای فرهنگی بیش از آنچه تصور شود بر اثربخشی کسبوکار تأثیر دارند، لذا درک تاثیر زمینههای فرهنگی بر رفتار فرد در انجام فعالیتهای کارآفرینانه ضروری میباشد. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه میان هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه کارشناسان مراکز خدمات مشاورهای کشاورزی استان گلستان است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و روش آن از ...
بیشتر
تفاوتهای فرهنگی بیش از آنچه تصور شود بر اثربخشی کسبوکار تأثیر دارند، لذا درک تاثیر زمینههای فرهنگی بر رفتار فرد در انجام فعالیتهای کارآفرینانه ضروری میباشد. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه میان هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه کارشناسان مراکز خدمات مشاورهای کشاورزی استان گلستان است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و روش آن از نوع علی-ارتباطی است. دادهها با استفاده از توزیع دو پرسشنامه هوش فرهنگی و نیز گرایش کارآفرینانه در میان کارشناسان خدمات مشاورهای کشاورزی استان گلستان گردآوری شد. جامعه آماری به تعداد 150 نفر است که تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 110 نفرتعیین گردید. دادهها با بکارگیری روش مدلیابی معادلات ساختاری و نیز آزمون همبستگی اسپیرمن و با استفاده از نزم افزارهای LISREL و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مهمترین نتایج نشان داد که بین هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین بین بعد هوش رفتاری با گرایش کارآفرینانه رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
لیلا زلیخایی سیار؛ کریم نادری مهدیی؛ رضا موحدی
چکیده
هدف این پژوهش علی-رابطهای تعیین نقش عاملهای آموزشی و ترویجی در تبیین مدیریت پایدار آب کشاورزی در استان همدان است که به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها میدانی میباشد. جامعه آماری تحقیق را ۱۳۰ نفر از کارشناسان و استادان حوزه آب در بخش کشاورزی استان تشکیل میدهند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 97 ...
بیشتر
هدف این پژوهش علی-رابطهای تعیین نقش عاملهای آموزشی و ترویجی در تبیین مدیریت پایدار آب کشاورزی در استان همدان است که به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها میدانی میباشد. جامعه آماری تحقیق را ۱۳۰ نفر از کارشناسان و استادان حوزه آب در بخش کشاورزی استان تشکیل میدهند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 97 نفر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. در بخش توصیفی برای رتبهبندی عاملهای آموزشی و ترویجی از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه TOPSIS و SAW و در بخش استنباطی برای تعیین سهم متغیرهای پیشبین (عاملهای آموزشی ترویجی و نگرش) در تبیین واریانس متغیر ملاک (مدیریت پایدار آب کشاورزی) از مدلیابی معادله های ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) بهره گرفته شد. نتایج مدلیابی نشان داد که 19 درصد از واریانس مدیریت پایدار آب کشاورزی توسط عاملهای آموزشی و ترویجی و نگرش تبیین میشود. از میان عاملهای آموزشی و ترویجی، «رسانههای جمعی» با ضریب تاثیر 255/0 بیشترین تاثیر را بر مدیریت پایدار آب کشاورزی داشته و دارای اولویت بالاتری میباشد.
معصومه تقی بیگی؛ مسعود برادران؛ امیرحسین علی بیگی
چکیده
امروزه روان شناسان بر این باورند یکی از عامل هایی که سبب نداشتن تخصص و مهارت لازم در فراگیران مراکز آموزش عالی و به ویژه آموزش عالی کشاورزی شده نا آگاهی و شناخت نسبت به اصول و مبانی فراشناخت و اجرا نشدن و استفاده از آن در مباحث تدریس و یادگیری است. با توجه به این مهم پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عامل های سوق دهنده و محدود کننده نهادینه ...
بیشتر
امروزه روان شناسان بر این باورند یکی از عامل هایی که سبب نداشتن تخصص و مهارت لازم در فراگیران مراکز آموزش عالی و به ویژه آموزش عالی کشاورزی شده نا آگاهی و شناخت نسبت به اصول و مبانی فراشناخت و اجرا نشدن و استفاده از آن در مباحث تدریس و یادگیری است. با توجه به این مهم پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عامل های سوق دهنده و محدود کننده نهادینه شدن نظریه فراشناخت در نظام آموزش عالی کشاورزی به صورت کیفی انجام گرفت. برای شناسایی و مشخص کردن عامل های سوق دهنده و محدودکننده از مصاحبه های عمیق انفرادی استفاده شد(18 مصاحبه فردی). انتخاب افراد صاحبنظر در زمینه فراشناخت به روش گلوله برفی در رشته های مختلف کشاورزی و علوم تربیتی انجام گرفت. هر یک از پاسخگویان در نشست هایی که به مدت 15 دقیقه به طول انجامید به پرسش های باز پاسخ دادند. تحلیل داده ها که به روش نظریه پایه ور انجام گرفت در قالب سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به شناسایی هشت دسته از عامل های فردی و رفتاری، برنامه ریزی، ترویجی، فرهنگی، محیطی و خانوادگی و انگیزشی به عنوان سوق دهنده ها (100 مورد) و سه دسته عامل های محدود کننده زمینه ای، روان شناختی و آموزشی (33 مورد) شد.
پیمان فلسفی؛ زهرا نظری
چکیده
هدف از تحقیق حاضر عبارت است یافتن راهبردهایی برای گسترش و توسعه ی آموزش در نظام ملی نوآوری کشاورزی، با تأکید بر تجاربی است که در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد. بر این اساس در گام نخست پژوهش از روش کیفی ارزشیابی توانمندساز و تکنیک سوات و در گام دوم که روش کمی بود، از ماتریس QSPM جهت انتخاب راهبردها استفاده گردید. از این رو، جامعه ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر عبارت است یافتن راهبردهایی برای گسترش و توسعه ی آموزش در نظام ملی نوآوری کشاورزی، با تأکید بر تجاربی است که در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد. بر این اساس در گام نخست پژوهش از روش کیفی ارزشیابی توانمندساز و تکنیک سوات و در گام دوم که روش کمی بود، از ماتریس QSPM جهت انتخاب راهبردها استفاده گردید. از این رو، جامعه ی پژوهش را در فاز کیفیمتشکل از 40 نفر از کارشناسان سازمان جهادکشاورزی استان است که در ارتباط تنگاتنگ با فعالیت های آموزشی کشاورزی بوده و با چالش ها و فرصت های آن آشنایی کامل دارند. داده های مورد نیاز در مرحله ی اول برای شناسایی عوامل از طریق پروتکل تجزیه و تحلیل سوات گردآوری شد. اعتبار وزنی هر یک از عوامل داخلی؛ قوت ها (374/2)، ضعف ها (579/2)، و عوامل خارجی؛ فرصت ها (271/2) و تهدیدها (994/2) محاسبه گردید. این داده ها نشان دهنده ی غلبه ی ضعف ها بر قوت ها و تهدیدها بر فرصت ها بود. جمع یندی تحقیق نشان داد دیدگاه اساسی و جهت گیری کلی در تدوین راهبردها با تکیه بر فرصت ها و رفع تهدیدهای محیط خارجی در یک محیط، "برون زا" امکان پذیر است. در گام دوم برای تعیین اهمیت کلی راهبردها از میانگین جمع امتیاز موزون نمره های جذابیت استفاده شد. یافته ها نشان داد که پنج راهبرد امتیازی بیش از میانگین داشته که باید مورد توجه قرار گیرند. ایجاد و طراحی و توسعه ی برنامه های آموزشی ضمن خدمت و طراحی و توسعه آموزش های مهارتی کوتاه مدت مورد نیاز کشاورزان، ایجاد تغییر نگرش در سیاستگذاران برای توجه و حمایت از مراکز آموزش و طراحی و توسعه ی طرح های توجیهی آموزش کشاورزی از مهمترین این راهبردهاست.
نرگس کاکولوند؛ سعید غلامرضایی؛ مهدی رحیمیان
چکیده
هماکنون توسعه کشت گیاه دانه روغنی راهبردی کلزا، یک ضرورت به شمار میآید و شناسایی راهکارهای آموزشی ترویجی در جهت توسعه آن، با توجه به نیاز کشور بسیار مهم است. دراینبین، شهرستان سلسله یکی از قطبهای مستعد کشت این گیاه دانه روغنی در استان لرستان میباشد و هدف این بررسی نقش ترویج و آموزش کشاورزی در توسعه کشت کلزا در این منطقه ...
بیشتر
هماکنون توسعه کشت گیاه دانه روغنی راهبردی کلزا، یک ضرورت به شمار میآید و شناسایی راهکارهای آموزشی ترویجی در جهت توسعه آن، با توجه به نیاز کشور بسیار مهم است. دراینبین، شهرستان سلسله یکی از قطبهای مستعد کشت این گیاه دانه روغنی در استان لرستان میباشد و هدف این بررسی نقش ترویج و آموزش کشاورزی در توسعه کشت کلزا در این منطقه میباشد. این تحقیق با اسـتفاده از ﻧﻈﺮﻳﺔ مفهومسازی ﺑﻨﻴﺎدی و برمبنای مدل گلاسر و استراوس ارائه شده است در سال 1396 انجامشده است و حجم نمونه آن13 نفر از کارشناسان مرتبط ستادی و صفی جهاد کشاورزی و شرکت توسعه کشت دانههای روغنی استان بهعنوان خبرگان کلیدی بوده است و برای انتخاب مصاحبهشوندگان، از نمونهگیری هدفمند به شیوه زنجیرهای استفاده شد. برای گردآوری دادهها مصاحبههای نیمساختارمند صورت گرفت که برای افزایش اعتبار و روایی دادهها از روش بازبینی توسط مشارکتکنندگان و همچنین بـرای تأیید پذیری پژوهـش از چندجانبهنگری استفاده شد. در نهایت مصاحبه های صورت گرفته توسط نرم افزار کیفی MAXQDA12 مورد دسته بندی قرار گرفتند و یافتهها نشان دادند که برای توسعهی کشت کلزا سه راهبرد تقویت نقش حمایتی، تقویت برنامههای آموزشی و ساماندهی نظام این کشت، سودمند خواهد بود. برای پیادهسازی راهکارهای آموزشی و ترویجی، آموزش ضمن خدمت به کارشناسان، آموزش به بهرهبرداران درزمینهی تشکیل تعاونی باهدف یکپارچهسازی و یکجا زراعی، اجرای برنامههای آموزشی گروهی باهدف ارتقای بهرهوری تولید، بازدید کشاورزان از کشتزارهای نمونه، سرکشی و پایش مستمر کارشناسان فنی و ترویجی و تهیه بستههای آموزشی چندرسانهای در زمینههای سامانههای آبیاری مناسب، معرفی رقمهای مقاوم به سرما و دارای عملکرد بالا و رعایت تراکم کشت و میزان بذر در هکتار، اجرای کشتزارهای نمایشی و مدرسه مزرعه کشاورز و تشکیل کمیته ساماندهی توسعه و ترویج کشت دانههای روغنی متشکل از کارشناسان دستاندرکار جهاد کشاورزی، شرکت توسعه دانههای روغنی و دیگر نهادهای مرتبط پیشنهاد میشود.
موسی اعظمی؛ سعید هدایتی نیا؛ محمد جواد مصطفوی
چکیده
با وجود کارکردهای مثبت و پرهیزناپذیر نظام کشاورزی ارگانیک، هنوز گرایش چندانی برای پذیرش آن وجود ندارد. این پژوهش با هدف تحلیل سازههای مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک توسط کشاورزان در دهستان بالادربند از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه انجام شده است (96-1395). افزون بر مرور کتابخانهای، از پرسشنامه در عملیات میدانی استفاده شد که روایی پرسشنامه ...
بیشتر
با وجود کارکردهای مثبت و پرهیزناپذیر نظام کشاورزی ارگانیک، هنوز گرایش چندانی برای پذیرش آن وجود ندارد. این پژوهش با هدف تحلیل سازههای مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک توسط کشاورزان در دهستان بالادربند از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه انجام شده است (96-1395). افزون بر مرور کتابخانهای، از پرسشنامه در عملیات میدانی استفاده شد که روایی پرسشنامه بهوسیلهی نظرسنجی کارشناسان توسعه کشاورزی و پایایی آن با انجام یک بررسی راهنما خارج از نمونهی آماری با محاسبهی ضریبهای آلفای ترتیبی (93/0-75/0)، پایایی ترکیبی (92/0-75/0) و میانگین واریانس استخراج شده (67/0-55/0) تأیید شد. برای این منظور نرمافزارSmart PLSver3 به کار گرفته شد. جامعهی آماری این پژوهش شامل کشاورزان دهستان بالادربند بود (2157 N=) که در نهایت 180 تن از آنان به روش نمونهگیری خوشهای برای بررسی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSSver20 و AMOSver20 استفاده شد. نتیجه مدلسازی ساختاری نشان داد که مدل تحقیق دارای برازش مناسبی میباشد. در نهایت، اثرهای مستقیم و غیر مستقیم مدل ساختاری پژوهش نتایج نشان دادند که سازهی کنترل محسوس رفتاری، بیشترین تأثیر را بر پذیرش کشاورزی زیستی داشته است و سازههای تصمیم به پذیرش، نگرش، دانش و آگاهی، هنجار ذهنی و درک برتریها نسبت به کشاورزی زیستی به ترتیب از دیدگاه تأثیرگذاری بر سازه پذیرش کشاورزی زیستی، در رتبههای بعدی قرار گرفتند. یافتههای این پژوهش میتواند دستاوردهایی برای مدیران و برنامهریزان در بهبود پذیرش کشاورزی ارگانیک در بین کشاورزان داشته باشد
محمدرضا شیرزادی؛ محمدصادق ضیایی؛ هادی رزقی شیرسوار؛ سودابه جلیلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی تکمیلی اختصاصی انتخاب و انتصاب بر مبنای شایسته سالاری مدیران مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی کاربردی و مهارتی وزارت جهادکشاورزی و رتبه بندی وضعیت مطلوب به جهت اهمیت نگرش مدیران این مراکز در تربیت متخصصین تحصیلکرده درصنعت کشاورزی اجرا گردید.روش تحقیق ترکیبی(کیفی وکمی)،کاربردی، میدانی، توصیفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی تکمیلی اختصاصی انتخاب و انتصاب بر مبنای شایسته سالاری مدیران مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی کاربردی و مهارتی وزارت جهادکشاورزی و رتبه بندی وضعیت مطلوب به جهت اهمیت نگرش مدیران این مراکز در تربیت متخصصین تحصیلکرده درصنعت کشاورزی اجرا گردید.روش تحقیق ترکیبی(کیفی وکمی)،کاربردی، میدانی، توصیفی و غیر تجربی در راستای اشباع نظری با 19 نفر از خبرگان مصاحبه و با استفاده از روشهای کیفی سوالات استخراج و در ادامه با تنظیم سوال بلی یا خیرهمه گویه ها توسط خبرگان مورد تائید قرار گرفت.پرسشنامه اولیه تنظیم و به تعداد180عدد بین صاحب نظران پخش و بعد از جمع آوری،86%=KMO تعیین و درنهایت11مولفه مستخرج قابلیت تبیین 87/88% واریانس شایسته سالاری را دارا بود. پرسشنامه خروجی،در اختیار35 نفر از دست اندرکاران متعامل بامدیران مراکز قرار گرفت. نتایج آزمون کولموگروف-اسمیرنوف وضع مطلوب بالاتر از مقدار معناداری و نیز آلفای کرونباخ تمامی متغیرها بزرگتر از 7/0بودند و از نظر پایایی متغیرها مورد تایید بودند.میانگین واریانس بزرگتر از5/0بود بنابر این روایی همگرا نیز تایید و نیز مقدار CR>AVE بود. با استفاده از خروجی PLS الگوی شایسته سالاری احصاءو بارعاملی مشخص شدو رتبه بندی وضعیت مطلوب عبارت بودند از مدیریت بحران 8، توانمند10،رهبری وکار تیمی1،علم و دانش مدیریتی5،تفکرکارآفرینی و توسعه ای6،اخلاق9، تفکر انتقادی وخلاق4،سیاستمداری7، تفکر توسعه تکنولوژیکی11،تفکر سیستمی3،تفکر سازمان یادگیرنده2. یافته های پژوهش حاضر احصاء مدل اختصاصی شایسته سالاری مدیران مراکز فوق و رتبه بندی مولفه ها بود و برای اولین بار دو مفهوم سیاستمداری و تفکر موج چهارم در مولفه های شایسته سالاری معرفی شد.
زینب موذن؛ حمید موحد محمدی؛ احمد رضوانفر؛ یوسف حجازی
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی مولفههای عناصر برنامه درسی رشته ترویج و آموزش کشاورزی براساس رویکرد آموزش میان رشتهای بود. جامعه آماری را 302 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی سالهای تحصیلی 1396-1393 مقطع کارشناسی ارشد و 1396-1391 مقطع دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاههای تهران، شیراز، رامین اهواز، کرمانشاه و زنجان تشکیل داد و تعداد 170 دانشجو ...
بیشتر
هدف این پژوهش، شناسایی مولفههای عناصر برنامه درسی رشته ترویج و آموزش کشاورزی براساس رویکرد آموزش میان رشتهای بود. جامعه آماری را 302 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی سالهای تحصیلی 1396-1393 مقطع کارشناسی ارشد و 1396-1391 مقطع دکتری ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاههای تهران، شیراز، رامین اهواز، کرمانشاه و زنجان تشکیل داد و تعداد 170 دانشجو با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتسابی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامهای بود که روایی آن توسط اعضای هیأت علمی و دانشجویان و دانش آموختگان دکتری رشته ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران تایید شد و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (برای بخشهای مختلف پرسشنامه بیشتر از 95/0 بهدست آمد). دادهها با استفاده از نرمافزار SPSSتحلیل شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عنصر هدف دارای سه مولفه کسب مهارتهای بالای شناختی، کسب مهارتهای حل مسئله، و کسب صلاحیتهای دنیای واقعی مهندسی بود. عنصر محتوای برنامه درسی دارای چهار مولفه انسجام و مسئله محوری محتوا؛ گستردگی و جامع بودن محتوا، بهرهگیری مناسب از محتوای رشتههای مرتبط؛ و ارایه دروس مکمل و مرتبط در ترمها و مقاطع تحصیلی بود. عنصر راهبردهای تدریس و یادگیری دارای سه مولفه روشهای تدریس مسئله محور و چالش برانگیز، تعامل و تشریک مساعی اعضای هیأت علمی در سطوح مختلف و بکارگیری دیدگاهها و همکاری رشتههای مختلف در فرآیند تدریس بود. عنصر تجارب و فعالیتهای یادگیری دارای سه مولفه تناسب تجارب با نیازهای رشته و علایق دانشجویان، تنظیم فعالیتها و تجارب یادگیری مبتنی بر کارگروهی درون و برون بخشی، و طراحی تجارب و فعالیتهای یادگیری چالش برانگیز بود. عنصر ارزشیابی دارای چهار مولفه روشهای ارزیابی مختلف، چند وجهی و چند معیاره؛ ارزیابی مهارتهای بالای شناختی و ارتباطی؛ طراحی سوالات ارزیابی پیچیده و باز پاسخ؛ و ارزشیابی تکوینی متناسب با ماهیت دروس بود.
حسین نیک فرجام؛ علی حسینی خواه؛ عفت عباسی؛ مسعود گرامی پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تبیین منطق کارآفرینی در برنامهدرسی علمی کاربردی رشتههای کشاورزی با روششناسی از نوع پژوهش کیفی اجرا شده است. در این پژوهش جهت دستیابی به دادهها و تحلیل و بررسی منطق برنامه درسی کارآفرینی از مطالعه کتابخانهی با مرور اسناد و مدارک مرتبط در این حوزه به همراه مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. نمونه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تبیین منطق کارآفرینی در برنامهدرسی علمی کاربردی رشتههای کشاورزی با روششناسی از نوع پژوهش کیفی اجرا شده است. در این پژوهش جهت دستیابی به دادهها و تحلیل و بررسی منطق برنامه درسی کارآفرینی از مطالعه کتابخانهی با مرور اسناد و مدارک مرتبط در این حوزه به همراه مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. نمونه این پژوهش جهت مصاحبه، هدفمند است و از روش نمونهگیری گلولهبرفی تا رسیدن به اشباع نظری بهره گرفته شده است. که شامل 1-اساتید و مدرسان خبره در بخش کشاورز، 2-متخصصان برنامهدرسی و 3-دانشآموختگان کارآفرین بخش کشاورزی و در مجموع به تعداد 23 نفر هستند؛ برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها، از نرم افزار اطلس تی جهت کدگذاری در سه مرحله باز(مفاهیم)، محوری(مقولهها) و انتخابی(کد گزینشی) استفاده شد. و با تحلیل 500 مصداق برگرفته از مصاحبهها در مرحله کدگذاری باز 36 مفهوم بدست آمد و در مرحله کدگذاری محوری مفاهیم مشترک و مشابه مرحله قبل از نظر معنایی در قالب 7 مقوله عمده شامل 1- نبود شغل دولتی 2- اشتغال زائی 3- ایجاد بینش کارآفرینانه 4- شرایط بالقوه کشاورز 5- پیشرفت های فنآوریهای نوین 6- تاکید دانشگاهها و نهادهای بین المللی معتبر 7- نیاز جامعه کشاورزی بعنوان یافتههای اصلی پژوهش طبقهبندی شدند و در نهایت از مقولههای محوری یک کد گزینشی تحت عنوان «ایجاد اشتغال پایدار و توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی» بدست آمد. نتایج پژوهش نشان میدهد توسعه کارآفرینی در بخش کشاورزی با تغییر و تحول در طراحی و تدوین برنامهدرسی علمی کاربردی کشاورزی امکانپذیر است و باید در اولویت سیاستگذاران در بخش آموزش کشاورزی قرار گیرد.
ارسلان ایرجی راد؛ فاطمه خوش کام
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تاثیر شاخصهای اندازه تیم، هویتیابی از تیم و وابستگی متقابل به کار بر آموزش مبتنی بر شایستگی با توجه به نقش میانجی یادگیری تیمی است. جامعه آماری پژوهش 152 تن ازاعضای هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال تحصیلی 96- 1395 بوده اند که تعداد 110 تن از آنان از طریق جدول مورگان و فرمول کوکران به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی تاثیر شاخصهای اندازه تیم، هویتیابی از تیم و وابستگی متقابل به کار بر آموزش مبتنی بر شایستگی با توجه به نقش میانجی یادگیری تیمی است. جامعه آماری پژوهش 152 تن ازاعضای هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال تحصیلی 96- 1395 بوده اند که تعداد 110 تن از آنان از طریق جدول مورگان و فرمول کوکران به روش نمونهگیری تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامههای مربوطه را تکمیل نمودهاند. روایی صوری پرسشنامه به تایید خبرگان رسید و به وسیله تحلیل عاملی و برازش مدل، روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز تایید شد. تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده نیز به روش مدلسازی معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار AMOS23 انجام شده است. بر اساس یافتههای پژوهش و مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق و به صورت مستقیم، شاخصهای اندازه تیم 28/0- ، شناسایی تیم 33/0 و وابستگی به کار 32/0، بر آموزش مبتنی بر شایستگی تاثیر دارند. همچنین نتیجه تاثیر متغیر میانجی یادگیری تیمی بر روابط فوق نیز مؤید معنیدار بودن اثر غیرمستقیم متغیرهای اندازه تیم، شناسایی تیم و وابستگی به کار بر اجرای آموزش مبتنی بر شایستگی است؛ اگرچه که در هر سه مورد با توجه به معنادار باقی ماندن روابط مستقیم، میتوان گفت که متغیر یادگیری تیمی، اثر میانجیگر جزئی بر روابط مذکور دارد.